سایت بدون- شبی از شبهای بخارا به رونمایی از کتاب «راهنمای میدانی آبشارهای ایران» که حاصل سفرهای متعدد و تحقیقات مجید اسکندری است، اختصاص یافت تا بهانهای باشد برای گفتن از آبشارهای ایران. در این نشست از چالشهای پیشروی تعادل توسعه گردشگری و پیامدهای منفی آن صحبت به میان آمد و نویسنده کتاب از گردشگران خواست سفرهای هدفمندی داشته باشند تا درنهایت نتیجه این سفرها کتابهایی مانند «راهنمای میدانی آبشارهای ایران» باشد. کتاب «راهنمای میدانی آبشارهای ایران» فهرستی است از ۷۵۰ آبشار در ایران که بیش از ۳۳۰ آبشار از آنها به صورت مصور در آن معرفی شدهاند. هر صفحه این کتاب به یک آبشار اختصاص یافته و کروکی مسیر دسترسی و مختصات جغرافیایی هر آبشار به صورت خطی و نقشه جغرافیایی مشخص شده است. برای هر آبشار نوع دسترسی به چهار صورت آسان، پیادهروی سبک، پیادهروی سنگین و فنی سخت، با نماد مخصوص خود مشخص شدهاند و همچنین فصلی یا دایمیبودن آنها هم با نماد تعریف شده است. دستهبندی آبشارها در این کتاب در قالب استانی و در هر استان براساس حروف الفبا مرتب شده است. این نشست با سخنرانی مجید اسکندری نویسنده کتاب، محمد درویش کنشگر محیطزیست، محمد گائینی فعال حوزه گردشگری و علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا به همراه پخش کلیپی از آبشارهای ایران در خانه گفتمان شهر (وارطان) برگزار شد.
هدفدار سفر کنیم
مجید اسکندری، نویسنده کتاب «راهنمای میدانی آبشارهای ایران» نخستین
سخنران این نشست بود. اسکندری ابتدای صحبتهایش از آب در فرهنگ ایرانی گفت:
«آب و آبشار بهانهای است که امشب ما دور هم جمع شدهایم. آب در فرهنگ ما
نماد پاکی است. علما میفرمایند اگر به آب روان زل بزنید و نگاه کنید،
غمهای وجودتان از بین میرود. طبیعتگران حتما این تجربه را داشتند؛ بعد از
ساعتها پیادهروی وقتی به آبشاری رسیدهاند، محو پاکی و زلالی آب شده و
تمام خستگیشان از بین رفته است.»
نویسنده کتاب در ادامه از نحوه ورودش به بحث آبشارها گفت: «شغل اصلیام گیاهشناسی است.
۲۵سالی است که در زمینه پوشش گیاهی ایران فعالیت دارم. یکی از طرحهای
اولیهای که به من سپرده شده، بررسی گیاهان کنار آبزی مانند سرخسها و
خزهها بود. در همین بررسیها بود که خیلی زود متوجه شدم باید به سمت
آبشارها بروم. آبشارها زیستگاههای بسیار خاص و منحصربهفردیاند، برای این
نوع گیاهان بهخصوص برای گیاه سرخس پرسیاوشان- گیاهی دارویی که در فرهنگ
سنتیمان استفاده بسیاری دارد و تنها در زیستگاه آبشاری یافت میشود.»
اسکندری در ادامه از هشتسال سفر به نقاط مختلف کشور گفت: «در این زمینه
هشتسال سفرهای متعدد داشتم به نقاط مختلف کشور برای جمعآوری گیاه
پرسیاوشان، البته در ابتدای امر. در این سفرها طبق عادتی که از کودکی
داشتم، اطلاعات سفرها، عکسها، مختصات ومسیر دسترسی را جمعآوری کردم،
البته هدف از جمعآوری این اطلاعات به هیچوجه نگارش این کتاب نبود. مطالبی
که به مرور زمان در هشتسال جمعآوری کرده و عکسهایی که به شکل آماتور
گرفته بودم را در نمایشگاه بینالمللی تهران در حضور زندهیاد مجید
بختیاری، مدیر انتشارات ایرانشناسی ارایه دادم. ایشان از موضوع استقبال
خوبی داشتند و مقدمات چاپ کتاب مهیا شد تا اینکه در سال۸۷ نخستین چاپ را
داشتیم.»
نویسنده کتاب از استقبال نخستین چاپ کتاب هم گفت: «این کتاب نخستین کتاب
تخصصی در زمینه طبیعتگردی بود اما نکته جالبش این است که در کمتر از
یکسال مورد استقبال اهالی طبیعتگرد قرار گرفت و حدود دوهزار جلد از آن به
فروش رسید. همین مسأله مشوقی بود برای ادامه این راه. در سالهای بعدی
کتاب طی سهسال به چاپ چهارم رسید. در همین پروسه انتقادات و پیشنهادات
دوستان را به اشکال مختلف مجازی، حضوری یا تلفنی دریافت کردم؛ انتقادات و
پیشنهاداتی که باعث شده اطلاعات خوبی ردوبدل شود، البته به مرور سعی کردیم
کتاب آبشارها کاملتر شود تا اینکه سال گذشته ویرایش جدید کتاب تحت
عنوان راهنمای میدانی آبشارهای ایران به چاپ رسید.»
