سایت بدون -با گذشتن از نیمه ماه رمضان مجموعه های تلویزیونی هم به نیمه راه خود رسیدهاند و حالا میتوان درباره میزان موفقیت آنها در جذب مخاطب، قصه پردازی، بازیگران، کارگردانی و… آنها بیشتر نوشت. در میان سه سریالی که در شبکه های اصلی تلویزیون هر شب پس از افطار پخش میشوند، مجموعه «از یادها رفته» تا اینجا با حواشی و مسایل فرامتن زیادی همراه بوده است. از طرفی حضور دو بازیگر تازه کار در نقشهای اصلی داستانی عاشقانه در بستر تمی سیاسی مذهبی و کارگردانی بهرام بهرامیان پس از سالها، باعث شد موشکافانه تر به این مجموعه بپردازیم.
سریالی با ماجرای تولید طولانی
«از یادها رفته» بهار سال ۹۶ کلید خورد و تا به آنتن شبکه یک در رمضان ۹۸ برسد، مسیر طولانی و پر فراز و نشیبی را طی کرد. طرح این سریال در ابتدا با نام «میراث عشق» توسط حامد افضلی، براساس یک داستان کوتاه نوشته رویا خسرو نجدی در سال ۸۹ به تصویب میرسد، اما تا سال ۹۴ هیچ کس سراغ ساخت آن نمیرود. بالاخره پس از بازنویسی و تغییراتی که انجام میشود، اکبر تحویلیان تهیه این کار را بر عهده میگیرد. این سریال در زمان پیش تولید دستخوش تغییراتی مدیریتی هم میشود، چون دو مدیر سازمان بیش از سه رئیس شبکه و چند مدیر گروه فیلم و سریال در هنگام نگارش فیلمنامه تغییر کردند. پس از مدتی بهرام بهرامیان در مقام کارگردان، به پروژه وارد میشود و با بازنویسی نهایی، سریال برای پخش در پنجاه قسمت طراحی میشود. در ابتدا قرار بود «از یادها رفته» برای پخش از شبکه پنج آماده شود، اما با گذشت مراحل تولیدی آن به دلیل پروداکشن عظیم و هزینههای زیاد، از زیرمجموعه این شبکه خارج شد و به عنوان سریال الف، باقی مراحل تولیدش زیر نظر سازمان سیما فیلم ادامه پیدا کرد و در نهایت قرار شد از شبکه یک به روی آنتن برود. به دلیل پرداختن این سریال به مسئله مسجد گوهرشاد و داشتن ته مایه مذهبی، به نظر مسئولان سازمان صدا و سیما بهترین زمان برای پخش آن ماه مبارک رمضان بود که بالاخره پس از سالها فراز و نشیب این مجموعه به آنتن رسید. «از یادها رفته» میخواهد از عشق بگوید و با یک مثلث عشقی داستان را پیش میبرد، اما آنقدر ماجراهای سیاسی و مذهبی آن دوران وارد داستان میشود که گاهی دوپاره به نظر میرسد. اما در کنار همه اینها ماجرای اصلی سریال یک عشق تاریخی است که میان مهربانو و خسرو مهرگان وجود دارد و نباید این موضوع را نادیده گرفت که این وجه داستان در جذب مخاطب موفق بوده است. اما مسایل مذهبی و سیاسی و به خصوص طرف سوم مثلث عشقی یعنی کاراکتر مهراد با بازی رضا یزدانی چندان مورد اقبال نبوده.
