از «دکتر ژیواگو» و «زوربا»، تا سری «تن تن»ها و تمام قصههای «هری پاتر»؛ همگی این ها فیلمهایی هستند که از دل کتابهای معروفی به همین نام بر آمدند و در تاریخ سینمای جهان ماندگار شدند. این اما تنها هالیوود یا سینمای اروپا نیست که برخی از آثار ماندگارش را براساس رمانهای معروف ساخته است. در سینمای ایران هم نمونههای موفق بسیاری از اقتباس از ادبیات به چشم میخورد که هفته کتاب بهانه مناسبی برای مرور این آثار است.
سایت بدون- سینمای ایران از سالهای دور و از همان زمانی که هنوز با فیلمفارسیهایش شناختهشده و بیشتر بعد تجاری و صنعتی سینما در آن مورد توجه قرار گرفته بود تا بعد هنری آن، با اقتباس بیگانه نبود اما حالا چندسالی است که فیلمسازان سینمای ایران، به خصوص جوانترها کمتر به سراغ اقتباس از آثار مشهور ادبی میروند و ترجیح میدهند فیلمنامههایشان را براساس سوژههای ذهنی خودشان بنویسند تا اینکه نمونههای موفق و امتحان پس داده آثار ادبی را دستمایه ساخت فیلم خود قرار دهند. شاید برای همین است که چند سالی است بسیاری از کارشناسان فقر فیلمنامه خوب را مهمترین نقطه ضعف سینمای داستانی کشورمان میدانند. موضوعی که بسیاری آن را نتیجه دوری فیلمسازان ما از دنیای ادبیات میدانند.
شروع اقتباسهای موفق در سینمای ایران را باید از فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی دانست. فیلمی که حاصل تعامل میان داریوش مهرجویی و غلامحسین ساعدی نویسنده کتاب «عزاداران بیل» و بستنشینی دوهفتهای آنها در مطب روانپزشکی ساعدی است.
مهرجویی که پیش از «گاو» فیلم اکشن «الماس۳۳» را ساخته بود و نداشتن محتوای غنی را دلیل شکست فیلمش در اکران میدانست، پس از ساخت «گاو» و موفقیت این فیلم، در فیلمهای بعدیاش بیشترین بهره را از ادبیات میبرد، تا جایی که برخی او را پدر اقتباس سینمای ایران میدانند. بنابراین نمیتوان فیلمهای اقتباسی سینمای ایران را بدون توجه به نام داریوش مهرجویی بررسی کرد.
اقتباسهای مهرجویی از «گاو» تا «سنتوری»
همانطور که پیشتر گفته شد مهرجویی اولین کارگردان موج نوی سینمای ایران در اکثر فیلمهایش ارتباط نزدیکی با ادبیات داشته است. او پس از «گاو» که به درخواست خود غلامحسین ساعدی و براساس داستان «عزاداران بیل» این نویسنده ساخته شد، «دایره مینا» را هم به کمک غلامحسین ساعدی از داستان «آشغالدونی» از مجموعه داستان «گور و گهواره» این نویسنده اقتباس کرد. البته مهرجویی در اقتباسهایش تنها از ادبیات ساعدی استفاده نکرده و به سراغ نویسندههای داخلی و خارجی دیگری هم رفته است.
او «درخت گلابی» را از کتابی به همین نام از گلی ترقی اقتباس کرد. «هامون» را براساس برداشتی آزاد از «بوف کور» صادق هدایت نوشت، «پری» را از داستان «فرانی و زویی» نوشته جی.دی. سالینجر نوشت، «سارا» را براساس «خانه عروسک» نوشته ایبسن، «مهمان مامان» را از داستانی به همین نام از کیومرث پوراحمد، «اشباح» را براساس رمان «خانه اشباح» ایبسن، «پستچی» را براساس نمایشنامهای از گئورک بوخنر به نام «وویزک» نوشت. «سنتوری» یکی دیگر از فیلمهای مهم داریوش مهرجویی هم برداشتی آزاد از کتاب معروف و پرفروش «عقاید یک دلقک» از جرج هاینریش بل است.
