سایت بدون – زن رمال که متهم است چهار نفر را اجیر کرده تا روی وکیل شاکی پروندهاش اسید بریزند در جلسه دادگاه منکر اتهامش شد. این در حالی است که متهمان اعتراف کردند از سوی این زن و با ادعای ناموسی برای انتقام از آقای وکیل اجیر شده بودند. زن جوانی که از رمال شکایت کرده بود نیز پس از این اسیدپاشی به طرز مرموزی کشته شد.
به گزارش خبرنگار جامجم، غروب سومین روز تیرماه ۱۳۹۸ بود که صدای «سوختم، سوختم» مرد وکیلی در ساختمان پیچید. نگهبان خود را سراسیمه به دفتر آقای وکیل رساند و با احمد در حالی که روی زمین افتاده و از درد به خودش میپیچید رو به رو شد. او سریع با اورژانس تماس گرفت و با حضور امدادگران مشخص شد این مرد از ناحیه شکم با اسید سوخته است. او را به بیمارستان رساندند و با گزارش ماجرا به پلیس، پای کارآگاهان پلیس آگاهی به این ماجرا باز شد. مأموران در نخستین گام به بررسی دوربینهای مداربسته پرداخته و متوجه شدند، اسیدپاشان سه مرد و یک زن بودند که پس از اجرای نقشه خود با دو دستگاه پراید و پژو از محل گریختهاند.
وقتی از بیمارستان خبر رسید، حال احمد بهبود یافته، مأموران راهی آنجا شده و به تحقیق از قربانی اسیدپاشی پرداختند. آقای وکیل در شکایتش گفت: چندی قبل خانم دکتری که موکل قدیمی من بود، سراغم آمد و خواست وکالت خواهرش را قبول کنم. آنطور که میگفت، خواهرش در آرایشگاه زنانه با زن رمالی آشنا شده و ۱۲۰میلیون تومان به او داده تا مشکل کاری همسرش را حل کند. زن رمال وقتی متوجه وضع مالی طعمهاش میشود، از او ۷۰۰ میلیون تومان دیگر میخواهد تا زندگیاش را طلسم نکند.
وی ادامه داد: زن جوان که متوجه کلاهبرداری رمال حیلهگر شده بود در دادسرای ناحیه چهار تهران شکایت کرد و من برای پیگیری این شکایت وکالتش را بهعهده گرفتم. با پیگیری پرونده دستور جلب زن رمال را گرفتم. روز حادثه در دفتر کارم بودم که سه مرد و یک زن وارد دفترم شده و ابتدا با پرچم روی میز، ضربهای به سرم زدند که بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم روی شکم من اسید ریختهاند. پرونده شکایت از زن رمال هم سرقت شده است. مطمئنم متهمان از سوی آن زن اجیر شده بودند.
پس از دو ماه تحقیقات و جستوجو، سه مرد و یک زن شناسایی و دستگیر شدند و در تحقیقات اعتراف کردند از سوی زن رمال به نام ژیلا برای اسیدپاشی و سرقت اجیر شده بودند. به این ترتیب، ژیلا دستگیر شد و اعتراف کرد: وقتی فهمیدم شاکی وکیل گرفته است، تصمیم به سرقت پرونده گرفتم تا وکلیش بترسد و از پیگیری پرونده منصرف شود.
متهمان، پای میز محاکمه
با تکمیل تحقیقات برای چهار متهم به اتهام اسیدپاشی و برای ژیلا به اتهام معاونت در جرم، کیفرخواست صادر و پرونده برای محاکمه به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در این جلسه شاکی درخواست قصاص متهمان را کرد و سه مرد و زن اعتراف کردند از سوی ژیلا اجیر شده بودند. زن رمال هم منکر جرایمش شد و گفت: شاکی را نمیشناسد و در این ماجرا نقشی ندارد.
قضات به دلیل نواقصی که در تحقیقات بود، پرونده را به دادسرا برگرداندند تا با رفع آنها، متهمان دوباره محاکمه شوند. وقتی پرونده دوباره به دادگاه برگشت، متهمان برای دومین بار پای میز محاکمه قرار گرفتند.
در ابتدای جلسه احمد با طرح شکایتش گفت: درخواست من قصاص است و اگر پزشکی قانونی اعلام کند قصاص ممکن نیست، درخواست دیه دارم. بعد از اسیدپاشی روی من، موکلم هم در شهر اراک کشته شد و راز قتل او هنوز فاش نشده است. تصور میکنم قتل او با ماجرای اسیدپاشی ارتباط داشته باشد. سپس مهدی ۵۴ ساله که متهم ردیف اول پرونده است در دفاع از خود گفت: پیک موتوری هستم و چهار سال قبل از طریق خواهرم با ژیلا آشنا شدم. او برای مشتریان خود نسخه رفع مشکل مینوشت و من آنها را به دست مشتریانش میرساندم. آخرین بار هم از من خواست از وکیلی به نام احمد به دلیل مسائل ناموسی انتقام بگیرم. موضوع را با جواد و سعید که از دوستانم بودند در میان گذاشتم و آنها قبول کردند کمکم کنند. برای اجرای نقشه نیاز به یک زن داشتیم که جواد، دختری به نام نازنین را برای اینکار معرفی کرد. روز حادثه به دفتر احمد رفتیم. ژیلا از من خواست اسید را روی صورت احمد بریزم اما دلم سوخت و اسید را روی شکمش ریختم.
متهمان دیگر هم اعتراف کردند به تصور اینکه موضوعی ناموسی است با مهدی همراه شدند و از ماجرای اسیدپاشی اطلاعی نداشتند.
سپس ژیلا که با قرار وثیقه آزاد است در جایگاه قرار گرفت و منکر معاونت در اسیدپاشی شد و گفت: احمد را نمیشناسم و با او هیچ خصومتی ندارم. مدتها منشی یک رمال بزرگ بودم و خودم رمالی نمیکردم. در این پرونده دستور اسیدپاشی ندادم و از ماجرای مرگ مرموز زن جوان هم اطلاعی ندارم.
پس از دفاعیات متهمان، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
مطلب پیشنهادی
ریشه و داستان ضرب المثل «کارکردن خر و خوردن یابو»
سایت بدون – ضربالمثل «کار کردن خر و خوردن یابو» به وضعیتی اشاره دارد که …