رایان بالدی
سایت بدون -حتی سرسختترین منتقدان جیمز هاردن که تعدادشان کم هم نیست، درباره بزرگی او بحثی ندارند. اعداد او انکارناپذیر، تأثیرگذاریاش غیرقابل جایگزینی و پیشرفت مستمرش با وجود آنکه به ۳۰ سالگی رسیده، الهامبخش است.
با این وجود بعید است گارد هیوستون راکتس در سراسر جهان تحسین شود، حداقل نه به اندازه لبران جیمز یا حتی استیفن کاری.
بیشتر بحث سبک است تا اصل و جوهر که نمیگذارد هاردن به قلب خیلی از هواداران بسکتبال راه پیدا کند. از این جهت نقاط اشتراکی میان ماشین گلزنی لیگ بسکتبال آمریکا و فوقستاره فوتبال، کریستیانو رونالدو وجود دارد.
البته هواداران راکتس، هاردن را میپرستند همانطور که هواداران یوونتوس و رئال مادرید، تیمهای فعلی و قبلی رونالدو، چنین احساسی نسبت به مهاجم پرتغالی دارند. هواداران حاضر در تویوتا سنتر، شاهد بودهاند هاردن به عنوان نفر ششمی که از اوکلاهماسیتی ثاندر در سال ۲۰۱۲ آورده شد تا از زیر سایه کوین دورانت و راسل وستبروک خارج شود، به باارزشترین بازیکن لیگ که یک تنه جور حمله تیم را میکشد، تبدیل شده؛ آنها دیدهاند چه کار طاقت فرسایی صورت گرفته تا استعدادهای نهفته به منصه ظهور برسد.
و آنها قدرش را نیز میدانند – همانطور که مادریدیستا (هواداران رئال) میدانستند با استعداد فردی رونالدو موفقیت تیم تضمین شده است- و اطمینان دارند تا وقتی هاردن هست خط حمله تیمشان در قامت یک مدعی قهرمانی میدرخشد اما بیرحمی رباتیک هر دو گلزن به تنهایی برای جلب محبت و علاقه هواداران خارج از ورزشگاه خودشان کافی نیست.
هاردن و رونالدو گلزنان خبره ورزشهای خود هستند و اعداد و ارقام فوقالعادهای را به نام خودشان ثبت کردهاند.
رونالدو بیش از هر بازیکن دیگری در این فصل در سری A ضربه به سمت دروازه رقبا داشته، داستانی که در طول ۹ سال حضورش در اسپانیا هم دائماً تکرار شد؛ او آنجا به آمار بهتآور و تا حدودی مسخره ۴۵۰ گل در ۴۳۸ بازی رسید.
هیچ کس در NBA به اندازه هاردن پرتاب نمیکند. او امتیازآورترین بازیکن لیگ است که به طور متوسط هر بازی ۳۸ امتیاز میگیرد – نفر دوم جیانیس آنتتوکونومپو است که فصل قبل جایزه باارزشترین بازیکن را گرفته اما میانگین امتیازیاش کمتر از ۳۱ است – همچنین بیش از همه پرتاب سه امتیازی را امتحان میکند و بیشتر از هر کسی در لیگ پرتاب آزاد میگیرد که البته در امتیاز گرفتن از هر دو، آماری بهتر از همه دارد.
میزان صحت پرتابهایش خارج از قوس تیم حریف در این فصل به پایینترین میزان رسیده و ۸/۳۳ درصد است اما سابقه او میگوید در سالهای اخیر کمنظیر بوده. به طور متوسط ۸/۱۳ پرتاب سه امتیازی و ۳/۱۴ پرتابهای آزاد در هر بازی دارد که برای خودش و لیگ این فصل رکورد است. آنتتوکونومپو تنها بازیکن دیگری است که از ۱۰ تا در هر بازی عبور کرده و نزدیکترین رقیب او است.
غیرقابل تردید است که هاردن و رونالدو ماشینهای گلزنی هستند که حضورشان به تنهایی یک تیم را مدعی قهرمانی میکند اما از نگاه خیلی از هواداران، ماهیت مکانیکی هنرشان است که آزار میدهد. برای هواداران غیرهیوستونی بسکتبال، تماشای کارخانه تولید خطای هاردن هیچ لذتی ندارد. همینطور، رونالدو هم بارها متهم شده به اینکه تلاش میکند نظر داوران را با واکنشهای اغراقآمیز به هر برخوردی جلب کند.
اینکه مصمم هستند ویژگیهای فنی خود را با تلاش فوقالعاده به بالاترین درجه برسانند – چه پرتابهای سه امتیازی استپ بک هاردن باشد یا قدرت سرزنی عالی رونالدو – قابل تحسین است اما این حرکات تکراری و تمرین شده همان لذتی را ندارد که بعضی حرکات دیگر به هواداران حسش را القا میکند مثل لیونل مسی که چهار نفر را دریبل میزند یا پاسهایی که لوکا دانچیچ، بازیکن دالاس ماوریکس، از پشت سر میدهد.
