سایت بدون -همیشه از مضرات فستفودها شنیده و خواندهایم، اما خیلی از ما حداقل هفتهای یکبار وسوسه میشویم و برای مدت زمان کوتاهی هم که شده همه بدیهای آن را فراموش میکنیم و فستفود میخوریم شاید حتی اگر رژیم باشیم! طی هفته گذشته حسابی ناپرهیزی کردم چون چهار شب متوالی به رستوران و کافههایی دعوت شدم که فقط فستفود داشتند (البته باید اعتراف کنم سالادهای کم کالری هم در منوها بود، اما با دیدن برگر و سوخاری وسوسه شدم).
جالب اینجاست در یکی از این شبها بحثی سرمیز مطرح شد مبنی بر اینکه باید چقدر پیادهروی کنیم تا کالری یک چیزبرگر را بسوزانیم؟ اصلا اگر بدانیم برای سوزاندن کالری یک چیزبرگر ناقابل باید دو ساعت پیادهروی کنیم باز هم بدون عذاب وجدان از منوی رستوران، فستفود سفارش میدهیم؟
در واقع خانمها برای سوزاندن کالری یک چیزبرگر باید دو ساعت پیادهروی کنند و آقایان با یک و نیم ساعت پیادهروی میتوانند این میزان کالری را بسوزانند. این در حالی است که اگر در منوی رستورانها میزان کالری غذا و مقدار ورزش مورد نیاز برای سوزاندن این کالری نمایش داده شود، افراد با وسواس بیشتری غذا سفارش میدهند و به قولی بیخیال هولزدن میشوند!
همین چند سال پیش بود که چند رستوران در تهران دست به ابتکار زدند و در منوهایشان میزان کالری غذاها را ذکر کردند. نکته جالب اینکه این اقدام با استقبال چندانی از سوی مشتریان مواجه نشد و همه این رستورانها بعد از مدت کوتاهی تعطیل شدند. شاید دلیل این موضوع این باشد که ما دوست داریم بدون عذاب وجدان از غذا خوردن لذت ببریم و بعد از بلعیدن کالریهای اضافه پشیمان شویم، اما یادمان باشد جایزه این بیتوجهی به کالریها تجمع چربیها در بدن است؛ اتفاقی که باعث شد من طی هفته اخیر نهتنها وزن کم نکنم، بلکه وزنم ۹۰۰ گرم هم بیشتر شود؛ در حالی که میتوانستم به جای چیزبرگر و سیبزمینی سرخ شده، سیبزمینی تنوری با فیله کبابی یا به جای ماهی و میگوی سوخاری بشقاب دریایی کبابی سفارش دهم تا کالری کمتری مصرف کنم. قطعا یک لیوان آب پرتقال طبیعی هم جایگزین مناسبی برای دلستر بود.
پریسا اصولی