نمایش خوب سپاهان در لیگ بیستم بعد از شروع لرزانی که در این رقابتها داشت، این سؤال را به وجود آورده که بختهای این تیم برای افزودن بر پنج قهرمانی قبلیاش به چه میزان میرسد.
در تعطیلات بین فصل قبلی و لیگ بیستم، طلاییهای اصفهان به تصمیم محرم نویدکیا با امثال محمد طیبی، علیرضا نقیزاده، علی قربانی، محمد ایرانپوریان و البته سعید آقایی قطع ارتباط کاری کردند و نظایر دانیال اسماعیلیفر، محمد نژادمهدی و محمدرضا خلعتبری را به نزد خویش آوردند که آخری (خلعتبری) دومین مقطع حضورش را در تیم فوتبال سپاهان تجربه میکند. با این حال توفیق مهمتر و دستاورد بزرگتر «طلاییها» فقط برخی مهرههای برجسته قبلیشان شامل پیام نیازمند دروازهبان سرپنجهشان بود زیرا با همین نفرات بود که طلاییها در سالهای اخیر به ثباتی دوباره دست یافته و در لیگ هجدهم تا یکقدمی خلع پرسپولیس و ایستادن بر سکوی نخست پیش رفته بودند. نویدکیا به سبب محبوبیت زیادش در اصفهان که البته فقط محصول مهارتهای فنیاش در دوران بازیگری وی نیست، در سالهای اخیر آلترناتیو طبیعی و جانشین سزاوار هر فردی محسوب میشد که هدایت سپاهان را به وی میسپردند و اعتقاد عدهای این بود که سپاهان موفق نمیشود مگر اینکه کاپیتان و هافبک وسط کلیدی اسبقش را به هدایت خود برگزیند. اینچنین بود که مقطع دوم مربیگری زلاتکو کرانچار و همچنین مقطع دوم حضور امیر قلعهنویی در جمع سپاهانیها به رغم داشتن برخی نکات مثبت و مهم و امیدساز هرگز به کسب چیزی منجر نشد که بتوان آن را دستاوردی بزرگ برای اصفهانیها نامید و کارها زمانی به اوج ناامیدی سوق یافت که حتی رجعت «ژنرال» به اصفهان نیز طلاییها را به سالهای اوجشان بازگشت نداد و افتخارات را تکرار نکرد.
یک تیم کاری قوی
نویدکیا که یک بار به طور موقتی و فقط در یک بازی از لیگ هفدهم بطور اضطراری سرمربی سپاهان شده بود، کار تدارک و تقویت این تیم و حک کردن جای پا و مدلهای کاریاش را در این تیم از اولین ماه تابستان و پس از اتمام لیگ قبلی شروع کرد. او یک تیم کاری قوی را در کنار خود قرار داد که سرکردهشان علیرضا مرزبان است و او را باید دستیار اول نویدکیا تلقی کرد. مرزبان همانی است که در واپسین مرتبه قهرمانی طلاییها در لیگ هم که به اوایل دهه ۱۳۹۰ برمیگردد دستیار اول زلاتکو کرانچار سرمربی کروات و وقت آنها بود و به سبب سالها کار در فوتبال ایران و چند کشور دیگر قواعد این حرفه و راههای کسب نتیجه را خوب میشناسد و او را میتوان یک «لیگ باز» ماهر دانست. چند هفتهای طول کشید تا اندیشههای نویدکیا و نوع نگاه دستیارانش به مقوله تیمسازی و البته توانایی و اشتیاق بازیکنان سپاهان برای ارتقا به سطحی که قهرمانی در لیگ میطلبد همسو و ادغام و تبدیل به یک پکیج کلی و کارساز شود ولی وقتی این هماهنگی حاصل آمد سپاهان با فراموش کردن سه چهار نتیجه بد اولیهاش به آرامی در مسیری قرار گرفت که طی هفتههای اخیر دیدهایم و این تیم را در فاصلهای اندک با پیشتازان لیگ شامل استقلال و صنعت و شکست عجیب اخیر طلاییها مقابل شهر خودرو و هم خلل عمدهای را به این قضیه وارد نکرده است.
زمانی برای اعتلای بیشتر
سجاد شهباززاده و استنلی کیروش که از جمله بازیکنان جذب شده در فصل گذشته بودند امسال نیز به کار سپاهان آمده و گلزنی کردهاند و شهباززاده به واقع عالی بوده است و اسماعیلیفر که از تیم همشهری – ذوبآهن – به اردوی طلاییها کوچ کرده، عامل کمکی تازهای برای تقویت بنیه دفاعی سپاهان در لیگ بیستم جلوه کرده است. مهمتر از همه اینکه نویدکیا با ایجاد زمینه لازم برای جاری شدن آزادانه بازی گروهی سپاهان و پیوند خوردن روشهای قبلی با سیستمهای بازی دلخواه نفرات جدید این تیم مجموعهای را آفریده که هر هفته با آزمونی تازه پختهتر میشود و به سطح بالاتری از کارآیی میرسد و در نتیجه این احتمال وجود دارد که در نیم فصل دوم لیگ بیستم از آنچه هست نیز بهتر شود و رقیب پایاپایتری برای استقلال و هر مدعی دیگری بر سر کسب عنوان قهرمانی باشد. روشهای ملایم کاری نویدکیا و احترام کلامی و رفتاری وی در حق رقبا و پرهیز از ایجاد بحران و مانور نکردن روی اشتباهات داوران (با هدف توجیه کاستیهای تیم) فضایی را به وجود آورده که برای کار و پیشرفت مناسب است و همگان مطمئن شدهاند که فقط با کار و کوشش در یک فضای مبتنی بر منطق و بررسی میتوان به درجاتی رسید که سپاهان همیشه نیل به آن را هدف اصلی خویش انگاشته است و آرامشطلبی «محرم» زمینهساز خلق و تأمین مجدد آن بوده است.
بازشناسایی شرایط قهرمانی
برای تشخیص و رایزنی میزان حقیقی امیدها و شانسهای قهرمانی سپاهان هنوز بسیار زود است اما بعید است آنها چنان فروکش کنند که در نیم فصل دوم نیز جزو مدعیان نمانند و به یک پسروی غیرمنتظره و بزرگ تن بدهند. نویدکیا با حرفهای منطقی و طبایع آرام و سایر محسنات خود در هفتههای اخیر نشان داده که برخلاف اکثر تیمهای دیگر لیگ شلوغ کردن و استفاده از مسائل حاشیهای را سلاح اصلی و لازم خود برای ماندن در کورس قهرمانی نمیداند و شاگردانش نیز با اینگونه انگارهها خو گرفتهاند. این امر یک تحول در زمینه بازشناسی شرایط و نیازهای لیگ و شاید پایهگذار و تأمینکننده توفیقی عالی برای «محرم» و یارانش در اولین فصل سرمربیگری وی در لیگ برتر باشد. چیزی که میتواند بر کل مؤلفههای لیگ و فوتبال باشگاهی ما نیز اثرگذار و ایجاد کننده فضایی نوین و مفیدتر برای فوتبال ما باشد.