سایت بدون -قرن بیستم، شاید شگفت انگیزترین صدسال بشر در تمام تاریخ مکتوب و روشن جهان باشد؛ قرنی که همزمان هم شاهد میل سرکش آدمیان به کشتارهای بیحساب و بیشمار است و هم راوی عطش بیپایان جوامع انسانی به ترقی و پیشرفت. در سراسر این سده پرماجرا یک چشم بشر خون بوده و چشم دیگرش اشک؛ یک دستش داس بوده است برای دروی ساقه وجود همنوعانش و دست دیگرش دستمال بوده برای ستردن اشکهای فقیران و فرودستان. به این اعتبار چه بسا بتوان حال و روز قرن بیستم را به معنای دقیق یونانیاش «تراژدی» نام داد.
این وضعیت تراژیک، راویان صادقی داشته است. هانا آرنت به گواه ریز و درشت عالم فرهنگ، از طبقه نخست این راویان است که تیزبینی را با تلخ گویی توأم کرده و سرگذشت سوگناک قرن بیستم را به دلخراشترین – و البته واقعیترین – لحنی روایت کرده است. هرکدام از آثار پیشین این نویسنده بزرگ،بندی بلیغ از ترکیب بند مصائب قرن است؛ یکی از دیگری هولناکتر و هراس آورتر. آرنت، توگویی کار و باری نداشته غیر از چشم دوختن به اندام ناساز این قرن پرماجرا و در لباس کلمه درآوردن این دیدهها.
اکنون ترجمه فارسی کتاب تازهای از هانا آرنت، میهمان حلقههای فرهنگی ایران شده است: «بحرانهای جمهوریت.» اصل کتاب که گویا مجموعهای از مقالات و گفتارهای آرنت است به سال ۱۹۷۲منتشر شده است. چهار فصل دارد و هر فصل بخشهایی در دل خود. فصل اول از دروغگویی در سیاست سخن میگوید. فصل دوم از نافرمانی مدنی یاد میکند. فصل سوم درباب خشونت نام دارد؛ و بالاخره فصل چهارم به تفکر در مورد سیاست و انقلاب نظر میکند. رشته پیوند میان بخشها و فصلهای کتاب، نوحه کردن بر طلاق عاطفی اخلاق و سیاست در قرن بیستم و نیز شرح فریبکاریها و بیصداقتیهایی است که مستأجران کاخ سفید در خلال جنگ ویتنام در پوشش توسعه دموکراسی مرتکب شدند و با نقاب مندرس دموکراسی کارنامه شایان و درخشانی از نظام توتالیتر فراهم آوردند.آرنت البته با دموکراسی و جمهوریخواهی عنادی ندارد اما رفتارهای صاحب منصبان واشنگتن را در خلال سیاستهای توسعه طلبانه شان، خدشه در آبروی جمهوری و دموکراسی ارزیابی میکند.
از هانا آرنت هرچه خواندهایم شیرین، تلخ، خواندنی، عمیق و تحلیلی بوده است. «بحرانهای جمهوریت» نیز مشمول همین قضاوت است و انصافاً جای خالیای را در بازار فرهنگ ایران پر کرده است. ترجمه کتاب اگرچه درخشان نیست اما قابل فهم و نسبتاً روان و رویان است. نقص غیرقابل اغماض، غفلت مترجمان از تهیه و تدارک یک پیشگفتار جامع است تا در باب مقالات و گفتارهای کتاب و سایر نکاتی که ذکر آنها خواننده را تجهیز میکند توضیحات ضروری عرضه نماید. امین و فلور عسکریزاده «بحرانهای جمهوریت» را ترجمه کردهاند و انتشارات گام نو آن را به بازار نشر عرضه کرده است.
تاب «بحران های جمهوریت» نوشته هانا آرنت در دهه هفتاد میلادی است. آرنت کتاب را با جمله ای به نقل از وزیر دفاع آمریکا در سال ۱۹۶۸ شروع می کند؛ «تصویر زیبایی نیست، تصویر بزرگترین ابرقدرت جهان که در هفته هزاران غیر نظامی را می کشد و مجروح می کند ،صرفا برای این که ملتی ضعیف را در هم بکوبد و مجبور به تسلیم شان کند و همه اینها را برای موضوعی انجام می دهد که صحت آن هنوز محل مناقشه است».
او در فصل اول کتاب، عملکرد آمریکا در ویتنام را تحت عناوینی هم چون دروغگویی در سیاست و …به شدت مورد انتقاد قرار می دهد و اذعان می کند: عملکرد آمریکا بدون تفکر بوده است.
دلیل او این است که حمله به ویتنام را متخصصان روابط عمومی و حلالان _ مسائل طراحی کرده بودند، کسانی که به پشتوانه عقلانیتی که از هر گونه رخداد و حادث شدنی بیزار بود، دست به عمل می زدند، و ابزارشان زبان شبه ریاضی و یکسان سازی بود تا که تمام وقایع جهان انسانی را پیش بینی کنند.که البته چنین اتفاقی محقق نشد.
او با ظرافت خاصی به نقد دیدگاه حل مسأله ای در علوم انسانی و رویکردهای پراگماتیستی صرف می پردازد، و به ولع و حرص متخصصان، برای نظریه پردازی ( همانند عالمان علوم طبیعی ) می تازد. و در پایان نشان می دهد که چگونه پیش بینی ها و دستاوردهای عقل اعداد اندیش و ماتریس ساز به خطا رفته و می رود.
او در فصل دوم بحث «نافرمانی مدنی» و «حق بر تشکیل انجمن» را مطرح می کند و این که نافرمانی مدنی چیست، چه ویژگی هایی دارد و در کجا می توان گفت نافرمانی مدنی رخ داده است!؟ آرنت در این فصل حق بر نافرمانی مدنی و تثبیت آن در نهادهای سیاسی را مطرح می کند. حقی که به واسطه آن امکان جبران قصور دادگاه در بررسی اعمال دستگاه اجرایی، رقم می خورد.
نویسنده در فصل سوم به بحث از خشونت می پردازد و این که خشونت، قدرت، اتوریتی یا اقتدار و زور چه تفاوت ها و شباهت هایی با هم دارند. و نهایتا این که برای حکومت داری به خشونت نیاز است یا قدرت؟ و یا امری دیگر…