ایرانِ پیـر/ ایران سال ۱۴۳۰، ۲۴ میلیون نفر سالمند دارد

سایت بدون-معاون بهداشت وزارت بهداشت، اعلام کرد تا سه دهه‏‌ی دیگر، ایران سالمندترین کشور منطقه و از سالمندترین کشورهای جهان خواهد بود؛ درحالی‌که برخی از جمعیت‏‌شناسان می‌‏گویند ماجرا به این شوری‏‌ها هم نیست!

مریم لطفی: جامعه ای را تصور کنید که در آن تعداد زیادی از مردم سالمند هستند. سالمندانی بالای ۶۰ سال. دنیای سالمندی، حتی اگر با سلامتی همراه باشد، باز هم دنیای آرام و کندی خواهد بود. انگار همه چیز می رود روی دور کند و جلو می رود؛ آهسته. آن هم در جهان پر شتاب امروز که مدام دلهره می اندازد به جان آدم. ده دوازده سالی است که موضوع سالمندی در ایران جدی شده و با وجود میل خیلی از جوان های امروزی به بچه دار شدن، هرم جمعیتی مسئولان را نگران کرده است؛ مبادا پنجره جمعیتی بسته شود! جوان های امروز از بحران های اقتصادی می گویند که دست‌و‌پای آنها را بسته و جسارت آنها را در تشکیل خانواده و البته فرزند‌آوری کم کرده است. البته که بی بچگی یا تعداد کم فرزندان برای بعضی های دیگر به یک ارزش اجتماعی تبدیل شده؛ می گویند خانواده ی جمع و جور از الزامات زندگی مدرن امروزی است، حتی اگر وضعیت اقتصادی روبه راهی هم داشته باشند. اما ماجرا این است که خیلی از مسئولان گوش‌شان به هیچ‌کدام این حرف ها بدهکار نیست. تنها نگرانی‎شان بحران جمعیتی است که ممکن است بسیاری از مناسبات اجتماعی و فرهنگی کشور را به هم بریزد. حرف آنها یک چیز است؛ زنگ سالمندی در ایران به صدا در آمده و «تا ۳۰ سال دیگر، از هر سه نفر، یک نفر در کشور سالمند خواهد بود».

فردا، یعنی اول اکتبر یا همان ۹ مهر ماه، روز جهانی سالمند است. سال ۱۹۸۲ بود که سازمان ملل شورای جهانی سالمندی را تشکیل داد و در همان سال طرحی را برای تعیین یک روز جهانی برای سالمندان ارائه داد. هشت سال بعد، یعنی در سال ۱۹۹۰ این شورا اول اکتبر را به عنوان روز جهانی سالمندان تعیین کرد. هر سال روز جهانی سالمند شعاری دارد و شعار امسال «فرصت های برابر برای تمام سنین» است.

سالمندترین کشور منطقه

اما روز جهانی سالمند بهانه ای است تا گپ و گفت ها راجع به وضعیت جمعیتی کشورها از سر گرفته شود؛ به ویژه در کشورهایی مانند ایران که مدتی است نگرانی هایی در رابطه با هرم جمعیتی آن مطرح شده است. چند روز پیش نشستی به بهانه ی روز سالمند برگزار شد و در این نشست علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نکاتی را مطرح کرد: «مرگ و میر زیر پنج سال را کنترل کردیم و امید به زندگی ۲۰ سال افزایش یافته است. تاخیر در ازدواج، فاصله ازدواج و فرزندآوری و فاصله فرزند اول و دوم و تک فرزندی از مسائلی است که باید اصلاح شود. اگر همین‌طور پیش برویم، در سه دهه آینده کشوری سالمند خواهیم بود. ایران در صورت ادامه روند کنونی، در سه دهه آینده سالمندترین کشور منطقه و از سالمندترین کشورهای جهان خواهد بود».او آمار و ارقامی هم ارائه کرد: «در چهار دهه گذشته، امید به زندگی از ۵۰ سال به بیش از ۷۰ سال افزایش یافته است. بر اساس آمار سال ۹۵، امید به زندگی در مردان سالمند ۶۰ تا ۶۴ سال به ۲۱.۴ سال و در زنان به ۲۳.۴ سال رسیده است. بر اساس همین آمار، ۹.۲۶ درصد جمعیت کشور سالمند هستند. حدود ۳۰ سال دیگر جمعیت سالمند کشور به ۳۰ درصد می رسد و از هر سه نفر یک نفر سالمند خواهد بود. بیشترین سالمندی در گیلان و کمترین آن در سیستان و بلوچستان است. رشد جمعیت به سمت سالمندی هم در استان های البرز و مازندران بیش از دیگر استان ها است».

