یادداشت روز/چرا شب یلدای من نیستی؟

سایت بدون – آلفرد شوتس پدر پدیدار شناسی می‌گویدما هیچ گاه‌ قادر به درک گذشته نیستیم،چون شرایط اجتماعی درک آن را نداریم ما با حال امروزمان می‌خواهیم گذشته را درک کنیم که به طور طبیعی درک درستی نخواهد بود بگذریم که او اعتقاد دارد ما آینده را هم نخواهیم توانست درک کنیم،تنها شانس ما درک زمان حال است
به همین خاطر است که ما این روزها شب یلدا را چیزی زیبا و تماشایی می‌دانیم و حتی به هم تبریک می‌گوییم و مهم‌تر این که نام دخترکان خود را یلدا می‌گذاریم
اگر پیشینیان ما این چیزها را می‌دیدند از این که گذاشته‌اند نوبت به ما برسد پشیمان می‌شدند
مفهوم شب بین مایی که از نعمت برق و لامپ برخورداریم با آن‌ها که شب تاریکی هولناکی بود که پشت سر گذاشتن آن جانفرسا بود
ما درخشش هندوانه و انار و حافظ را زیر چتر حمایتی الکتریسیته می‌بینیم و یلدا را جشن می‌گیریم حتی ترجیح می‌دهیم شب یلدا هم باشیم!
اما برای آن‌ها که شب روشنایی نداشت و پر از صداهای وهم آلود و نا آشنا بلند‌ترین شب سال یعنی بلند‌ترین ترس سال ،با هم بودند که این شب لعنتی را با هم باشند و دلهره شب را تقسیم کنند و به دورانی برسند که شب دیگر این قدر شب نیست و به اندازه مکفی شب است
با این تعریف است می‌فهیم درد شاعر چقدر آرتیستیک است که می‌گوید
از غم عشقت دل شیدا شکست
شیشه می در شب یلدا شکست
یعنی تمام پناهم برای رد شدن این شب طولانی همین شیشه می‌بودکه آن هم شکست
زمان،تکنولوژی،شرایط می‌توانند مفهوم شب را تغییر دهند و ما نمی‌توانیم زیر لامپ روشن این تغییر مفهوم را درک کنیم
برای همین است که ما رسیدن شب یلدا را اتفاق می‌دانیم و جشن می‌گیریم و آن‌ها گذشتن شب یلدا را اتفاق می‌دانستند و جشن می‌گرفتند

افشین خماند

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «جا خوردن»

سایت بدون – آدمی که دستپاچه می شود موقعیت خود را فراموش می کند یعنی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *