مرد اعدامی که بعد از ۲۱ سال بلاتکلیفی با سپردن سند جعلی از زندان آزاد شده و فرار کرده بود، دوباره بازداشت و به زندان بازگشت.
سایت بدون – اوایل سال ۷۹ مرد جوانی خانهاش را در یکی از شهرستانهای اطراف تهران ترک کرد و به محل کارش رفت. عصر که به خانه بازگشت، همسرش در را بازنکرد و او با کلید یدکی که داشت، در را باز کرد و وارد خانه شد. چند بار همسرش را صدا زد که او جواب نداد، صدای گریه دختر ۱۸ ماههاش را شنید. در یکی از اتاقها با جسد همسرش در حالی روبهرو شد که ملحفهای به دور گردنش گره خورده بود.
ماموران پس از حضور در محل جنایت، از همسایهها تحقیق کردند و معلوم شد چند روزی بوده که آنها مرد غریبهای را اطراف خانه مقتول درحال پرسه زدن دیدهاند. این مرد به عنوان مظنون اصلی تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و بعد از چند هفته بازداشت، با اعتراف به قتل زن جوان به یکی از زندانهای کرج منتقل شد. او مدتی بعد در دادگاه محاکمه شد. خانواده مقتول برای او قصاص خواستند. متهم در دفاع از خود، در جلسه دادگاه گفت: به طور اتفاقی زن جوان را در خیابان دیدم و از او خوشم آمد و وسوسه شدم به او تجاوز کنم، تعقیبش کرده و خانهاش را یافتم. وقتی دیدم شوهرش از خانه بیرون رفت، با پریدن از روی دیوار وارد خانهشان شدم. او با دیدن من شوکه شد و داد و فریاد کرد. برای ساکت کردنش، او را خفه کردم.
در ادامه او حکم قصاص گرفت و این رای در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد. او یک بار پای چوبه دار رفت و توانست مهلت بگیرد اما بعد از آن در بلاتکلیفی اجرای حکم بود. والدین مقتول فوت شدند و اولیای دم وی خواهران، برادران و تنها دختر او بودند. مرد اعدامی درخواست تعیین تکلیف وضعیتش را کرد و به خاطر اینکه اولیای دم برای قصاص اقدامی نمیکردند، توانست با سپردن وثیقه آزاد شود. اما چند روز بعد از آن، در بررسیها مشخص شد که سند جعلی است.
او تحت تعقیب قرار گرفته، سه روز قبل بازداشت شد و در تحقیقات گفت: خانوادهام با مردی آشنا شدند و ۵۰ میلیون تومان پول به او دادند تا برای آزادی موقتم سند بگذارد. وقتی دوباره دستگیر شدم، متوجه جعلی بودن سند شدم.
مرد اعدامی دوباره به زندان بازگشت. اگر او نتواند رضایت خانواده مقتول را جلب کند، دوباره به پای چوبه دار میرود.
مطلب پیشنهادی
ریشه و داستان ضرب المثل «گر نباشد گنده خر، وای به حال گنده فروش»
سایت بدون – این ضربالمثل فارسی یکی از ظریفترین و در عین حال طنزآمیزترین اشارات …