اسکندری توصیهای برای گردشگران داشت، اینکه سفرهای هدفدار داشته باشند.
«هدفدار سفر کنید. بهتر است سفر با هدف لذت تمام نباشد. سفرهای هدفدار
میتوانند گپهایی را که در زمینه طبیعتگردی داریم، پر کنند. واقعیت امر
این است که ما در معرفی جاذبه طبیعی کشورمان بسیار مشکل داریم. سازمانها و
نهادهای این عرصه به خوبی عمل نمیکنند. آبشار خون در قطب جنوب یکی از
معروفترین آبشارهای جهان است که حاصل اکسید آهن است؛ اکسید آهنی که در
لابهلای برفها به وجود آمده، این آبشار را قرمزرنگ کرده است. ما شبیه
این آبشار را در سوادکوه آبشار شورآب داریم یا آبشار بادابسورت. ما
آبشارهایی داریم که در جهان بینظیرند. اینها هرکدام قابلیت تحقیق به شکل
تخصصی را دارند. ما کم جاذبه نداریم که در دنیا بینظیرند.»
متولی این آبشارها کیست؟
محمددرویش: متاسفانه بخشی از حاکمیت ایران متولی زیباترین پاره ایران است که برایش ارزشی ندارد. در توجیه سدی به واسطه آن طولانیترین آبشارمان قربانی میشود، حتی حاضر نشدند دو خط بنویسند. این آبشار را نابود میکنیم، چون میخواهیم یک مخزن بزرگ یکونیم میلیارد مترمکعبی ایجاد کنیم، میخواهیم نیروگاه هزاروپانصد مگاواتی درست کنیم!
محمد درویش، کنشگر محیطزیست سخنران بعدی بود و همان ابتدای صحبتهایش
آبشارها را به نسخ خطی یگانهای تشبیه کرد که کتابخانههای مشهور به آنها
فخر میفروشند. «طبیعت ایران هم اگر قرار باشد عیار بخورد، یکی از عیارهایش
آبشارهایش است، یکی درختان کهنسالش و دیگری غارهایش. آبشارها در این میان
وزن بسیار مهمی دارند.
راز جذابیت آبشارها در چیست و چرا باید قدر این آبشارها را بدانیم؟
میگویند هرگز نمیتوانی در یک رودخانه دوبار شنا کنی که به دلیل جریان
سیال رودخانههاست. به طریقی اولا شما نمیتوانید در کنار یک آبشار دوبار
عکس بگیرید؛ آبشارها مسئول تابآوری رودخانهها هستند. آبشارها کیفیت
زیستپالایی رودخانهها را افزایش میدهند. رودخانههایی که در مسیرشان
آبشار دارند، کیفیت آبزیان به مراتب بهتر خواهد بود. هرقدر در مسیر
رودخانهای تفاوت ارتفاعی بیشتر باشد، به این معناست که کیفیت آب رودخانه
درخورتر است.»
درویش، ایران را از منظر زمینشناسی کشور جوانی معرفی میکند. «ایران
تقریبا یکدرصد خشکیهای زمین را در اختیار دارد اما با این وجود از تفاوت
ارتفاعی بسیار خوبی برخوردار است. درحقیقت ایران از متوسط طراز ارتفاعی
کرهزمین در سرزمینهای دویستوسی و هفتگانه که با مرزهای سیاسی جدا
شدهاند، یک سروگردن بالاتر است و به همین خاطر بهرغم اینکه در عرضهای
بیستوپنج تا چهل درجه جایی که میگوییم در کمربند خشک جهان قرار گرفته اما
آبشارهای درخوری دارد. بعضی از این آبشارها در آسیای جنوبغربی و در منطقه
خاورمیانه بینظیرند مثل آبشار کمررود در کنار رئیسی یا آبشارهایی مانند
پشندگان، اینها آبشارهاییاند که وقتی کنارشان میایستید یا تصاویرشان را
میبینید، باور نمیکنید اینجا ایران است.
از این غمانگیزتر که مسئول میراث فرهنگی استان چهارمحالوبختیاری میگوید اشکالی ندارد که طولانیترین آبشار ایران در پای این سد نابود شود، چون دیگر لازم نیست مردم این ارتفاع طولانی را حرکت کنند تا برسند سر آبشار!»
