سایت بدون -عاقبت بعضی ازدواجها از همان ابتدا مشخص است.
– مورد ما، فرق میکنه.
– شما نمیتونید درک کنید.
– ما تصمیممون رو گرفتیم و همه چیز رو میپذیریم.
این
جملات، برای والدینی که با ازدواج فرزندشان مخالف هستند و فردی که فرزندشان
برای ازدواج انتخاب کرده را برای دختر یا پسرشان مناسب نمیدانند، کاملا
آشنا هستند. اغلب جوانان، مخصوصا آنهایی که در سنین پایینتر تصمیم به
ازدواج میگیرند، فکر میکنند مورد آنها، خاص و متفاوت است. البته این
حقیقت دارد که هیچ ۲ انسانی دقیقا شبیه هم نیستند و سرنوشت هیچ ۲ ازدواجی
هم دقیقا مثل هم نخواهد بود و هزاران عامل محیطی وجود دارد که میتواند
تعیینکننده عاقبت یک ازدواج باشد، اما برخلاف آنچه که نیاکان ما به آن
معتقد بودند، ازدواج یک هندوانه سربسته نیست. کسی درستتر و بهتر ازدواج
میکند که درستتر و واقعبینانهتر انتخاب کرده باشد.
ازدواج یک انتخاب ارادی و آگاهانه است. درست است که در مسیر زندگی ممکن
است اتفاقات غیرقابل پیشبینیای بیفتد و حتی ازدواجی که واقعبینانه و با
در نظر گرفتن همه اصول انجام گرفته به ورطه طلاق و نابودی کشیده شود، ولی
اینکه همه چیز را تقصیر تقدیر و قسمت بدانیم درست مانند این است که هنگام
ساختن یک خانه تمهیداتی را که برای ضدزلزله ساختن یک بنا باید در نظر گرفته
شود، در نظر نگیریم و بگوییم هر چه قسمت باشد همان میشود.
ما
نمیتوانیم جلوی زلزله را بگیریم اما جلوی خسارت و تلفات را میتوانیم.
البته عاقبت هیچ ارتباطی، بهطور صددرصد قابلپیشبینی نیست اما براساس
مطالعات انجامگرفته، ازدواجهایی که با شکست روبرو شده یا در مرحله
آشنایی به هم خوردهاند وجوه مشترک زیادی با یکدیگر داشتهاند که براساس
دستهبندی به چند گروه تقسیم میشوند، بنابراین شرط عقل است، افرادی که
برای آشنایی و ازدواج جزو این دستهبندیها هستند، محتاطتر عمل کنند.
۱٫ ازدواج کمسن و سالها
با توجه به اینکه در سنین پایین معیارهای انتخاب همسر ثبات کمی دارد و
بهدلیل نداشتن استقلال فکری، مالی و ضعف تصمیمگیری، انتخابهای احساسی و
شناخت ناکافی از جنس مخالف، این گروه از ازدواجها از پرخطرترین انواع
ازدواجها هستند و افرادی که در این رده سنی (خانمهای زیر ۲۰ سال و آقایان
زیر ۲۴ سال) تصمیم به ازدواج دارند لازم است آموزشهای لازم را برای
ارتباط و شناخت درست ببینند و با مشورت و راهنمایی خانوادهها اقدام کنند.
۲٫ ازدواج صرفا جهت التذاذ
اگرچه بخشی از ازدواج میتواند تامین غریزه جنسی باشد، اما نیاز جنسی
نباید تنها دلیل ازدواج باشد چراکه پس از تامین شدن آن فشار حاصل از شرایط
سخت زندگی، مسئولیتپذیری و نداشتن برنامهریزی میتواند باعث شکست در
ازدواج شود.
۳٫ ازدواج ظاهربینها
اگرچه انسان در نگاه اول ممکن است مجذوب زیباییهای طرف مقابل شود و
توصیه ما مخصوصا به افرادی که ظاهر خیلی برایشان اهمیت دارد به هیچ عنوان،
این نیست که نسبت به ظواهر بیاهمیت باشند، اما از آنجایی که ظاهر در گذر
زمان عادی میشود و همیشه پایدار نمیماند، نمیتواند تنها معیار برای
ازدواج باشد. بنابراین توصیه میشود ملاک انتخاب همسر زیبایی ظاهری کنار
سایر خصوصیات فردی و شخصیتی افراد باشد نه تنها دلیل انتخابشان.