کارگردانی که تلویزیون را میشناسد
بهرام بهرامیان یکی از نامهای آشنا در زمینه کارگردانی سریالهای تلویزیونی است. سریالهایی که در سالهای فعالیتش کارگردانی کرده، اکثرا موضوعاتی جنجالی داشتهاند و در جذب مخاطب موفق عمل کردهاند. بهرامیان کارش را با جلوههای ویژه در سینما شروع کرد و پس از فعالیت در زمینه دستیاری کارگردان وارد کار حرفهای کارگردانی شد. پس از تجربه موفق سریال ملودرام «مشق عشق»، در سال ۸۶ با ساخت مجموعهای با نام «ساعت شنی» نامش بیشتر بر سر زبانها افتاد. این سریال به دلیل پرداختن به موضوع رحم اجارهای که آن زمان هنوز مشکلات فقهی آن برطرف نشده بود و بخشی از جامعه نسبت به این موضوع موضع منفی داشتند، با حواشی فراوانی رو به رو بود و حتی آن زمان شایعاتی درباره تغییر انتهای سریال و ممیزیهای بسیار زیاد آن به گوش میرسید. بهرامیان در تجربه بعدی کارگردانی در تلویزیون «سقوط یک فرشته» را برای ماه مبارک رمضان ساخت که بازهم بسیار مورد توجه قرار گرفت. «ازیادها رفته» پنجمین سریال بهرامیان است. او در روزهای تولید این مجموعه در مصاحبهای گفته است: «در زمان پخش سریال «از یادها رفته» احتمالاً انتقادهای زیادی درباره تاریخ و صحیح بودن استفاده از ابزار و لحن گفتوگوی بازیگران با یکدیگر به وجود میآید ولی ما سعی کردیم تا جای ممکن این مسائل را رعایت کرده و به حداقل برسانیم.» بهرامیان با این سریال اولین تجربه ساخت کار تاریخی را از سر میگذراند و معتقد است: «ملودرامهای تاریخی جذاب هستند، وقتی حرف ملودرام میشود بحث افسانه و رویا پیش میآید هرچه از حال دورتر میشویم رویاپردازی در گذشته بیشتر میشود و این کار ملودرام را جذابتر میکند.» وقتی پلانها و روند سریال را دقیق تر نگاه میکنیم، کار سخت تیم تولید بیشتر نمایان میشود، نماهای بیرونی زیادی در سریال وجود دارد که با توجه به تاریخی بودن اثر کار ساخت را برای کارگردان سخت تر میکند. تا اینجای کار میتوان از نظر کارگردانی سریال «ازیادها رفته» را قابل قبول توصیف کرد و میتوان گفت بهرامیان انتظارهایی را که از او میرفت برآورده ساخته. او در اغلب کارهایش بازیگران جوان جدیدی به تلویزیون معرفی میکند. هلیا امامی هم بازیگر نقش اول این سریال که کاراکتر مهربانو را بر عهده دارد، توسط او معرفی شده.
گروه نویسندگان
وقتی تیراژ سریال پخش میشود، جلوی گروه نویسندگان اسم سه نفر نوشته شده. رویا خسرو نجدی رمان نویسی است که برای طرفداران رمانهای عاشقانه ایرانی نامی آشنا محسوب میشود. داستانی کوتاه از نوشتههای او تبدیل به طرحی میشود که فیلمنامه سریال از روی آن نوشته میشود. حامد افضلی فیلم نامه نویس جوانی است که با فیلمنامه فیلم «سمفونی نهم» که سال گذشته در جشنواره سی و هفتم فجر حضور داشت، بیشتر شناخته میشود. اما او به گفته خودش از سال ۸۹ درگیر پروژه «از یادها رفته» است. او در جایی گفته :«زمانی که این کار را شروع کردم یک جوان هفتاد کیلویی بیست و چند ساله بودم اما الان یک مرد سیو چند سالهام موهایم سفید شده، وزنم از صد کیلو گذشته است. اما تجربهای که از نگارش این اثر به دست آوردم حیرتانگیز است.» نام عباس نعمتی را پیش از این در گروه نویسندگان سریالهای زیادی ازجمله نون و ریحون، تکیه بر باد، اولین شب آرامش، آرمان دو و… دیده ایم. او فیلمنامه نویسی را از سال ۸۵ شروع کرد. حالا نتیجه همکاری این تیم سه نفره، هر شب روانه آنتن میشود. در نقد کار این گروه باید اینطور نوشت که برای نوشتن یک سریال سی قسمتی که هر شب قرار است بیننده را سرگرم کند، احتیاج به یک داستان پرکشش است که اگر شاخ و برگ زیادی هم به آن اضافه میشود همه آنها باید در جهت جذب مخاطب به داستان اصلی پیش برود. اما خرده داستانهای از یادها رفته که سعی دارد در هر قسمت بخشی از همه آنها را مرور کند، بحث اختلاف طبقاتی شدید در دوران پهلوی اول، گسترش مصرف تریاک، ماجرای گوهرشاد، کشف حجاب، دخالت خانوادههای اشراف در امور سیاسی و… است. موضوعاتی که هرکدام میتواند داستان اصلی یک سریال یا مینی سریال باشد و پرداختن به همه آنها گاهی سریال را از مسیر اصلی خارج می کند. بیننده بیشتر دوست دارد قصه بشنود اما نویسندگان این مجموعه برای اینکه به همه مباحث بپردازند مدام قصه را چندپاره کردهاند.
