سایت بدون – لیو مسی اولین بازیکنی بود که از زمین بیرون آمد و به سمت تونل رفت. سرود بارسلونا داشت در ورزشگاهی پخش میشد که مانند نگاه بازیکنان، خالی و بیفروغ بود. آخرین روز سال مالی فرارسیده بود و همه چیز تمام شده بود.
مدیران که توانسته بودند باشگاه را تا ماه جولای مدیریت کنند و از یک فصل دیگر جان سالم به در ببرند، از بالا به زمین نگاه میکردند. دیگر تمام امیدهای فتح لالیگا از دست رفته بود. ده روز پیش، جرارد پیکه گفته بود قهرمانی خیلی سخت شده اما تساوی دو بر دو مقابل اتلتیکو مادرید که سومین تساوی بارسا در چهار بازیاش بود، کار را تقریباً غیرممکن کرد.
سرخیو بوسکتس در کنار زمین داشت درباره احتمالات ریاضی حرف میزد؛ همان حرفهایی که بازیکنان از سر استیصال به زبان میآورند. بارسلونا در هنگامی که صدرنشین بود، ارنستو والورده، مربیاش را اخراج کرد، در حالی که در آن هنگام گزینهای هم برای جانشینی او در نظر نداشت. شش ماه گذشته و آنها حالا دوم هستند؛ با چهار امتیاز اختلاف با رئال مادرید. پنج بازی مانده که کسی منتظرشان نیست. شکست یک چیز است و افول مسألهای دیگر. بارسلونا حتی زمانی که صدرنشین بود هم پر از اشکال بود.
زمانی که سوت پایان زده شد، کیکه ستین به سمت نیمکت رفت، کاغذهایش را برداشت و لحظهای درنگ کرد. او که از پیروان مکتب یوهان کرویف است، تصور نمیکرد روزی به این شکل مربی بارسلونا شود. البته او نباید غافلگیر شده باشد؛ کرویف هم چالشهای خود را داشت و ستین میداند که گزینه اول بارسا نبود. بسیاری از مشکلات بارسا از قبل مانده است؛ مشکلاتی نه مربوط به تیم، که مربوط به باشگاه.
آنتوان گریزمان، سومین بازیکن گرانقیمت تاریخ بارسلونا، مقابل اتلتیکو مادرید تنها چهار دقیقه بازی کرد. عثمان دمبله، دومین خرید گرانقیمت آنها اصلاً نبود و مصدوم بود. فیلیپه کوتینیو، گرانترین خریدشان هم به بایرن مونیخ قرض داده شده، چون باشگاهی خریدارش نیست.
کوتینیو قرار بود جانشین آندرس اینیستا شود، همانطور که آرتور ملو به عنوان جانشین ژاوی در نظر گرفته شده بود اما آرتور روز دوشنبه به یوونتوس پیوست. بارسا هم میرالم پیانیچ را از یوونتوس خرید. این دو بازیکن به دلایل حسابداری با هم معاوضه نشدند و به صورت مجزا منتقل شدند؛ این کار آنها خلاقانهتر از عملکرد بازیکنان در زمین بود. باشگاه میخواست دچار بحران بودجه نشود و به همین دلیل آرتور را سریع فروخت تا مشکلات را به روزهای بعد موکول کند.
نیمار، بازیکنی که قرار بود کنار مسی بازی کند و جانشین او شود، حالا باید اوضاع را در بارسا به دست میگرفت اما صبر او سر آمد و بارسلونا در تابستان ۲۰۱۷ نتوانست مانع جداییاش شود. آنها از آن هنگام در گرداب سقوط و نوستالژی افتادهاند، تا جایی که حتی تلاش کردند نیمار را دوباره بخرند، که پولش را نداشتند.
بدتر اینکه ۲۲۲ میلیون یورویی که بابت نیمار نصیبشان شد را خیلی وقت است خرج کردهاند. یکی از مدیران گفته بود که خرج کردن این پول از سر بیمسئولیتی خواهد بود و همه باید استعفا بدهند اما پول خرج شد و کسی هم بابت این موضوع استعفا نداد. البته از ۲۱ عضو هیأت مدیره بارسا، ۱۱ نفر از باشگاه جدا شدهاند.
زیر نظر جوزپ ماریا بارتومئو، چهار مدیر ورزشی و چهار مدیر ارتباطات فعالیت داشتهاند. در سال ۲۰۱۴ بود که بارسا لوییس سوارس، ایوان راکیتیچ و مارک آندره تراشتگن را خرید. از آن هنگام آنها ۲۸ بازیکن را با قیمت نزدیک به یک میلیارد یورو خریدهاند؛ بازیکنانی که موفق نبودهاند. آنها بازیکنانی که توانستند را فروختند اما برای مثال، آردا توران تا چهارشنبه بازیکن بارسا بود. او سه سال بود که برای این تیم بازی نکرده بود. گریزمان یک سال دیرتر به باشگاه آمد و البته جایگاهی هم در تیم نداشت.
