سایت بدون – شاید دعوای پلیبک بخشهایی از اپرای عشق و عقل و آدمی که در سالهای گذشته به راه افتاد در بالا رفتن کیفیت اپرای حلاج، اثر دیگر پرواز همای بیتأثیر نباشد. حالا او بهعنوان کارگردان و خواننده اثر، اپرای حلاج را بهطور کامل زنده روی صحنه برده است؛ هم خودش این را به «شهروند» میگوید و هم قبل از اجرا توسط صدای ضبط شدهای که در سالن پخش میشود، گفته میشود. پرواز همای معتقد است که مردم به دلیل فکتهایی که از ادبیات ایران در این اجرا آمده است آن را دوست دارند: «پلیبک درباره اپرای عشق و عقل و آدمی مطرح بود و فقط بخشهایی از ارکسترال آن ضبط شده پخش میشد اما این اجرا صددرصد لایو است.»
از همان ابتدای اجرای اپرای حلاج در کاخ نیاوران، مردم چشم دوختهاند به پرواز همای. جز آن قسمتهایی که او ماسکه است، در سایه ستونهای دکور ایستاده یا دهانش با موهایش استتار شده است؛ اجرای زنده کاملا مشهود است، اگرچه شاید انقباضهای خفیف صورت هنگام ادای جملات آوازی باور آن را سخت کند. خواننده حتی هنگام حرکت و چرخشهای فرمیک به اجرا مسلط است، جز قسمتهایی که نفسهای حلاج به شماره میافتد که البته با فضا و حال و هوای قصه هماهنگ است.
اثر عامهپسندی که نمیتوان آن را نادیده گرفت
نقطه قوت اپرای حلاج موسیقی، قطعات آوازی و مهمتر از آن انتخاب اشعاری از
مولانا، عطار و حافظ است. او سعی کرده ادبیات فاخر ایران را طوری در اپرا
بگنجاند که برای عموم مردم جذاب باشد. شاید بتوان گفت اپرای حلاج اثری
عامهپسند است که خصوصیات یک اجرای قابل دفاع را هم دارد، اگرچه گریم
چندانی در کار دیده نمیشود و ضعف کارگردانی در بخشهایی از آن مشهود است.
در کل، بازی زیادی در آن دیده نمیشود و کمتر دیالوگی میان بازیگران رد و
بدل میشود. دکور اجرا بسیار ساده است که البته استفاده از ویدیو پروژکتور
تا حدی ضعف آن را از بین برده است. نبود شیب لازم یکی از مشکلات دیگر این
اجرا است به همین دلیل مخاطبان از ردیف ١٠ به بعد تسلط چندانی به صحنه
ندارند البته صندلیهای انتها و گوشههای سالن روی سکوست. عباس غفاری،
منتقد تئاتر که البته این کار را کامل ندیده است، به «شهروند» میگوید که
به لحاظ اپرایی و نمایشی کار ضعیفی است: «سعی کرده است طراحی حرکت کند اما
زیاد در این حوزه موفق نبوده است.» از نظر نسیم قاضیزاده، فعال و منتقد
حوزه موسیقی موضوع کمی متفاوت است: «کنسرت- نمایشها مردم را با روند ترکیب
سایر هنرها با یکدیگر آشنا کردهاند. به دنبال این اجراها آگاهی مردم نسبت
به هنر موسیقی و تئاتر بالا میرود و نتیجه این میشود که اپرای حلاج با
مضمون ادبی، بدون هیچ بازیگر سلبریتی مردم را به سوی خود جذب میکند.» حمید
منبتی هم از مخاطبانی به «شهروند» میگوید که همای توانسته است به موسیقی
جذب کند: «درواقع با این سبک، قشری از علاقهمندان موسیقی که به صورت جدی
پیگیر موسیقی سنتی نیستند را به خود جذب میکند.»
حجم صدایش با پنج سال قبل قابل مقایسه نیست
پرواز همای خوانندهای است که با صدها اجرا و روی صحنه بردن سه اپرا در
ایران در این زمینه تجربههایی پیدا کرده است؛ موضوعی که بیشتر منتقدان
موسیقی به آن اعتقاد دارند. آرش نصیری، یکی از همین منتقدان است که به
«شهروند» میگوید که او تمام ویژگیهای یک هنرمند را دارد و مخاطب را خوب
میشناسد: «همای سبکهای مختلف موسیقی را آموخته و برای یادگیری اپرا به
ایتالیا رفته است؛ استاد صداسازی مخصوص داشته و حجم صدایش نسبت به پنج سال
قبل کاملا تغییر کرده است. معنی خواننده فقط صدا نیست بلکه برآیند صدا،
کاراکتر و جهانبینی است. تُن صدا اینجا اصلا اهمیتی ندارد، مخاطب با کلیت
یک هنرمند ارتباط برقرار میکند. همای یک دنیا انگیزه است، درحالیکه از
فقر و با کارگری هنر را شروع کرد. گاهی سازش را پشت موتور میگذاشت و نزد
استادان مختلف میرفت. ردیفهای آوازی سنتی و حتی موسیقی گیلانی را یاد
گرفت، شعر میگفت و درنهایت همه اینها را با موسیقی درونی خود ادغام کرد.