تازه کارها در کنار قدیمی ها
از یادها رفته جزو سریالهای بسیار پربازیگر چند سال اخیر تلویزیون است. اما نکته جالب طیف گستردهای است که بازیگران این سریال از میان آن انتخاب شدهاند. از یک سو نقش اول مرد این مجموعه یعنی خسرو مهرگان به حسین یاری سپرده شده، بازیگری که در سالهای اخیر گزیده کار است اما معمولا نقشهای ماندگاری بر عهده داشته. از سوی دیگر بازیگر نقش اول زن هلیا امامی است، بازیگر جوانی که از تئاتر آمده اما چهره شناخته شدهای ندارد و تا اینجا توانسته مخاطب را از مهربانو راضی نگه دارد. بیتا فرهی، حبیب دهقان نسب، رسول نجفیان و حسین پاکدل بازیگران پیشکسوت این سریال هستند. فرهی که پس از سریال توقیفی «سرزمین کهن» در هیچ مجموعه تلویزیونی حضور پیدا نکرد، سال گذشته مجموعه «ایراندخت» را بازی کرد و پس از آن کاراکتر شکوه السلطنه در «از یادها رفته» را پذیرفت. نقش اشراف زادهای قاجاری که سعی می کند هم مادر خوبی باشد هم مناسبات قجری را حفظ کند. دهقان نسب بازیگر پرکار دو دهه قبل تلویزیون است که حالا با نقش اتابک، شخصیت منفی اما قابل ترحم را بر عهده دارد. نجفیان و پاکدل هم از آن دست بازیگرانی هستند که به ندرت در کارهای تلویزیونی دیده میشوند و دل مشغولیهای هنری دیگری دارند. اما اینجا در نقش پدر مهربانو و طبیب حضور دارند. میترا حجار ستاره دهه های هفتاد و هشتاد سینما که پس از چندسالی دوری از سینما و تلویزیون ایران حالا مدتی است دوباره پرکار شده است، نقش فروغ دختر شکوه السلطنه و خواهر مهراد را بر عهده دارد. حجار معمولا بازی رئالی دارد و از عهده نقش فروغ هم به خوبی برآمده است. سیما تیرانداز و پوریا پورسرخ هم از دیگر بازیگران این مجموعه هستند. تیرانداز نقش نامادری مهربانو را بازی میکند، زنی عامی که بیشتر مشغول پچ پچهای کوچه بازاری است. فتاح با بازی پورسرخ هم قاتلی زخم خورده است که آمده تا انتقام بگیرد. پورسرخ تابهحال تجربه بازی در نقشی تا این حد منفی را در کارنامه خود نداشته و باید دید در ادامه چطور از پس این کاراکتر برمیآید. دو انتخاب عجیب در گروه بازیگران سریال هم وجود دارد. اولی انتخاب رضا یزدانی، خواننده جوان برای بازی در نقش مهراد مستوفی، خواستگار مهربانو است. یزدانی با چهره و فیزیکی که دارد ظاهرا در نقش یک شازده قجری پولدار که همه چیز را با زور و پول به دست می آورد، خوش نشسته است. اما این فقط ظاهر ماجرا است، چون دیالوگ گوییهای یکسان و لحن و بیان سردی که یزدانی دارد، نقش مهراد را بسیار تحت الشعاع قرار داده و آن عشق عمیقی که باید در برابر مهربانو از او ببینیم، خیلی زمخت و بیروح از کار درآمده است. یکی از سکانسهایی