۴٫ ازدواج تحمیلی
این ازدواجها از سوی خانواده یا براساس رسم و رسومات به طرفین تحمیل
میشود و بعضیاوقات شامل ازدواجهای فامیلی و قبیلهای است که همه چیز در
آنها در نظر گرفته میشود، به جز خود آن ۲ فردی که قرار است با هم تا آخر
عمر زیر یک سقف زندگی کنند. همانطور که قابل پیشبینی است، درصد شکست در
این نوع ازدواجها زیاد است و چه بسا حتی در صورت پایداری ازدواج، شیوع
خیانتهای جنسی و عاطفی همسران نسبت به یکدیگر در این نوع ازدواجها بیشتر
باشد.
۵٫ ازدواج راه دور
شناخت درست، یکی از ارکان اصلی انتخاب شایسته همسر است. در شناختهایی
که ۲ طرف نسبت به یکدیگر در فاصله مکانی دوری قرار گرفتهاند، بخش اعظم
ارتباط به وسیله اینترنت، تلفن یا پیامک است که این سطح از شناخت نمیتواند
برای مهمترین تصمیم زندگی افراد کافی باشد، بنابراین، حتی اگر ۲ نفری که
قصد ازدواج دارند بنا بر دلایلی، در ۲ شهر یا کشور مختلف سکونت دارند،
حتیالمقدور حتی با وجود شرایط سخت دوری راه، اگر واقعا میل به شناخت و
ازدواج دارند، لازم است این ارتباط حتما با اطلاع خانوادهها باشد و شرایط
به گونهای باشد که ۲ طرف بعد از هر ۱۰ دفعه مکالمه تلفنی یک دیدار حضوری
داشته باشند. نکته مهم این است که دیدارها و صحبتها باید واقعا به قصد
شناخت باشد. افرادی بودهاند که پیش از ازدواج سالها با یکدیگر ارتباط
داشته و ساعتها با هم حرف زده و بیرون رفتهاند، اما موارد اساسی را در
مورد یکدیگر نفهمیدهاند. چرا؟ چون از همان روز اول تصمیم خودشان را گرفته
و طرف مقابل را انتخاب کرده بودهاند، بنابراین بررسی نمیکرده و دنبال
شناخت نبودهاند بلکه در دوران آشنایی فقط تفریح میکرده و وقت
میگذراندهاند.
۶٫ ازدواج متضاد
هر چقدر هم که بگویید او با خانوادهاش فرق دارد، باید قبول کنید
خانواده مهمترین نقش را در تربیت فرد دارد و همیشه رد پای فرهنگی که با آن
بزرگ شده در زندگیاش باقی خواهد ماند. بنابراین ازدواج با فردی که با
فرهنگی کاملا متفاوت یا حتی متضاد با فرهنگ شما بزرگ شده، میتواند
زمینهساز اختلافات خانوادگی بزرگی شود. معمولا این اختلافات شامل: اختلاف
بر سر مهریه، شکل مراسم، در زمینه دخالتهای خانوادگی و همچنین اختلاف در
زمینه پوشش و سلیقه در مورد تفریحات و مسافرتها میشود. پس حتیالمقدور
بهتر است با خانوادهای همفرهنگ وصلت کنید.
۷٫ ازدواج انتقامی
وقتی که فردی دچار حادثه ناگواری میشود یا عزیزی را به هر شکلی از دست
میدهد، اغلب سعی در ترمیم زخم ایجادشده در روح و روان خود دارد. متاسفانه
برخی از افراد برای ترمیم زخمهای خودشان است که ازدواج میکنند در حالی
که این کار کاملا اشتباه است و تبعات بسیار زیادی خواهد داشت. خیلی از
افرادی که بلافاصله بعد از یک تروما (آسیب) و برای اجتناب از رنجی که
میکشند، ازدواج میکنند، بعد از مدتی انگار که از یک خواب عمیق بیدار شده
باشند از مواجه شدن با اشتباهی که مرتکب شدهاند یکه میخورند و میگویند:
«اون اینجوری نبود، قبل از ازدواج یه طور دیگه بود، بعد از ازدواج تغییر
کرد». جواب این است که: او هیچ تغییری نکرده، این تو بودی که او را خوب
نشناختی و برای در آمدن از چاله خود را به چاه انداختی.
پس بیایید جملات اینچنینی را که هر چه قسمت باشد، همان میشود و تقدیر چنین است را کنار بگذارید و آگاهانه انتخاب کنید.
منبع: FAMILY THERAPY by S.Gladding
ترجمه: دکترهانیه زایررضایی