سایت بدون – مرد تبهکار که با اجیر کردن چند مرد بیپول در سناریوهای جداگانه ۴ مرد ثروتمند از جمله مدیر عامل شرکت «ال جی» و «فولاد خوزستان» را ربوده و میلیاردها تومان اخاذی کرده بود صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.بهگزارش این متهم با تشکیل باند آدم ربایی به سراغ افراد سرشناس و ثروتمند میرفتند و با جعل عنوان مأمور پلیس آنها را ربوده و بعد از شکنجههای شدید از خانواده آنها اخاذی میکردند.
در جلسه صبح دیروز، شاکیهای این پرونده که چهار نفر بودند به طرح شکایت پرداختند. مدیرعامل شرکت «ال جی» که مردی ۶۰ ساله است درباره ماجرای ربوده شدنش گفت: روز چهارشنبه اول آبان سال ۹۸ در منطقه ولنجک پشت فرمان خودروی لکسوسم بودم که ناگهان خودروی پژو پرشیای سفید رنگی راهم را سد کرد و پسری جوان با در دست داشتن یک تابلوی ایست پلیس از من خواست تا در کنار خیابان توقف کنم. ناگهان یکی از سرنشینان پرشیا به طرفم آمد و پس از نشان دادن چند برگ کاغذ در حالی که خود را مأمور معرفی کرد گفت که حکم جلبم را دارد. با اینکه شوکه شده بودم اما همراه آنها سوار بر خودروی پرشیا شدم اما آنها مرا به سمت جنوب تهران بردند بعد در حالی که چشمانم را بسته بودن مرا سوار یک ون کردند. آنها مرا به سولهای بردند و در آنجا بشدت شکنجهام کردند به بدنم برق وصل کردند کتکم زدند با شوکر تمام بدنم را فلج کرده بودند. بعد از من تقاضای ۳ میلیون یورو کردند که گفتم ندارم و باز شکنجهام کردند تا اینکه بعد از چند روز به ۶۰۰ میلیون تومان راضی شدند و قرار شد به خانوادهام زنگ بزنم و تقاضای پول کنم، من با اصرار از آنها خواستم اجازه دهند با تلفن همراه خودم زنگ بزنم. اما از آنجا که خانوادهام به پلیس خبر داده بودند به محض اینکه تلفن همراهم را روشن کردم پلیس توانست محل نگهداری مرا ردیابی کند و دستگیرشان کردند و مرا که درون چاهی نگهداری میشدم نجات دادند.
در ادامه یک مرد برج ساز و مدیر شرکت فولاد خوزستان نیز ماجرای ربوده شدن خود را با همان شیوه ربوده شدن مدیر عامل گلدیران بیان کرده و اظهار داشتند که متهمان پس از شکنجههای شدید در قبال آزادی آنها مبالغی بین ۵ تا ۱۰ میلیون یورو پول درخواست کرده بودند.
در ادامه یکی از متهمان این پرونده که راننده مسافربر بود در جایگاه ایستاد و در حالی که خود را بیگناه میدانست، گفت: من راننده مسافر بر بودم با علی اکبر – متهم اصلی و طراح نقشه آدمربایی- آشنا شدم. او خودش را فردی نیکوکار معرفی کرد و گفت به کسانی که مشکل مالی دارند کمک میکنم. به من هم مبلغی پول کمک کرد. من هم چند روز بعد یکی از دوستانم را – متهم دوم پرونده – به او معرفی کردم تا پیش علی اکبر برود و کمکش کند اما مدتی بعد علی اکبر با ما تماس گرفت و از ما خواست نقشه آدم ربایی را اجرا کنیم من و دوستم قبول نکردیم اما او با تهدید و در حالی که از ما سفته گرفته بود مجبورمان کرد که با او همدست شویم.
در ادامه جلسه متهم اصلی این پرونده که با قرار وثیقه ۳ میلیارد تومانی آزاد شده بود و به اتهام مشارکت در آدم ربایی، ایراد ضرب و جرح عمدی، غصب عنوان، جعل اسناد و مدارک و نگهداری گاز اشک آور محاکمه میشد در جایگاه قرار گرفت و در حالی که منکر اتهامات خود بود، گفت: من در دفتر کار پسرعمویم که یک معدن دار سرشناس است کار میکردم و رئیس دفتر او بودم و با این افراد در آنجا آشنا شدم. با یکی از شاکیها که مردی برج ساز است اختلاف مالی داشتم و به همین خاطر میخواستم با این کار با او تسویه حساب کنم. این در حالی است که هر چهار شاکی پرونده متهمان را شناسایی کرده بودند. بدین ترتیب پس از پایان این جلسه ادامه رسیدگی به این پرونده به جلسه بعد موکول شد .
مطلب پیشنهادی
پایداری باور؛ چرا ما مقابل تغییر در عقایدمان مقاومت داریم
سایت بدون – مقاومت در برابر تغییر باور، که به اثر بازگشتی یا محافظهکاری مفهومی …