از ستین پرسیدند که چرا گریزمان را در دقیقه ۹۰ به زمین فرستاده و او گفت که گزینه دیگرش این بوده که اصلاً به او بازی ندهد: «نمیشد گریزمان را به زمین بفرستم و نظم تیم را به هم نریزم». حرف او کاملاً گویا است.
بارسلونا، دستکم روی زمین، پیرتر و ضعیفتر شده است. البته آنها آنسو فاتی ۱۷ساله و ریکی پوچ ۲۰ساله را دارند که میتوانند آینده تیم را بسازند اما بسیاری از بازیکنان بارسا متعلق به گذشته هستند. پیکه، سوارس، مسی و ویدال ۳۳ سال دارند، راکیتیچ ۳۲ سال و بوسکتس و آلبا ۳۱ساله هستند. با این حال مسئولیت تیم با آنهاست.
بار مسئولیت بیش از همه به دوش مسی است، که البته این باب میل او نیست اما نباید از زیرش شانه خالی کند. بهترین سالهای دوران فوتبال او در حالی سپری شد که بارسا پنج سال نتوانست فاتح لیگ قهرمانان شود. گاهی باید از خود پرسید: او مگر چه کار کرده که چنین اتفاقی برایش افتاده است؟ مشکلات در همهجای بارسا دیده میشود، تا جایی که همه صحبت از ناراحتی مسی میکنند. بازیکنان و هیأت مدیره بر سر کاهش دستمزد با هم مشکل داشتهاند. ماجرای بارساگیت پیش آمده که در آن مشخص شد باشگاه به برخی حسابهای کاربری در اینترنت پول داده تا به مخالفان مدیریتشان و به بازیکنان خودشان حمله کنند. اریک آبیدال گفت که بازیکنان مقصر نتایج ضعیف بودهاند، نه والورده و این با حمله مسی روبهرو شد؛ آن هم در شرایطی که مسی فردی است که تا زمانی که تنش برطرف نشده، حرفی از آن نمیزد.
والورده یک بار گفت: «همینی است که هست!» این حرف او با انتقاداتی روبهرو شد اما نکند حق با او باشد؟ شاید ژاوی، کومان، یا پوچتینو حق داشتند که به بارسا نه گفتند.
ستین در این میان هدایت تیم را به دست گرفت. او دیده بود که والورده چه کار کرده است. او البته میداند که والورده چرا آن کارها را کرد. در بازی در خانه سلتا، تصاویر دوربینها نشان دادند که مسی، سوارس و راکیتیچ صحبتهای ادر سارابیا، دستیار ستین را نادیده میگیرند. گفته میشود در رختکن جر و بحث شده است. روز دوشنبه بود که رئیس باشگاه به خانه ستین رفت.
مربی بارسلونا در نشست خبری خود گفت: «من هم در دوران بازی، بازیکنی نبودم که هدایتم آسان باشد. من هیچ مشکلی ندارم که بگویم این وضعیتی جدید برای من است و این از آن لحظاتی است که در آن خیلی چیزها را میفهمید. شما باید ذره ذره، کارهایی که میخواهید را به پیش ببرید. همه باید فداکاری کنیم؛ از جمله بازیکنان، تا به تیم کمک کنیم. این تیم ماست و باید به عنوان یک تیم متحد عمل کنیم.» یک عکس از بازی سهشنبه بارسلونا با اتلتیکو مادرید نشان میداد که اوضاع در این تیم چگونه است. در جریان استراحت بین بازی، بازیکنان اتلتیکو به شکلی متحد دور دیهگو سیمئونه حلقه زده بودند اما بازیکنان بارسا پراکنده بودند. برخی بازیکنان ذخیره نزدیک آمده بودند و برخی دیگر روی سکوها نشسته بودند، از جمله آرتور که به یوونتوس فروخته شد تا مدیران بارسلونا از بحران فرار کنند. آن هم در شب بازی با اتلتیکو مادرید. سرنوشت لیگ در این بازی تا حد زیادی مشخص میشد و در انتهای بازی هم امیدهای بارسلونا برای قهرمانی عملاً از بین رفت. وقتی سوت پایان زده شد، هر بازیکن به سمتی میرفت.
مسی اولین فردی بود که زمین را ترک کرد. گریزمان که تحقیر شده بود، آخرین نفری بود که رفت. او دوستانی در تیم مقابل داشت که با آنها حرف بزند.
سید لاو
منبع: گاردین