سایت بدون -استعفای تاج از ریاست فدراسیون به معنی حضور یک چهره جدید روی مهمترین صندلی مدیریت فوتبال ایران است، ولی آیا این تغییر به معنی ورود یک نگاه جدید به این ورزش مهم و پرطرفدار خواهد بود؟ پاسخ این سؤال اساسی حتی مهمتر از نام رئیس آتی فدراسیون است و میتواند سرنوشت فوتبال ایران را تعیین کند.
ضعف مدیریت در فوتبال ایران دیگر موضوع پنهانی نیست و وضعیتی که این روزها استقلال و حتی پرسپولیس دارد دمدستیترین نشانههاست که در این حوزه چقدر با حداقلها فاصله داریم.
فدراسیون فوتبال هم بیتعارف در این سالها کارنامه درخشانی نداشته و قرارداد ویلموتس و وضعیت تیم امید کافی است تا بدانیم در آن ساختمان هم وضعیت خیلی بهتر از دو باشگاه پرطرفدار پایتخت نیست.
اما تحولی که آرزویش را داریم از چه مسیری به دست میآید و چقدر میتوان به وقوعش امیدوار بود؟ در غیاب تاج، سکان فدراسیون در اختیار هیأت رئیسه خواهد بود و انتظار میرود که اعضای همین هیأت در انتخابات آتی که احتمالاً تا پایان سال برگزار میشود نقش پررنگی داشته باشند.
هرچند هیأت رئیسه فدراسیون بیشتر در حاشیه بوده و مثل تاج در دل اتفاقات حضور نداشته، ولی همراهیاش با سیاستهای کلی فدراسیون ما را به این نتیجه میرساند که آنها در بهوجود آمدن شرایط فعلی بیتقصیر نیستند.
فوتبال ایران در سالهای گذشته مشکلات زیادی در حوزه باشگاهی و ملی داشته، ولی هیأت رئیسه هرگز حاضر نشده که تاج را بابت گافها و کمکاریها بازخواست کند، ترجیح داده در سایه بنشیند و حاشیه امنش را به خطر نیندازد. حالا آنها در شرایط جدیدی هستند و با آزمون تازهای روبهرو شدهاند، ولی نمیتوان چندان امیدوار بود که این گروه مصلحتاندیش دست به حرکتی انقلابی بزند و مدیریت فوتبال را به مرتبه بالاتری برساند.
آنچه امید به ورود یک تفکر جدید به فدراسیون را کمرنگتر میکند، اساسنامهای است که به تصویب همین مدیران رسیده و شروط سختی را برای ورود به ساختمان خیابان سئول تعیین کرده، به طوری که صندلیهای مدیریت فدراسیون در اختیار همین دایره محدود است.
البته هنوز زمان زیادی تا انتخابات ریاست فدراسیون باقی مانده و نمیتوان پیشبینی دقیقی از گزینهها و رقابت پای صندوق داشت، ولی تردیدی نیست که از این دایره بسته هیچ فرمول نجاتبخشی بیرون نمیآید و فوتبال ایران نیاز به نگاه مدیریتی جدیدی دارد.
با توجه به مشکلاتی که فوتبال ایران در این سالها پشت سر گذاشته، فدراسیون بیش از همه به یک استراتژی معین و نقشه راه نیاز دارد. مدیریتی که اولویتها را با دقت تعیین کند، پای آنها بایستد و برای رسیدن به آنها راههای دقیقی داشته باشد. تعیین رابطه دقیق بین لیگ برتر و تیم ملی (و تیمهای پایه)، جدی گرفتن بحث درآمدزایی باشگاهها، سختگیری درباره صدور پروانه حرفهای باشگاهها و اهمیت دادن به آموزش (مربیان، داوران و مدیران) میتوانند از مهمترین بحثهای فوتبال ایران باشند. شفافیت دیگر گمشده فدراسیون در این سالها بوده و انتظار میرود که فدراسیون جدید دوباره اعتماد رسانهها و هواداران را به دست آورد.
فدراسیون فوتبال نیاز به تحول زیربنایی و تغییر اساسی دارد و اولویت باید با مدیری باشد که نیاز به این تغییر را حس کند نه کسی که مدافع وضع موجود است. با این حال به سختی میتوان تصور کرد که مدیرانی با تفکر تازه بتوانند از این هزارتوی پیچ در پیچ عبور کنند و راهی به سمت ساختمان سئول باز کنند. از طرف دیگر ادامه مسیر با مدیران فعلی هم دورنمای امیدبخشی ندارد و اوضاع احتمالاً خیلی بهتر از دوران تاج نخواهد بود. تنها راه چاره در روزهای باقیمانده تا انتخابات زیر ذرهبین قرار دادن فدراسیون فوتبال و ادامه بحثها و انتقادات به این امید است که روزنههای جدیدی باز شود و فوتبال بتواند مسیری برای خروج از این دایره بسته پیدا کند.
برچسبسایت بدون فدراسیون فوتبال
مطلب پیشنهادی
ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونهاست»
سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …