سایت بدون -غیر از کرونا ویروس دیگری هم هست که معمولاً از مخزنهای جانوری پدیدار میشود: آنفلوانزا. تقریباً تمام ویروسهای آنفلوانزای شناختهشده از پرندگان آبزی همچون مرغابیها، غازها، پرستوهای دریایی، کاکاییها و گونههای خویشاوند منشاء گرفتهاند.
بسیاری از ویروسها از پرندگان به گونههای دیگر (ازجمله انسان) منتقل میشوند. در بیشتر موارد این گونه جدید بنبست است، یعنی برای مثال ویروس آنفلوانزای پرندگان میتواند از پرندگان به انسان بپرد، اما نمیتواند از انسانی به انسان دیگر سرایت کند. اما گاهی، یک ویروس جدید میتواند بهطور مؤثری میان انسانها انتشار یابد. جدیدتر از همه در سال ۲۰۰۹ با ویروس آنفلوانزای H۱N۱ شاهد چنین موردی بودیم، یک ویروس خوکی که میان انسانها انتشار مییابد و سرانجام موجب یک جهانگیری میشود. و مسئول جهانگیری سال ۱۹۱۸ نیز یک ویروس H۱N۱ پرندگان بود.
آنفلوانزا برای دستیابی به سلولهای یک میزبان از گلیکوپروتئین ویروسی خودش استفاده میکند که هماگلوتینین (hemagglutinin) نامیده میشود. هماگلوتینین نیز مانند پروتئین قلاب ویروس کرونا یک پروتئین سطحی قلابمانند است که از سطح ویروس بیرون میزند. و به سلولهایی در قسمت بالایی مجرای تنفسی متصل میشود که دارای پسمانده اسید سیالیک هستند. اسید سیالیک زنجیرهای قندی است که به انتهای پروتئینها و چربیها متصل میشود. این اسیدهای سیالیک میتوانند اشکال مختلفی با انواع مختلف پیوند (اشکال اتصال اتمهای اسید سیالیک به قند) داشته باشند. آنفلوانزاهای پرندگان پیوندی را ترجیح میدهند که به پیوند α۲,۳ معروف است و در آن اسید سیالیک از طریق یک اتم کربن خاص به قند گالاکتوز متصل میشود. این نوع پیوند سبب میشود که اسید سیالیک و گالاکتوز در امتداد هم قرار گیرند. ویروسهای آنفلوانزایی که به انسان سازش یافتهاند ظاهراً پیوند α۲,۶ را ترجیح میدهند که از اتم کربن دیگری استفاده میکند و ظاهر خمیدهتری دارد. تصور میشود این ترجیح اسید سیالیک عامل مهمی در تعیین گونهای باشد که یک ویروس میتواند آلوده کند، و توانایی ویروسهای آنفلوانزای مختص پرندگان برای آلوده کردن و انتشار در جمعیت انسان را محدود میسازد.
چه عوامل دیگری تعیین میکنند که کدام بیماریهای جانوری میتوانند به انسان بپرند؟ پژوهشهای اخیر نشان دادهاند که آنزیمهای پروتئاز میزبان (که پروتئینها را تجزیه میکنند) نیز میتوانند در برهمکنش میزبان-ویروس مؤثر باشند. بنابراین فقط ساختار پروتئین قلاب نیست که تعیین میکند کدام میزبانها در برابر کدام ویروسها آسیبپذیرند. این آنزیمهای پروتئاز میتوانند بخشهایی از پروتئین قلاب را جدا کنند و نحوه اتصال آن به سلولهای میزبان را تغییر دهند. بنابراین ویروسهایی که در شرایط عادی ممکن است سلولهای انسانی را آلوده نکنند ممکن است پس از عملکرد یک پروتئاز توانایی انجام این کار را به دست آورند.
نقش گونههای میانجی نیز ممکن است پیچیدهتر از چیزی باشد که دانشمندان در ابتدا گمان میکردند. پژوهشگران در ابتدا گمان میکردند که این گونهها برای این لازماند که ویروسها کرونا از گونههای مخزن اولیه به انسان بپرند. شاید تکامل ویروس و سازش آن به گونه میانجی سبب میشود که در اتصال به سلولهای انسان کارایی بیشتری داشته باشند. اما پژوهشهای اخیر نشان دادهاند که بعضی ویروسهای کرونای خفاش میتوانند بدون عبور از مرحله یک میزبان میانجی نیز سلولهای انسان را آلوده کنند. این به معنای آن است که یک مخزن مهم ویروسهای کرونای کشفنشده ممکن است جایی در طبیعت به کمین نشسته باشد. به همین ترتیب، زمانی گمان میکردیم خوکها میتوانند نقش مخلوطکنی را بازی کنند که در آن سویههای مختلف آنفلوانزای پرندگان به پستانداران بهتر سازش مییابند، زیرا از قرار معلوم خوکها روی سلولهای نایشان هم اسید سیالیک با پیوند α۲,۳ دارند و هم اسید سیالیک با پیوند α۲,۶، و این به سویههای انسانی و پرندگان این ویروس امکان میدهد با هم مخلوط شوند و ویروسهای جدیدی تولید کنند که به انسان سازش یافتهاند. اما گرچه خوکها میتوانند چنین کارکردی داشته باشند، اکنون میدانیم که این اختلاط لازم نیست، و ویروسهای پرندگان بدون میانجیگری خوک نیز میتوانند انسان را آلوده کنند. به این ترتیب هم ویروس کرونا و هم ویروس آنفلوانزا در نتیجه تنوع و تمایلی که به پرش به میزبانهای جدید دارند، چالشی دائمی برای انسان به وجود میآورند. درواقع، احتمالاً در وهله نخست همین تنوع است که این پرشها را امکانپذیر میسازد، زیرا جمعیتی بزرگ و متنوع بیشتر ممکن است حاوی ویروسهایی باشد که بتوانند به انواعی از گیرندههای میزبان متصل شوند. به همین دلیل است که هم ویروس کرونا و هم ویروس آنفلوانزا توانایی ایجاد بیماریهای همهگیر در سطح جهانی را دارند.