او صحبتهایش را ادامه داد: متاسفانه بخشی از حاکمیت ایران متولی
زیباترین پاره ایران است که برایش ارزشی ندارد. در توجیه سدی به واسطه آن
طولانیترین آبشارمان قربانی میشود، حتی حاضر نشدند دو خط بنویسند. این
آبشار را نابود میکنیم، چون میخواهیم یک مخزن بزرگ یکونیم میلیارد
مترمکعبی ایجاد کنیم، میخواهیم نیروگاه هزاروپانصد مگاواتی درست کنیم. از
این غمانگیزتر که مسئول میراث فرهنگی استان چهارمحالوبختیاری میگوید
اشکالی ندارد که طولانیترین آبشار ایران در پای این سد نابود شود، چون
دیگر لازم نیست مردم این ارتفاع طولانی را حرکت کنند تا برسند سر آبشار!»
درویش با اشاره به جای خالی بحثهایی پیرامون طبیعت و آبشارهای ایران ادامه
داد: «چقدر جای چنین بحثهایی در گفتمانهای رایج مردم چه در سطح
خانوادهها، چه در سطح دانشگاهها و چه در صحن بهارستان خالی است؛ چون اگر
این اتفاق میافتاد، روزگار آبشارهای ما اینگونه نبود. اطلاع دقیقی داریم
که بعضی از زیباترین آبشارهای ایران در منطقه فریدونشهر طرحهای جدی
برایشان درنظر گرفتهاند که به خاطر تغییر مسیر رودخانه میخواهند این
آبشارهای بینظیر همچون پونهزار را هم از بین ببرند. با کمترین مقاومتی هم
درحال انجام هستند. وقتی در مورد ترینهای ما در حوزه آبشار چنین اتفاقاتی
میافتد، ببینید در مورد سایر آبشارها چه پیش میآید.»
این کنشگر تأثیر آبشارها را بر محیطزیست تاثیرگذار دانسته و گفت: «هرجایی
که ما آبشار داشته باشیم، جمعیت پرندگان و حیاتوحشاش به طرز معناداری
افزایش مییابد، چون آبشارها بیمنت آب را در فضا میپراکنند، ظرفیت گرمایی
ویژه و به شکل منطقهای افرایش میدهند و به کیفیت زیست در منطقه
میافزایند. آبشارها سبب میشوند منابع در اختیار پرندگان قرار بگیرد و این
پرندگان هستند که مسئول حاصلخیزی خاکاند، مسئول مبارزه با آفات.»
هرجایی که ما آبشار داشته باشیم، جمعیت پرندگان و حیاتوحشاش به طرز معناداری افزایش مییابد، چون آبشارها بیمنت آب را در فضا میپراکنند، ظرفیت گرمایی ویژه و به شکل منطقهای افرایش میدهند و به کیفیت زیست در منطقه میافزایند. آبشارها سبب میشوند منابع در اختیار پرندگان قرار بگیرد و این پرندگان هستند که مسئول حاصلخیزی خاکاند، مسئول مبارزه با آفات
مرجع خوبی برای سفرها
محمد گائینی، فعال حوزه گردشگری آخرین سخنران نشست رونمایی از کتاب
«راهنمای میدانی آبشارهای ایران» بود و صحبتهایش را با گفتن از سابقه
گردشگریاش شروع کرد. «از سال۸۶ بهطور جدی طبیعتگردی را شروع کردم. وقتی
در گوگل «ایران» را سرچ کردم، اولین تصاویری که برایم آورد، خوشایند
نبودند؛ تصاویری از بمب و… گزینههایی که شاید برای ما در
زندگیروزمرهمان آخرینها باشند اما متاسفانه دنیا ما را به آنها
میشناخت.»
گائینی در ادامه گفت: «شروع کرده بودم به گشتن ایران، زیباییهای زیادی
میدیدم. برایم عجیب بود چرا از این زیباییها نوشتار یا تصویری وجود
ندارد! برای همین تصمیم گرفتم از این زیباییها بنویسم. برای همین وبلاگی
را راهاندازی کردم. در این وبلاگ سعی کردم از جاهایی که میروم، بنویسم و
عکاسی کنم تا سفرنامه مصوری داشته باشم. همین مسأله موجب آشنایی با دوستان
خوبی شد.»
این فعال گردشگری آشناییاش با مجید اسکندری را به اولین چاپ کتاب آبشارهای
ایران مرتبط دانسته و گفت: «کتاب برایم جالب بود، چون اولین کتابی بود که
کپی نشده بود و بخش زیادی از این آبشارها را نویسنده رفته بود، خودش عکاسی
کرده بود یا در مورد حالوهوای آبشار خودش نوشته بود. یکی از ویژگیهای
دیگر این کتاب این بود که اطلاعات در قالب متن ادبی و ویکیپدیایی تهیه
نشده بود و همه این موارد به جذابیت این کتاب میافزود. کتابی که بسیاری از
مسیر سفرهای بعدیام را شکل داد. این کتاب مرجع خوبی برای سفرهاست و باعث
افتخارم است که تعدادی عکس در این کتاب دارم.»