ضمن اینکه او قدرت ریسک بالایی هم دارد.» میثم یوسفی، منتقد دیگری است که
به «شهروند» میگوید: «تا به حال هیچ وقت نشیندهام که بگویند فالش خوانده
است.»
پلیبک بودن یا نبودن؟
از همان زمانی که ماجرای پلیبک اپرای عشق و عقل و آدمی مطرح شد، سیل
انتقادات زیادی به سوی همای روانه شد، درحالیکه آرش نصیری معتقد است که در
بخشی از آن اجرا امکان اجرای زنده نبوده است: «البته فقط بخشی از ارکستر
پلیبک بود که طبیعی هم بود. اپراهای دیگر هم اینطور است. اپرا در کشورهای
دیگر هزار سال قدمت دارد و همه مقدمات آن حاضر است، درحالیکه در ایران
نه سالن برای اجرا دارید و نه آدمهای آموزشدیده. همای تنها خواننده برندی
است که هم میخواند و هم بازی میکند، حتی اگر نقصهایی هم داشته باشد اما
برآیند کار خوب است.» میثم یوسفی هم دقیقا همین نظرات را دارد: «در
نمونههای خارجی هم اینطور نیست که کامل زنده بخوانند چون بازیگر مدام
حرکت و دیالوگ دارد بنابراین در بخشهایی ممکن است از صدای ضبطشده کمک
بگیرند.»
حاشا نکن!
آیا پرواز همای بینقص است؟ نه، او هم مثل هر هنرمندی خالی از ضعف نیست.
میثم یوسفی میگوید که پرواز همای یک خواننده مردمی است اما اگر بخواهد خود
را از آنها جدا کند و بگوید که خواننده کلاسیک است زیاد جالب نیست: «در
جامعهای که هنرمند با مردم قهر است، حاشا کردن مردمیبودن درست نیست.»
بالاخره اپرا هست یا نه؟
به اعتقاد برخی مثل عباس غفاری، منتقد تئاتر به سختی میتوان کارهای اجرا
شده توسط همای را اپرا خواند: «اپرا معیارهای زیادی چون بازیگری، طراحی
صحنه و لباس دارد. ضمن اینکه هم باید در آن صدای تنور داشته باشیم هم
سوپرانو. اما مثلا در اپرای موسی و شبان فقط صدای همای را داریم. به کار
بردن عنوان اپرای ایرانی برای اینگونه اجراها غلط است و شاید نام نمایش
آوازی برایش بهتر باشد.» اما از نظر میثم یوسفی و آرش نصیری به راحتی
میتوان از اجرای اخیر همای، بهعنوان یک اپرا یاد کرد. با وجود این، نسیم
قاضیزاده به «شهروند» میگوید: «کنسرتنمایش عنوان واقعیتری است، چون
اپرا به فرهنگ ما تعلق ندارد.»
اپرای حلاج داستان زندگی و شهادت ادیب و سراینده بزرگ، حسین منصور حلاج
است که مبارزهاى ایدئولوژیک و عارفانه را علیه خُرافهها، تندروىها و
فساد و نابرابرىهای زمان آغاز کرده بود. مبارزه حلاج به ذائقه صوفیان و
خلفاى بغداد خوش نیامد و درنهایت او را دستگیر کردند. هشتسال او را از
زندانى به زندان دیگر بردند و سرانجام به اتهام دروغینِ «ادعای ربوبیت»
محاکمه و محکوم کردند. نخست دستهایش را بریدند و سپس پاهایش را و سپس
زبانش را و در آخر به دارش آویختند و پیکرش را سوختند و خاکسترش را بر باد
دادند. پرواز همای این اپرا یا موسیقینمایش را در شهرهای زیادی ازجمله
تهران، اهواز، تبریز، رشت، شیراز، اصفهان و کرمان روی صحنه برده و امسال هم
دوباره به کاخ نیاوران
آمده است.