سایت بدون -کلینشیت بدون کسب برد مثل ساعت بدون عقربه است؛ بدون کاربرد و شاید برای حفظ ظاهر و متوسط ماندن. از آن طرف کلینشیتی که ضمیمه برد شده باشد، حکم خامه روی کیک را دارد. شاید با تکیه بر همین قدرت بود که اتلتیکومادرید به یک باره از یک تیم متوسط در فوتبال اسپانیا به یک قدرت در کل قاره اروپا تبدیل شد. دیگو سیمئونه به تیم آمد و فهمید باید چه کند. او ستون دفاعی بینظیری ساخت و با تکیه بر همان ستون ۲ قهرمانی در لیگ اروپا، یک قهرمانی در لالیگا، یک قهرمانی در کوپا دلری و ۲ حضور در فینال لیگ قهرمانان را تجربه کرد. دیگر کسی روخی بلانکوس را یک تیم متوسط نمیدانست و همه از تقابل با الچولوییسم هراس داشتند. دفاع غیر قابل نفوذ، هافبکهای جنگنده و مهاجمان بینهایت فرصتطلب. فرقی هم نمیکرد چه کسی در ترکیب باشد، همه تا پای جان برای حفظ سنگر سرمربی میجنگیدند. این مکتب ستارگان بیوفا هم کم نداشت؛ آنهایی که عاشق زرق و برق، پول و یا کسب جامهای بیشتر شدند و اکثر قریب به اتفاقشان هم رستگار نشدند. اما هر کسی که رفت چولو بهترش را رو کرد. تا اینکه همه متوجه شدند که نقش اصلی این ماجرا تنها بر عهده سرمربی تیم است و نه کس دیگری. به همین دلیل زمانی که او بابت از دست دادن دومین فینال چمپیونز لیگش عصبی شده بود و دم از رفتن میزد، باشگاه تمام تلاشش را برای حفظ مرد سیاهپوش انجام داد؛ خریدهای نامدارتر، افتتاح پروژه بینظیر استادیوم وندا متروپولیتانو و البته یک تمدید قرارداد بلندمدت با دستمزد نجومی ۴۱ میلیون یورو در سال (بدون کسب مالیات) که او را به پر درآمدترین مربی تاریخ فوتبال تبدیل کرد. همه اینها انجام شد تا سیمئونه به پیشنهادات پرتعدادش نه بگوید و در مادرید بماند. این ماندن اما آن جاهطلبی همیشگی را به همراه نداشت. اگر از قهرمانی لیگ اروپای ۲ فصل پیش فاکتور بگیریم و البته سوپرکاپ اروپا را هم فراموش کنیم، اتلتی دیگر آن تیم زهردار قدیم نیست. دیگر مدعیای نیست که استخوان در گلوی تیمهای پرستاره بشود. ترکیبش دیگر از بازیکنان مستعد و جوان تشکیل نشده و عمدتا مشتی نامدار در کنار یکدیگر هستند و مثل سابق، سرباز که هیچ، حتی داوطلب دفاع از تاکتیکهای سرمربی نیستند. دیگر دفاع آهنینی وجود ندارد، هافبکهای جنگنده انگار خسته شدهاند و از وضعیت خط حمله هم که چیزی نگوییم خیلی بهتر است. ۱۶ هفته از رقابتهای لالیگا گذشته و تعداد گلهای زده اتلتی دقیقا به همین اندازه است. تساوی بدون گل برابر ویارئال در جمعه شب، برای ششمین بار در این فصل چنین نتیجه را در کارنامه اتلتیکو به ثبت میرساند. چیزی که افتضاح بودن مهاجمان تیم را میرساند. بهترین گلزن فصل تیم تا به اینجا، آلوارو موراتاست که تنها ۵ گل به ثمر رسانده و کلی گل هم به ثمر نرسانده است. نفر بعدی ۳ گل از او کمتر زده و این یعنی در اتلتیکو مهاجمان بیکارترین بازیکنان تیم تا به اینجای فصل بودهاند. چیزی که در بازی با ویارئال هم بار دیگر ثابت شد که این عدم گلزنی است که دمار از روزگار جنوبیها درآورده است.
یک رفت و آمد پر ضرر
آنتوان گریزمان که با ۱۲۰ میلیون یورو راهی بارسلونا شد، اتلتیکومادرید در حرکتی انتحاری که انگار از قبل برنامهریزی شده بود، ۶ میلیون یورو روی پول دریافتیاش بابت گریزمان گذاشت و به سراغ ژوائو فلیکس ۲۰ ساله رفت تا گرانترین خرید تاریخ باشگاه رقم بخورد. فلیکس با تجربه تنها با یک سال درخشش در لیگ پرتغال و پیراهن بنفیکا راهی تیم سیمئونه شد و کار را هم خوب آغاز کرد اما خب یک مصدومیت بد موقع همه برنامهها را به هم ریخت. حالا هم که ریکاوری کرده و برگشته به قدری بد بازی میکند که شاید ۲۶ میلیون هم ارزش نداشته باشد چه برسد به ۱۲۶ میلیون! آن طرف هم دیگو کاستا مصدوم شده و امثال آنخل کوریا، ویتولو و توماس لمار هم همچنان ناآمادهاند. درست است که خود گریزمان هم هنوز نتوانسته در بارسلونا بدرخشد اما اوضاعش قطعا بهتر از اوضاع فعلی اتلتی است. این یعنی سیمئونه با فروش مهمترین بازیکنش به تیم رقیب و خریدهای بدون برنامهریزی، عملا خودش، خودش را خلعسلاح کرده است. قطعا سرمربی آرژانتینی یک روزی از اتلتی جدا میشود و قطعا نه او بیکار میماند و نه هواداران روخی بلانکوس از یاد میبرند که چگونه تیمشان دوباره زنده شد. اما شاید بهتر باشد برای رسیدن به آن روز موعود کمی عجله کرد. حتی اگر اتلتی امسال سهمیه هم کسب نکند، باز هم جایگاه سیمئونه امن است اما شاید بهتر باشد خودش کاخی که درست کرده را حفظ کند. این بار نه با ترمیم که با ترک کردن آن.