سایت بدون -«عشق بی قید و شرط» مفهومی ایدهآل است. یعنی یکی بیاید که در مواجهه با ما خود را فراموش کند و هر لحظه پاسخگوی تمام نیازهای ما باشد؛ آیا چنین اَبَرانسانی پیدا خواهد شد؟ فرضا اگر هم پیدا شود، آیا چنین عشقی سالم است؟ اصلا رابطهی سالم چه خصوصیاتی دارد؟ همراه ما باشید تا پاسخ تکتک این سؤالات را برایتان بگوییم.
داخلی-میان متنی-بانک آینده
کودکان، نیازمند عشق بی قید و شرط هستند. باید با آنها صبور باشیم، مدام یاریشان کنیم، محیط امنی برایشان بهوجود آوریم و در برابر عشق و محبتی که نثارشان میکنیم نباید توقع و انتظاری داشته باشیم. اما بهعنوان یک بزرگسال، اگر از کسی بخواهیم تمام نیازهای ما را تمام و کمال برآورده کند و در برابر خواستههای ما توقعی نداشته باشد، داشتن چنین رابطهای دور از واقعیت است و جز ناامیدی نتیجهای برای ما نخواهد داشت. در ادامه با ویژگیهای رابطهی عاطفی سالم و تفاوت آن با عشق بی قید و شرط آشنا میشوید.
۱. حد انتظار
عشق بی قید و شرط- حد انتظار
برای داشتن رابطهای بالغانه باید بتوانیم تعریف درستی از «دوستداشتن» داشته باشیم. دوست داشتن یعنی فاصلهی میان خودمان و دیگران را رعایت کنیم و همزمان به احساسات و خواستههای آنها احترام بگذاریم و خود را با آنها هماهنگ کنیم؛ دوست داشتن یعنی با آرامش و شناخت خویشتن، پذیرای نیازها و خواستههای دیگران باشیم.
چالشی که هر رابطهی سالمی با آن روبهرو میشود، این است که هر دو طرف رابطه باید علاوهبر توجه و اهمیت به نیازهای شریک زندگی خود، بهدنبال برآوردن نیازها و خواستههای خود نیز باشند؛ این بدان معناست که با برقراری احترام در رابطه، حدومرزهایی بهوجود میآید.
ما همیشه مجبور به قبول کردن بیچونوچرای خواستههای معشوق خود نیستیم، اما رد درخواست آنها نیز باید با احترام و توجه باشد و بهگونهای باهم تعامل کنیم که خواستههای هر دوی ما برآورده شود.
حتما بخوانید: ۳ انتظار غیر منطقی که زندگی زناشوییتان را به خطر میاندازد
۲. بازی با آتش
عشق به حضوری فعال و کامل نیاز دارد. بیتوجهی و کوچک شمردن نیازهای معشوق، آتش عشق را خاموش میکند. بخشی از پیوند عاشقانه باید بهگونهای باشد که بدانیم و مطمئن باشیم که معشوق ما بهقدری قوی و بالغ است که با رد درخواستش از سوی ما، ناامید نخواهد شد و صداقت ما به رابطه آسیب نخواهد رساند.
رابطهی سالم بهمعنی درآمیختن و یکیشدن نیست. در یک رابطهی سالم، در دو سوی رابطه، فردی با تفاوتهای قابلاحترام قرار دارد. در عشق بی قید و شرط اهمیت تحمل ناامیدی نادیده گرفته میشود. اگر بتوانیم به لحاظ احساسی قوی باشیم و در برابر ناامیدیها مقاومت نشان دهیم، روابط محکمتری خواهیم داشت.
در عشق نه میتوان خواستههای معشوق را نادیده گرفت و نه میتوان برای اینکه مدال عشق بی قید و شرط را به سینه بیاویزیم، از خواستههای خود بگذریم. بههمیندلیل، رفاقت مثل بازی با آتش است. درواقع هنر درست عشق ورزیدن، برقراری تعادل میان نیازها و خواستههایمان در رابطه است.
۳. با خودمان روراست باشیم
عشق بی قید و شرط- با خودمان روراست باشیم
برای شکوفایی عشق، باید شجاعانه به خودآگاهی برسیم و با خود روراست باشیم. آیا مخالفتهای ما با خواستههای دیگران برآمده از صدمات روحیِ ماست؟ آیا میخواهیم قدرت خود را به رخ طرف مقابلمان بکشیم؟ آیا مخالفتهای ما نشأتگرفته از دلخوریها و نارضایتی ماست که در رفتارمان بروز پیدا کرده است؟
برای داشتن یک رابطهی سالم باید احساسات، انگیزه ها و محدودیتهای خودمان را بهخوبی بشناسیم. آیا شناخت خود واقعیمان دردناک است؟ آیا دوست داریم شریک زندگیمان بداند در گذشته چه صدماتی متحمل شدهایم؟
بزرگترین هدیهای که میتوانیم به شریک زندگی خود بدهیم این است که به لحاظ شخصیتی رشد کنیم. هرچه بیشتر خود را بشناسیم و برای برقراری ارتباط با تجربیات درونیمان، شجاع باشیم و مهارت کافی داشته باشیم، بیشتر میتوانیم به شکوفاییِ عشق و اعتماد در رابطهمان کمک کنیم.
حتما بخوانید: ۵ زبان عشق؛ کتابی مفید برای زوجهایی که به دنبال یک رابطه عاشقانه و پایدار هستند
۴. عشق دوطرفه
عشق دوطرفه – عشق بی قید و شرط
در اینجا دو تعریف برای عشق بی قید و شرط وجود دارد:
در تعریف اول، بدون درنظر گرفتن رفتارهای مخرب شریک زندگیمان، به او عشق میورزیم و به هر قیمتی میخواهیم با او بمانیم. چنین رابطهای نه عاقلانه است و نه امکانپذیر.
در تعریف دوم، عشق بی قید و شرط به عشق بالغانه تعبیر میشود، یعنی با درنظر گرفتن شرایط زیر، با تمام وجود نقش خود را در رابطه ایفا کنیم:
ارتباط ما باید شفاف، صادقانه و عاری از خشونت باشد.
حضور ما در رابطه باید اطمینانبخش باشد، حریم شخصی شریک زندگیمان را حفظ کنیم، شنونده خوبی باشیم و همزمان با رفع نیازهای خود، خواستههای طرف مقابلمان را جدی بگیریم.
با عشق و توجه رشد خواهیم کرد نه با وظیفه و اجبار.
عشق دلخوریهای کوچکی را که در هر رابطه بهوجود میآید، از بین میبرد. باید تفاوتهایمان را بپذیریم و هنرمندانه با آنها کنار بیاییم.
در رابطه تقسیم قدرت وجود دارد و باید گاهی به نفع شریکمان عقب بنشینیم؛ در نتیجه همیشه آنچه خواستارش هستیم، محقق نمیشود.
عشق بی قید و شرط دستیافتنی نیست. آدمی نیاز دارد که هم دوست بدارد و هم دوست داشته شود. پس بهجای گشتن بهدنبال یک عشق ایدهآل و آرمانی باید مسیری را انتخاب کنیم که در آن، هم به دیگران عشق بورزیم و هم به نیازها و خواستههای خودمان توجه کنیم.