سایت بدون -مامان! اتاق تاریکه… من میترسم!» خیلی از مادرها از شنیدن این جمله و جملههای مشابه نگران میشوند و سعی میکنند به نحوی ترس کودک را از بین ببرند اما واقعیت این است که ترس تا زمانی که به فوبیا تبدیل نشده، نگرانکننده نیست. شاید سوالی که در این زمینه مطرح شود، این باشد که از کجا بفهمیم فرزندمان دچار ترس است یا فوبیا و چطور باید آن را درمان کنیم؟
ترس، در واقع، احساس سالمی است که باعث میشود از خطرهای واقعی دور بمانید اما زمانی که ترس تمام وجود و افکار یک شخص را درگیر و عملکرد روزانه او را مختل میکند، یعنی به فوبیا تبدیل شده است. فوبیا نوعی اختلال اضطرابی است که به زبان ساده میتوان از آن با عنوان ترس غیرمنطقی یاد کرد؛ ترسی که پایه و اساس ندارد.
فوبیاها در افراد بزرگسال به ۴ گروه تقسیم میشوند:
• موقعیتی: مثل سوار شدن در آسانسور، هواپیما یا رانندگی با اتومبیل؛
• ترومایی: مثل خون، جراحت، تصادف؛
• اتفاقهای طبیعی: مثل طوفان، رعد و برق یا ارتفاعات؛ و
• حیوانات: مثل ترس از سگ و گربه.
در صورتی که والدی دچار این نوع از ترسها یا فوبیاهاست نباید از بیان آنها خجالت بکشد. صحبت در مورد این نوع ترسها باعث میشود آن ترس یا فوبیا به فرزندش منتقل نشود. توصیه میشود والدین کاملا صادقانه در مورد ترس خود صحبت کنند. این کار به درمان اختلال روانی در آنها و حمایت اطرافیان کمک خواهد کرد.
فوبیاها در کودکان به ۵ گروه تقسیم میشوند:
۱) فوبیا از مدرسه؛
۲) فوبیا از پدیدههای طبیعی؛
۳) فوبیا از شخصیتهای افسانهای مثل هیولاها؛
۴) فوبیا از بیماری و
۵) فوبیا از دیگران: معمولا غریبی کردن یعنی ترس از برخورد با افراد جدید در ۹-۸ ماهگی در تمام کودکان دیده میشود. کودکان با دیدن هر فرد جدید ممکن است گریه کنند و خود را از چشمها دور نگه دارند. در این شرایط کودکان فکر میکنند اگر یک غریبه آنها را بغل کند به معنی از دست دادن والدین برای همیشه است.
علل بروز فوبیا
فوبیاهای عمومی و خاص ممکن است منشاء ژنتیکی داشته باشند و چند عضو یک خانواده را درگیر کنند. از سوی دیگر، برخی افراد پیشزمینه ابتلا به اضطراب را دارند و ممکن است از سن ۶-۵ سالگی دچار فوبیا شوند. گاهی فوبیا به دنبال یک اتفاق وحشتناک بروز میکند. گاهی نیز رفتارهای اشتباه والدین است که زمینه را برای تبدیل یک ترس به فوبیا فراهم میکند.
نشانههای بروز فوبیا در کودک
• تبدیل شدن ترس به وحشت غیرقابلکنترل؛
• تداوم گریه و اضطراب بیش از یک ماه؛
• اثرگذاری بر عادتهای رفتاری کودک؛ مثلا اختلال در بازی، اشتها، خواب و روابط اجتماعی؛
• اضطراب دایمی در خانه، مهد و مدرسه؛ و
• نپذیرفتن برخی شرایط و اماکن به دلیل ترس.
کی به روانپزشک مراجعه کنیم؟
اگر فرزندتان اظهار میکند از تاریکی میترسد یا تمایلی برای رفتن به مدرسه ندارد، نباید نگران شوید، بلکه علت ترس را ریشهیابی و سعی کنید آن را مرتفع نمایید. اما زمانی که کودک علاقهای برای خروج از خانه نشان نمیدهد، دوستان بسیار کمی دارد، دوست دارد همشه تنها باشد و برای نرفتن به مدرسه خود را به بیماری میزند، ممکن است دچار ترس شدید از مورد سوال قرار گرفتن در مدرسه، مسخره شدن، اظهار عقیده و… باشد. گاهی ترسهای شدید با برخی علایم فیزیکی مثل اختلال خواب، سردرد و تهوع همراه میشود. کاهش وزن و بههمریختگی رفتار کودک هم میتواند از دیگر علایم باشد. در این شرایط برای کمک به کودک برای غلبه کردن بر ترسهایش باید با او با آرامش صحبت کرد. اشاره به این موضوع که تمام کودکان دچار ترس هستند نیز میتواند کمککننده باشد. والدین در عین همدردی و پشتیبانی باید اجازه دهند کودک احساس خود را از طریق صحبت، نقاشی یا بازی با اسباببازیها نشان دهد. حتی میتوان به کودک یاد داد ترسهایش را نقاشی کند و آن را در سطل زباله بیندازد تا ترسهایش از بین بروند. معمولا با نزدیک شدن به ۷ سالگی بسیاری از ترسهای کودکان از بین میرود اما اگر کودکی بعد از این سن هنوز دچار ترس بود، باید در مورد آن با متخصص مشورت کرد. گاهی رفتارهای اشتباه والدین زمینه لازم برای تبدیل یک ترس طبیعی به فوبیا را فراهم میکند.
۳ توصیه کاربردی برای غلبه بر ترس کودک
۱) به حرفهای کودک گوش دهید: کودک با صحبت کردن در مورد ترسهایش بهتدریج میتواند بر آنها غلبه کند.
۲) بدون اینکه کودک را مسخره یا تحقیر کنید، در مورد ترسهایش بپرسید: اگر کودکی به این دلیل از رفتن به مدرسه ترس دارد که فکر میکند مادر دنبال او نخواهد آمد، از او بپرسید مگر تاکنون چنین اتفاقی افتاده و بگویید اصلا مگر ممکن است والدین فرزندشان را فراموش کنند؟
۳) اجازه برونریزی بدهید: اگر کودک حرف نمیزند یا تمایلی به این کار نشان نمیدهد، سعی کنید به کمک نقاشی یا نوشتن داستان از او بخواهید ترسهایش را ابراز کند.
دکتر کتایون خوشابی
روانپزشک کودک و نوجوان عضو هیات علمی دانشکده علوم بهزیستی و توانبخشی