علل اجتماعی گرایش به کم فرزندی

بی میلی به ازدواج و فرزندآوری از علل مهم حرکت جمعیت یک کشور به سوی پیری است؛ علیرضا شریفی یزدی، جامعه شناس در تحلیل این موضوع به «سازندگی» می گوید: «اولین و مهم ترین علت کاهش فرزندآوری، افزایش سن ازدواج است. طی دو دهه ی اخیر به صورت صعودی سن ازدواج افراد بالاتر رفته است. طبیعتا با توجه به اینکه سن فرزندآوری محدود است، روی تعداد فرزندانی که یک زوج می توانند داشته باشند اثرگذار خواهد بود. مورد دوم بحث سبک زندگی است. سابق بر این، زن ها نقش محدود مادری داشتند اما امروز بنا بر دلایل مختلف سطح آگاهی و توقعات بیشتر شده و تعریف ازدواج فرق کرده است. بنابراین موجب شده علاوه بر فرزندآوری، زوجین از زندگی مشترک توقعات دیگری هم داشته باشند. نکته ی سوم مسائل اقتصادی است. در کشور ما طی ۲۵ سال اخیر که میزان رشد جمعیت به‌طور متوسط کاهش پیدا کرده، بیش از اینکه فعالیت های وزارت بهداشت سهمی در کاهش جمعیت داشته باشد، این موضوع علل اقتصادی داشته است. یعنی مسائل اقتصادی خودبه خود ابعاد خانوار ایرانی را کوچک‌تر کرده است و این میزان کوچک‌تر هم خواهد شد». او همچنین می گوید: «شواهد نشان می دهد شکل گیری خانواده های جدید با تاخیر خواهد بود و مجردان مطلق هم بیشتر می‎شوند. این دو گواه این است که فرزندآوری هم کاهش پیدا می کند. بنابراین نیاز است که وضعیت معیشت مردم اصلاح شده و نرخ بیکاری که یکی از معضلات نسل جوان است اصلاح شود. همچنین تورم کنترل شود و روی مقوله ی فرهنگی کار کنیم تا ازدواج ها راحت تر شده و به نسبت فرزندآوری هم بیشتر شود».

به برنامه ریزی جمعیتی نیاز جدی داریم

شهلا کاظمی پور، جمعیت شناس با اشاره به صحبت های معاون بهداشتِ وزارت بهداشت به «سازندگی» می گوید: «ایشان مقداری اغراق کرده و گفته اند تا چند سال آینده ۳۰ درصد جمعیت پیر می شود در حالی که در سال ۱۴۳۰، حدود ۲۴ تا ۲۵ درصد جمعیت بالای ۶۰ سال خواهیم داشت. کشور ما در اوایل انقلاب جوان ترین جمعیت را داشت. حدود سه درصد سالمند بودند و ۴۶ درصد زیر ۱۵ سال. اما به محض اینکه باروری کنترل شود، این درصدها تغییر می کند؛ الان جمعیت زیر ۱۵ سال ما به ۲۳ درصد رسیده است. همچنین درصد جمعیت فعال ما بسیار زیاد است و جمعیت سالمندمان هم دارد به تدریج بیشتر می شود. به نسبت اوایل انقلاب، به تدریج میزان جمعیت سالمند زیاد شد و الان جمعیت سال‌خورده، یعنی بالای ۶۰ سال چیزی حدود هشت نه درصد است. به این روند می گوییم تغییر ساختار سنی جمعیت که ناشی از سیاست های کنترل موالید است».