شباهتهای سبکی هاردن و رونالدو به نقاط ضعف مشترکشان هم مربوط میشود. هر دو در طول دوران حرفهای خود کمتر در دفاع موفق بودهاند.
یوتیوب پر است از مجموعه ویدئوهایی که هاردن اجازه داده بازیکن مقابل مثل روح از کنارش رد شود و رونالدو هم وقتی تیمش صاحب توپ نیست، اجازه دارد که از منطقه دفاع خودی فاصله بگیرد تا انرژیاش را ذخیره کند. البته هاردن از این جهت کمی پیشرفت کرده، به طور متوسط هر بازی دو مورد توپربایی میکند که در این آمار به طور مشترک در رده سوم لیگ قرار دارد.
بخشی از نداشتن محبوبیتی که نسبت به رونالدو وجود دارد، شاید به خاطر حس خودخواهی و خودنمایی است که در عموم به نمایش گذاشته و البته موارد اخیر مثل اتهام آزار جنسی. دلایل نفرت از هاردن خیلی شخصی نیست.
اما درباره آنچه در زمین انجام میدهند یک نکته هست که تفاوتی اساسی میان این دو ایجاد میکند؛ رونالدو هر جا رفته تیمش را به عناوین و افتخارات زیادی رسانده اما هاردن هنوز نتوانسته یک قهرمانی NBA به دست آورد.
بازیکن پرتغالی که لیگ قهرمانان اروپا یعنی مهمترین جام باشگاهی جهان را پنج بار به دست آورده یکی از بزرگترین بازیکنان مسابقات مهم فوتبال به حساب میآید. حتی برخی از سرسختترین هواداران مسی هم اعتراف میکنند اگر قرار باشد برای یک بازی مهم و بزرگ یک نفر را انتخاب کنند، رونالدو را ترجیح میدهند.
هاردن اما چند بار در مسابقات حذفی بعد از فصل عادی افتضاح بوده مثل وقتی که در فینال سال ۲۰۱۲ نتوانسته اوکلاهماسیتی را در دیدار با میامی هیت کمک کند یا نمایش رقتانگیزش در بازی پنجم فینال کنفرانس غرب مقابل گلدن استیت وریرز.
اما هر دو مقایسه کمی بیانصافی است. اگرچه رونالدو در برخی بازیهای کلیدی در طول دوران حرفهای خود واقعاً اثرگذار بوده اما میشود گفت فقط در یکی از پنج فینالش در لیگ قهرمانان بازی واقعاً خوبی به نمایش گذاشته، برابر یوونتوس در سال ۲۰۱۷٫ هاردن هم در هشت بازی پلیآف ۴۰ امتیاز یا بیشتر به دست آورده، موفقیتی که در میان بازیکنان حال حاضر فقط جیمز و دورانت توانستهاند بالاتر از آن را کسب کنند.
مثل رونالدوی ۳۴ ساله، هاردن هم خیلی بیشتر از همتایان خود در برابر افت سنیاش مقاومت میکند؛ توانایی او برای دریبل زدن یا گرفتن ضربه آزاد میتواند در برابر هرگونه پا به سن گذاشتن بایستد و کاهش سرعت نباید روی کار بازیکنی که حتی در اوج جوانی و قدرت نیز ترجیح داده با کندی کارش را پیش ببرد، تأثیر بگذارد.
استمرار و تداوم پر دیگری در کلاه هاردن است و به او اجازه میدهد در سالهای بعدی دهه چهارم زندگیاش برای رسیدن به جوایز فردی مثل بهترین گلزن و MVP حاضر باشد. با این وجود از نظر بسیاری جای چیزهایی در بازی او خالی است؛ چیزهایی مثل هنرنمایی جیمز یا مسی در بازیخوانی یا دادن پاسی که هیچ بازیکن دیگری نتواند بدهد یا کیفیت و استعدادی که در امثال دانچیچ یا کیلین امباپه به وفور دیده میشود. این لحظات از درخشش غیرقابل تصور است که فراتر از تکنیک فردی و تأثیرگذاری مرگبار میزان محبوبیت یک بازیکن را افزایش میدهد.
هاردن در فصل ۲۰۱۸-۲۰۱۷ به عنوان بهترین بازیکن فصل عادی انتخاب شد، شاید سال قبلش هم باید به این عنوان میرسید. رونالدو هم باارزشترین جایزه فردی فوتبال، توپ طلا، را پنج بار برده. این دو به خاطر دستاوردهایشان قابل احترام و تقدیر هستند اما آن بزرگی و محبوبیتی که هواداران به پای ستارههای خود میریزند، در گرو جادوی مسی و نبوغ لبران است.
منبع: گاردین
برچسببدون جیمز هاردن سایت بدون کریستیانو رونالدو
مطلب پیشنهادی
پایداری باور؛ چرا ما مقابل تغییر در عقایدمان مقاومت داریم
سایت بدون – مقاومت در برابر تغییر باور، که به اثر بازگشتی یا محافظهکاری مفهومی …