ناصر تقوایی از «ناخدا خورشید» تا «دایی جان ناپلئون»
ناصر تقوایی که تحصیلکرده دانشکده ادبیات دانشگاه تهران است، کار خود در سینما را با فیلمنامهای اقتباس شده از یک رمان آغاز کرد. او در سال ۱۳۴۹ اولین فیلم بلندش «آرامش در حضور دیگران» را براساس داستانی به همین نام از مجموعه «واهمههای بینام و نشان» اثر غلامحسین ساعدی ساخت.
تقوایی پس از آن سریال «دایی جان ناپلئون» را به عنوان یکی از آثار اقتباسی که وفاداری زیادی به متن دارد از رمانی به همین نام اثر ایرج پزشکزاد ساخت و در نهایت در سال ۱۳۶۵ با بازگشتی دوباره به ادبیات، «ناخدا خورشید» را براساس برداشتی آزاد از داستان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی نوشت و جلوی دوربین برد.
مسعود کیمیایی از «خاک» تا «داش آکل»
کیمیایی هم از جمله فیلمسازانی است که هرازگاهی برای نوشتن فیلمنامههایش سری به ادبیات زده است. او که نام خود را در کنار داریوش مهرجویی به عنوان اولین فیلمسازان موج نوی سینمای ایران مطرح کرد، «داش آکل» یکی از محبوبترین فیلمهایش را با اقتباس از داستانی به همین نام از مجموعه «سه قطره خون» صادق هدایت نوشت.
«غزل» فیلم دیگری از مسعود کیمیایی است که با اقتباس از داستان کوتاه «مزاحم» نوشته خوزه لوئیس بورخس ساخته شده است. یکی از پرسروصداترین اقتباسهای مسعود کیمیایی اما «خاک» است. فیلمی که گفته میشود کیمیایی فیلمنامه آن را براساس «آوسنه باباسبحان» محمود دولتآبادی نوشته است. اقتباسی که به مذاق دولتآبادی خوش نیامد و داستاننویس کهنهکار ادبیات ایران آن را هرچند از لحاظ سینمایی موفق دانست اما دور از بنمایه اصلی داستان خودش خواند.
بهروز افخمی از «گاوخونی» تا «آذر، پرویز، شهدخت و دیگران»
بهروز افخمی کارگردان پرسروصدا و البته پرحاشیه سینمای ایران هم در کارنامه فیلمسازیاش دو اثر اقتباسی دارد که از مهمترین آثارش به شمار میروند. او در سال ۱۳۸۱ «گاوخونی» را براساس رمان «گاوخونی» نوشته جعفر مدرس صادقی نوشت و در ادامه در سال ۱۳۹۲ فیلم موفق «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» را براساس رمانی به همین نام نوشته مرجان شیرمحمدی ساخت و برای آن جایزه بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه سیودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر را از آن خود کرد.
«شبهای روشن» اقتباسی عاشقانه
نمیتوان لیستی از فیلمهای اقتباسی سینمای ایران تهیه کرد بدون اینکه نامی از فیلم فرزاد موتمن آورد. «شبهای روشن» به عقیده برخی از کارشناسان یکی از مهمترین فیلمهای اقتباسی سینمای ایران است. فیلمی که در ابتدای راه منتقدان به آن روی خوش نشان ندادند و آن را زجرآور و کسالتبار خواندند اما در اکران عمومی با استقبال گسترده مخاطبان سینما روبهرو شد. سعید عقیقی فیلمنامه «شبهای روشن» را براساس داستانی به همین نام از فیودور داستایوسکی نویسنده مطرح ادبیات روسیه نوشت و فرزاد موتمن در سال ۱۳۸۱ آن را جلوی دوربین برد.
از «خواهران غریب» تا «اتوبوس شب» بازی کیومرث پوراحمد با ادبیات
کیومرث پوراحمد یکی دیگر از کارگردانهای ایرانی است که از ادبیات در آثارش بهره زیادی برده است. او که بسیاری با سریال «قصههای مجید» به یادش میآورند، این مجموعه را براساس رمانی به همین نام از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته است. او در «خواهران غریب» از رمانی به همین نام نوشته اریش کنستر بهره برده و «اتوبوس شب» را براساس رمان «سیونه و یک اسیر» نوشته حبیب احمدزاده ساخته است.