که این موضوع در آن قابل لمس است، لحظهای است که به خسرو مهرگان پیشنهاد مسابقه بوکس میدهد. حرکتهای حساب نشده او در برابر طمأنینه حسین یاری در بازی، بسیار صحنه های خنده داری را به وجود آورده. انتخاب عجیب دوم، مهدی سلوکی است که پس از سالها بازی در نقشهای معمولی و اصطلاحا پسر خوب قصه، حالا در اینجا نقش یک لات لاابالی را بازی می کند. بهروز دستمال یزدی دور گردن دارد، همیشه و همه جا زیر پوش به تن دارد و نماد یک جوان بیکار از طبقه ضعیف جامعه آن سالهاست. جالب اینجاست که سلوکی از پس این نقش برآمده و بهروز تا حد زیادی باور پذیر است.
از شباهت به شهرزاد تا شایعه سانسور
از همان دقایق اولیه پخش سریال «از یادها رفته» منتقدان و رسانههای مختلف به مقایسه این مجموعه با سریال «شهرزاد» پرداختند. حتی بعضیها آن را کپی ناشیانهای از روی اثر حسن فتحی دانستند. یکی از روزنامهها هم با ریزبینی تمام ویژگیهای مجموعه را که میتوانست به شائبه شباهت به «شهرزاد» دامن بزند، بررسی کرد. اما در این میان اکبر تحویلیان تهیه کننده سریال و حامد افضلی نویسنده آن، در مصاحبههای جداگانهای هرگونه شباهت این دو مجموعه را رد کردند. افضلی با تاکید بر این موضوع گفت: « اگر این حرف و مقایسه از سوی مخاطب عام شنیده شود جای تعجب ندارد. اما وقتی منتقدین و اهالی رسانه میگویند آدم حیرت میکند. به نظر شما پوآرو کپی شرلوک هولمز است؟ ما یک ملودرام تاریخی نوشتیم و ساختیم که شخصیت اصلیش یک زن است و «شهرزاد» هم همین است. شباهت دیگری بین این دو وجود ندارد». حاشیه دیگری که گریبان گیر سریال شد، دو شب به آنتن نرسیدن آن بود. دلیل این اتفاق مشکلات فنی بیان شد، اما بلافاصله رسانهها شایعاتی را درباره ممیزی و حذف سکانسهای سریال توسط مسئولان تلویزیون مطرح کردند. اما اکبر تحویلیان باز هم درباره این موضوع توضیحاتی داد: « کیفیت ضبط این سریال ۴kاست و به همین دلیل برای آمادهسازی نسخه نهایی آن باید مراحلی طی شود. همچنین از نظر جلوههای ویژه، صحنههایی از سریال که در خیابانهای تهران و لوکیشنهای مختلف تصویربرداری شده در خروجی نهایی نیاز به اصلاحاتی دارد چون سریال به سال ۱۳۱۹ تعلق دارد و در تصاویرکابل برق یا دیگر موارد زائد وجود دارد و اصلاح این موارد زمانبر است.» آخرین حاشیهای هم که درباره این مجموعه به وجود آمد، توسط یکی از منتقدین سینما و تلویزیون مطرح شد. محمدتقی فهیم در یادداشتی انتقادی درباره پرداختن به موضوع کشف حجاب در این سریال نوشت که چرا در سریالی که قرار است به موضوع کشف حجاب بپردازد، تنها زن چادری که مورد تعقیب آژانهاست، فریده نامادری مهربانو و زنی مُنگول، بیسواد و مضحکه است؟