اواخر بازی دوشنبه تاتنهام حفظ توپ میکرد و اورتون تلاش مذبوحانهای برای به دست آوردنش داشت؛ صورت فرانک لمپارد گویای همه چیز بود.
رنگ رخسارهاش پریده بود و فرسنگها با آن چهره مطمئن و پرشور فاصله داشت. عصبانیتی در او دیده نمیشد، مثل اینکه شوکه بود. لمپارد حق داشت شوکه باشد چون ذهنش درگیر آینده است.
اورتون با ارائه یک بازی ضعیف پنج گل خورد و لمپارد با تمام وجود سختی کار در دوران فرهاد مشیری که فاجعه و بحران با باشگاه عجین شده، احساس میکند.
تجربه مشترک
لمپارد انتظار نداشت شرایط رافائل بنیتس، کارلو آنچلوتی، مارکو سیلوا، سم آلاردایس و رونالد کومان را در تنها ۳۵ روز مربیگری در اورتون درک کند اما حالا این ۶ نفر تجربه مشترکی دارند. این هشتمین بار در پنج سال اخیر در رقابتهای مختلف بود که اورتون پنج گل یا بیشتر میخورد.
مربیها میآیند و میروند اما ماهیت تیم تغییری نمیکند و این کشتی هر لحظه امکان غرق شدن دارد. البته بعضیها میگویند لمپارد با بقیه فرق میکند اما در فوتبال مدرن وقتی تیمی از پنج بازیاش در لیگ برتر در چهار تا شکست میخورد، یعنی اوضاعش روبهراه نیست.
این بیانصافی است، لمپارد را در ۳۱ ژانویه آوردهاند و نباید بعد از تنها ۳۵ روز انتظار داشت تیم در میانه جدول باشد. در این مدت لحظات خوبی هم داشتهاند. گودیسون پارک بعد از پیروزی ۳ بر صفر مقابل لیدز انرژی گرفت و یاد روزهای دیوید مویس زنده شد.
غرق شدن مثل سنگ دریا
غیر از روزهای بازی، لمپارد و همکارانش با تمام توان برای پیشرفت بازیکنان تلاش میکنند. لمپارد اثر خاصی روی آنتونی گوردون گذاشته که با او اختصاصی کار کرده و خیلی مشتاق است تام دیویس را پیشرفت دهد. او در آبان مصدومیت شدیدی داشت و شاید تا آخر فصل نتواند بازی کند اما لمپارد و دستیارش، جو ادواردز با او جلساتی داشتند و فیلمهایی برایش تهیه کردند تا در بازگشت با سبک کار مربی ۴۳ ساله آشنا باشد. اینکه در بازگشت او چه اتفاقی میافتد البته اهمیت زیادی ندارد. اورتون مثل یک سنگ بزرگ در دریا در حال غرق شدن است و اگر کسی میگوید این تیم سقوط نمیکند به وضعیتی که مشیری در باشگاه به وجود آورده، توجه کافی نکرده است.
برای مثال چرا در ژانویه ویتالی میکولنکو و ناتان پترسون را روی هم با ۳۰ میلیون پوند خرید در حالی که هیچ کدام استانداردهای لازم را نداشتند؟ همه چیز مشخص میشود اگر بگوییم جونجو کنی که در تابستان قراردادش تمام میشود، شانس بیشتری برای بازی در ترکیب اصلی دارد.
ششمین مربی دوران حضور میلیاردر ایرانی
لمپارد ششمین مربی میلیاردر ایرانی از فوریه ۲۰۱۶ است و کوین تلول سومین مدیر فوتبال باشگاه بعد از استیو والش و مارسل برندز به حساب میآید.
اگر سقوط کنند، تصویر اقتصادی باشگاه که بهدلیل ارتباط شدید با آلیشر عثمانوف در روزهای گذشته بهشدت تحت تأثیر قرار گرفته، پتانسیل ویران شدن را دارد. باشگاهها برای سقوط ۲۰ درصد کاهش دستمزد را در قراردادها میگنجانند اما بازیکنان اورتون چنین چیزی ندارند.
اورتون همیشه در قراردادها محتاطانه عمل میکرد اما این اواخر قراردادهایی با بازیکنان بسته شده که برایشان مثل پیروزی در لاتاری است. خامس رودریگس از شاخصترین بازیکنانی است که هر فصل ۱۳ میلیون پوند دستمزد میگیرد اما نمونههای دیگری هم هستند مثل لوکاس دینیه که سالانه هفت میلیون پوند دستمزد میگیرد و فوریه گذشته قراردادش را تمدید کرده. بدون فوتبال اروپایی چطور ممکن است؟ اورتون تابستان گذشته در شرایطی قرار گرفت که مجبور به آزادسازی بازیکنان شد و بنیتس مأموریت یافت که به فرمول پیروزی برسد. او با آن تجربه بسیارش به سیستم ۲-۴-۴ و ارسال از دوطرف به محوطه رو آورد.
همه بخشها باید عوض شوند
بنیتس خیلی زود متوجه شد تیمش کیفیت لازم برای انطباق با سبک دلخواه مشیری را ندارد. او هرگز بازیکنان را انگشتنما نکرد اما اواخر مهر هشدار داد: «یک چیز را میخواهم خیلی صریح بگویم، اینکه باید تک تک بخشهای تیم را پیشرفت بدهم.»
بنیتس خطر را درک کرده بود و میدانست تنها راه نجات این است که بازی تیمی که برایش گذاشتهاند، ارتقا دهد. از عهده این کار برنیامد و بعد از یک برد در ۱۳ بازی در ژانویه اخراج شد.
آیا لمپارد فرمول موفقیت را پیدا میکند؟ اگر نه، اورتون یک راه بیشتر ندارد.
نباید همه را به گردن او انداخت. خیلی به این ربط دارد که باشگاه در چه مسیری قرار گرفته و روز سهشنبه یک بار دیگر به آنها یادآوری شد که همه چیز تغییر کرده. گوردون لی که در سالهای ۱۹۸۱-۱۹۷۷ مربی باشگاه بود، در ۸۷ سالگی درگذشت. بعضیها دوران مربیگری را او ناامیدکننده میدانند اما در آن سالها دو بار در جمع چهار تیم اول لیگ قرار گرفتند، دو بار به نیمهنهایی جام حذفی رسیدند و یک بار در فینال جام اتحادیه بازی کردند. حالا برای اینکه به این دستاوردها برسند، حاضرند چه کارهایی انجام دهند.