او می گوید: «وقتی جامعه توسعه می یابد، مرگ‌و‌میر کم می شود. وقتی مرگ‌و‌میر اطفال کم می شود، به دنبال آن فرزندآوری هم کاهش می یابد. بنابراین جمعیت از جوانی به سمت میان‌سالی و از میان‌سالی به سمت سال‌خوردگی حرکت می کند. مسئله ای که مطرح است این است که خیلی ها می گویند ما نگرانیم طی سال های آینده یک‌چهارم جمعیت ما سال‌خورده می شود. اما بحث من این است که برای همین ۹,۲۶ درصد جمعیت سال‌خورده چه کار می‎کنیم؟ کسانی که به بهداشت، رفاه و مسکن نیاز دارند. اگر اغراق نباشد یک‌سوم سالمندان ما زیر خط فقرند. حدود هشت میلیون سال‌خورده داریم، ۳۰ سال دیگر حدود ۲۴ میلیون سال‌خورده خواهیم داشت؛ یعنی سه برابر. طبق محاسبات من جمعیت کشور تا سال ۱۴۳۰، ۱.۴ برابر می شود، ولی جمعیت سال‌خورده ۲.۵ برابر می شود. همین الان باید به فکر افرادی باشیم که در آینده سال‌خورده می شوند. این افراد باید اشغال تام و پوشش بیمه ای کامل داشته باشند تا در زمان سال‌خوردگی بتوانند روی پای خودشان بایستند». او با اشاره به پنجره ی جمعیتی ایران می گویند: «همان‌طور که گفتم در سرشماری سال ۶۵، ۴۶ درصد جمعیت ایران زیر ۱۵ سال بودند، سه درصد بالای ۶۵ سال و ۵۱ درصد در سن فعالیت یعنی ۱۵ تا ۶۴ سال بودند. ولی به مرور سهم باروری کاهش پیدا کرد و جمعیت زیر ۱۵ سال کم شد. به طوری‌که در سرشماری سال ۹۵، به ۲۳ درصد رسید. اما مسئله این است که این افراد که یکباره پیر نمی شوند. در سال ۹۵، ۷۱ درصد از جمعیت ما در سن میان‌سالی بودند و به این مسئله پنجره ی جمعیتی می گوییم. کشوری که بیش از دو سوم جمعیت آن در دامنه ی سنتی ۱۵ تا ۶۴ سال باشند، در پنجره ی جمعیتی قرار دارند. ما از سال ۱۳۸۵ وارد این مرحله شدیم، مرحله ای که حدود ۲۵ تا ۳۰ سال طول می کشد. تا سال ۱۴۲۰ تا ۱۴۲۵ این مرحله را پشت سر می گذاریم و دوباره سهم جمعیت فعال ما از دو سوم کمتر می شود. اما اینجا شرطی وجود دارد. اگر ۷۰ درصد جمعیتی که پنجره ی جمعیتی قرار دارند، در میان‌سالی اشتغال تام داشته باشند، این نیروی کار فزاینده به یک فرصت اقتصادی و فرصتی جمعیتی تبدیل می شود. ما حدود ۱۳ سال است که در این مرحله به سر می بریم، اما دریغ از یک درصد رشد اقتصادی».

مشابه کشورهای توسعه‌یافته

کاظمی پور، جمعیت شناس و استاد دانشگاه تهران درباره آینده ی جمعیتی می گوید: «جمعیت به برنامه ریزی نیاز دارد، مانند یک خانواده. مدیران تلنگری خورده اند اما باز هم بیشتر حرف های‌شان بی حاصل است. قدم اصلی این است که پوشش درمان همگانی شود و تمام آحاد جامعه بتوانند از پوشش بیمه ی همگانی استفاده کنند. هر چه بهداشت را توسعه دهیم، سالمندان سالم تری خواهیم داشت». کاظمی پور در رابطه با نرخ باروری ایران در مقایسه با نرخ باروری جهانی می گوید: «نرخ باروری فعلی ما به اندازه ی نرخ باروری کشورهای توسعه‌یافته است؛ یعنی پایین است. آن کشورها سیاست های تشویق موالید را دارند و راهکار خیلی از دولت‌مردان ما هم این است که برای مقابله با سالمندی باید موالید را زیاد کنیم. اما استدلال من این است که درست است که بالا رفتن باروری ساختار جمعیت را مقداری تعدیل می کند، اما این ۲۴ میلیون سالمند ما در سال ۱۴۳۰ حتمی است و به برنامه ریزی جدی نیاز دارد».

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «مادر را دل سوزد، دایه را دامن»

سایت بدون- این ضرب‌المثل یکی از پرمعناترین و عمیق‌ترین تعابیر در ادبیات فارسی است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *