برای نهادینه کردن تفکر انتقادی در مدیریت کسب‌وکار این ۱۶ گام را بردارید

Image result for Critical thinking

آلبرت انیشتین، هِنری فورد، ماری کوری و… نمونه‌هایی از کسانی هستند که با «تفکر نقادانه» خود زندگی مدرن امروز را شکل داده‌اند. کسانی که توانایی تفکر نقادانه دارند، شفاف و منطقی فکر می‌کنند و میان ایده‌های مختلفی که برای کشف و درک دنیای پیرامون است، ارتباطات منطقی ایجاد می‌کنند. تفکر نقادانه چیزی فراتر از تجمیع حقایق و دانش است. در واقع نوعی توانایی استفاده از تمام داده‌های مغزی برای رسیدن به بهترین نتیجه‌گیری محسوب می‌شود. کسانی که این توانایی را دارند، همواره در حال ارتقای دانش خود هستند و برای رسیدن به آن معمولا بدون نیاز به کسی خودآموزی می‌کنند. چنین افرادی معمولا رهبران بسیار خوبی می‌شوند، زیرا می‌توانند برنامه‌های جدیدی برای خود ارتقایی و خودشکوفایی داشته باشند. اگر شما نیز می‌خواهید از تمام توانمندی‌های خود بهره ببرید و اثری از خود در جهان باقی بگذارید، ۱۶ویژگی که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت را در خود تقویت کنید تا مهارت تفکر نقادانه را در خود پرورش دهید.
۱-  مشاهده
مشاهده از اولیه‌ترین مهارت‌هایی است که در دوران کودکی شکل می‌گیرد و به معنای درک و فهم دنیای پیرامون است. مشاهده دقیق شامل ثبت جزئیات و دریافت اطلاعات از طریق حواس پنجگانه است که در نهایت دیدگاه و درک عمیق‌تری از دنیای پیرامون به وجود می‌آورد.
۲- کنجکاوی
کنجکاوی از صفات بارز بسیاری از مدیران و رهبران موفق است. کنجکاوی ذاتی و علاقه‌مندی به جهان و انسان‌های پیرامون، از مشخصه‌های رهبرانی است که تفکر نقادانه دارند. افرادی که کنجکاو هستند، به جای نگاه سطحی به ظاهر هر اتفاقی، به چرایی آن فکر می‌کنند.
واقعیت تلخ این است که هرچه سن بالا می‌رود کنجکاوی‌های کودکانه کمرنگ‌تر می‌شود. اما کنجکاوی باعث می‌شود همیشه ذهن خود را باز نگه دارید. مجبورتان می‌کند که دانش و اطلاعات خود را همواره عمیق‌تر کنید و در نهایت در تمام طول عمر خود بیاموزید و همواره در مسیری که حرکت می‌کنید در حال پیشرفت باشید.
۳- واقع‌گرایی
اندیشمندانی که نگاه نقادانه دارند تا حد بسیار زیادی در برابر اطلاعاتی که دریافت می‌کنند و موقعیت‌های گوناگون، واقع‌گرا هستند. آنها همواره به دنبال ادله و مستندات علمی برای اطلاعاتی هستند که به دست می‌آورند. چنین افرادی همواره تلاش می‌کنند اجازه ندهند احساسات خودشان یا دیگران روی تصمیم‌گیری‌هایشان اثر بگذارد.
با این وجود، هیچ‌کس نمی‌تواند به‌طور کامل واقع‌گرا باشد. زیرا در هر صورت شخصیت ما برآیندی از دیدگاه‌ها، تجربیات و ذهنیاتی است که متصور می‌شویم. اما برای کاهش اثر احساسات در اولین قدم، باید تعصبات خود را بشناسید تا بتوانید بی‌طرفانه به اتفاقات نگاه کنید و واقع‌گرا باشید. زمانی که موضع خاصی نسبت به موضوع نداشته باشید، خیلی بهتر می‌توانید آن را تحلیل کنید.
۴- درون‌نگری
درون‌نگری مهارت آگاهی از تفکرات خودتان است. به عبارت دیگر مهارت فکرکردن به چگونگی فکرکردن به مسائل برمی‌گردد.  صاحبان تفکر نقادانه با این مهارت آگاهی بیشتری از میزان هوشیاری و توجه و تعصبات خود به دست می‌آورند. در حقیقت این مهارت توانایی بررسی درون است که شامل فکرها، احساسات و حواس مختلف می‌شود. درون‌نگری کمک می‌کند که درک بهتری از وضعیت احساسی و عقلی خود داشته باشید.
۵- تفکر تحلیلی
بهترین متفکران تحلیلی توانمندی تفکر نقادانه نیز دارند و برعکس. توانایی تحلیل اطلاعات در هر موردی مانند قرارداد، گزارش، طرح کسب‌وکار و حتی روابط انسانی بسیار مهم و کاربردی است.
تحلیل اطلاعات به معنی شکستن اطلاعات به اجزای سازنده و بررسی عملکرد هر یک از این بخش‌ها به تنهایی و در کنار بخش‌های دیگر است. تحلیل‌ بر پایه مشاهده استوار است؛ یعنی این‌که بتوانید تمام شواهد و مدارک را جمع‌آوری و بررسی کنید تا به نتیجه‌گیری معناداری برسید. در حقیقت، واقع‌گرایی زمینه اولیه و لازم برای تفکر تحلیلی است.
۶- شناسایی تعصبات بی‌اساس
افرادی که توانایی تفکر نقادانه را در خود پرورش داده‌اند، به دنبال شناسایی حقایقی هستند که باورهایشان را شکل داده است تا صحت و اعتبار آنها را بررسی کنند. چنین رفتاری موجب می‌شود که تعصبات بی‌دلیل خود را براحتی شناسایی کنید و درخصوص مفاهیمی که بی‌علت پذیرفته‌اید به دنبال چرایی و چگونگی باشید.
این مرحله بسیار مهم است، زیرا کمک می‌کند بدانید چه زمان‌هایی درگیر تعصبات بی‌اساس خود می‌شوید و این موضوع تا چه حد می‌تواند روی مسیر فکری شما تاثیرگذار باشد. حتی شاید در بسیاری از موارد اطلاعات را نیز به همین خاطر درست و کامل دریافت نکنید.
زمانی که می‌خواهید اطلاعاتی را بررسی کنید حتما از خودتان بپرسید چه کسی از این اطلاعات نفع می‌برد؟ آیا این اطلاعات پشتوانه‌ای دارد؟ آیا منبعی که این اطلاعات را فراهم کرده، ممکن است اطلاعاتی که نفی‌کننده نظراتش بوده را حذف یا کمرنگ کرده باشد؟!
۷- ‌به دنبال مسائل مرتبط باشید
یکی از مهم‌ترین و سخت‌ترین بخش‌های تفکر نقادانه پیدا کردن اطلاعاتی است که با موضوعی که مدنظرتان است بیشترین ارتباط را دارد و برای افزایش درکتان اهمیت دارد. در برخی موارد ممکن است بسیاری از اطلاعاتی که به دست می‌آورید در نگاه اول بسیار مهم و ارزشمند به نظر برسند اما در ادامه متوجه شوید که خیلی هم موضوع مهمی نبوده است.
سعی کنید پیش از آن که خود را درگیر موردی کنید مطمئن شوید از لحاظ منطقی کاملا به موضوعی که مد نظرتان است ارتباط دارد. آیا این مورد واقعا صحت دارد و بی‌طرفانه است؟ یا ممکن است شما را از اطلاعات مهم‌تر دور کند؟!
۸- استنتاج
اطلاعات همیشه خیلی پوست کنده و آماده بیانگر اصل مطلب نیستند. اندیشمندانی که نگاه نقادانه به موضوعات دارند، باید بتوانند اطلاعات را ارزیابی کنند و براساس داده‌های خام، به نتیجه‌گیری درستی برسند. استنتاج توانایی خارج‌کردن معانی از داده‌ها و پیش‌بینی نتایج احتمالی کاری است که می‌خواهید انجام دهید.  البته در نظر داشته باشید که استنتاج با جمع‌بندی متفاوت است. برای مثال اگر داده‌ای نشان دهد فردی ۱۲۰کیلوگرم وزن دارد، ممکن است جمع‌بندی کنید که او چاق است و سلامت نیست. اما اگر داده‌های دیگری مانند قد و ترکیب بدن به داده‌ها اضافه شود، ممکن است نتیجه‌گیری شما تغییر کند.
۹- دلسوزی و همدلی
شاید در نگاه اول حس کنید که همدردی و همدلی نقطه مقابل صاحبان تفکر است. زیرا احساساتی بودن مانع درک درست موقعیت‌ها خواهد شد. اما همدلی باعث می‌شود که به فکر دیگران باشید و برای رفاه مردم تلاش کنید.  اگر همدلی وجود نداشته باشد تمام اطلاعات و داده‌ها سرد و خشک خواهد شد و به صورت حقایق علمی بدون روح در خواهد آمد. البته زیاده‌روی در این مورد نیز می‌تواند بسیار خطرناک باشد. اما فردی موفق خواهد بود که بتواند عنصر انسانیت را در تمام زمینه‌ها همراه داشته و به فکر هم‌نوعانش باشد.
۱۰- فروتنی
در این مورد منظور از فروتنی، پذیرفتن کاستی‌ها و دیدن نقاط قوت به صورت دقیق است. زمانی که فروتن باشید هم از ضعف‌های خود مطلع خواهید بود، هم بخوبی ویژگی‌های مثبت خود را می‌شناسید. این نکته در باز شدن ذهن و افزایش مهارت‌ها و همچنین قدرت تجزیه و تحلیل افکارتان کمک
خواهد کرد.
زمانی که از لحاظ ذهنی فروتن باشید، در برابر دیدگاه‌های دیگران بسیار پذیراتر خواهید بود، بهتر متوجه اشتباهاتتان می‌شوید و اشتیاق بیشتری به تغییر باورهای نادرست خود نشان می‌دهید.
۱۱- پذیرای چالش برای تغییر وضع موجود
تفکر نقادانه به معنی طرح مساله در مورد موضوعات کسب و کاری است که چند سال است جا افتاده و نسل به نسل انتقال پیدا کرده است.
کسی که تفکر نقادانه دارد هیچ‌وقت کاری را به روش قدیمی آن، فقط به خاطر این که «همیشه به همین صورت انجام می‌شده» انجام نمی‌دهد. چنین افرادی همیشه به‌دنبال پاسخ و روش‌های هوشمندانه و منطقی هستند که با تمام داده‌ها و اطلاعات و آزمایش‌ها مطابقت داشته باشد.
شاید علاقه‌مندی به تغییر وضع موجود و عادت‌ها کمی عجیب به نظر برسد، اما این یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های ذهن خلاق و ایده‌پرداز اندیشمندی است که تفکر نقادانه دارد.
 ۱۲-روشنفکری
توانایی از دور نگاه کردن به ماجراها و تحت تاثیر قرار نگرفتن کمک می‌کند دیدگاه بازتری نسبت به سایرین داشته باشید. این ویژگی به افراد متفکر کمک می‌کند وارد بحث‌های پر جنجال نشوند و جانبدارانه تصمیم نگیرند. زیرا چنین افرادی همواره به‌دنبال شنیدن همه دیدگاه‌ها هستند.
این افراد هیچ‌گاه شتاب‌زده نتیجه‌گیری نمی‌کنند، بلکه با ذهنی باز به دنبال پاسخ خواهند رفت و در این راه از نظرات دیگران نیز استفاده می‌کنند.
۱۳- آگاهی داشتن از خطاهای فکری
افرادی که تفکر نقادانه دارند اجازه نمی‌دهند که منطق و استدلالشان دستخوش تصورات و ذهنیات غلطشان قرار بگیرد. آنها نسبت به اشتباهات رایج ذهنی که موجب نتیجه‌گیری‌های اشتباه و ایجاد بحث و جنجال می‌شود، آگاه هستند. موارد زیر از رایج‌ترین اشتباهات فکری هستند:
استدلال دایره‌ای: در این روش از پیش‌فرض‌های اولیه برای اثبات مساله استفاده می‌شود.
سوگیری‌های شناختی ناخودآگاه: در این حالت خیلی شدید از دیدگاهی طرفداری می‌کنید، در حالی که امکان‌های دیگر یا توضیحات بهتری برای مساله وجود دارد.
همبستگی را با علیت اشتباه گرفتن: به عبارت ساده‌تر زمانی که دو اتفاق هم‌زمان پیش می‌آیند، یکی را علت دیگری در نظر بگیرید. چنین نتیجه‌گیری‌ای بدون داشتن شواهد مستقیم، نادرست است.
 ۱۴- تفکر خلاقانه
اندیشمندان تاثیرگذاری که تفکر نقادانه دارند، اغلب فکرهای خلاقانه‌ای هم دارند. کسانی که تفکر خلاقی دارند، هیچ‌وقت از روش‌های مرسوم به دنبال حل مسائل نیستند، بلکه همیشه خارج از چارچوب‌ها فکر می‌کنند. چنین افرادی در حوزه‌های مختلف سررشته دارند و از جنبه‌های گوناگون به مساله نگاه می‌کنند. این افراد اشتیاق زیادی به امتحان‌کردن شیوه‌های جدید دارند و دیدگاه‌های متفاوت را بررسی می‌کنند.
تفاوت اصلی کسانی که تفکر نقادانه دارند با کسانی که تفکر خلاقانه دارند این است که خلاقیت با خلق ایده‌های جدید در ارتباط است، در حالی که تفکر نقادانه، تحلیل و ارزیابی این ایده‌ها است. خلاقیت برای خلق ایده‌های جدید مورد نیاز است؛ اما تفکر نقادانه کمک می‌کند که این ایده‌های جدید قابل بهره‌برداری شوند.
۱۵- توانایی برقراری ارتباط موثر
در بسیاری از موارد عدم برقراری ارتباط مناسب به علت ناتوانی در تفکر نقادانه در خصوص موضوع و بررسی جوانب مختلف آن است. کلید برقراری ارتباط موثر داشتن فرآیند فکری شفاف است.  تفکر نقادانه وسیله‌ای برای هماهنگی بهتر افکار و ابراز آنهاست. افرادی تاثیرگذاری که تفکر نقادانه دارند به طور متقاعدکننده‌ای ایده‌های خود را به دیگران ارائه می‌دهند و سپس نظرات و بازخوردهای دیگران را دریافت می‌کنند.
۱۶- شنونده فعال
کسانی که تفکر انتقادی دارند فقط به‌دنبال به کرسی نشاندن نظرات خودشان نیستند، بلکه مهارت گوش دادن موثر را در خود تقویت می‌کنند تا واقعا نظرات دیگران را نیز بشنوند. البته این به آن معنا نیست که شنونده صرف نظرات در گفت‌وگوها و مباحثه‌ها باشند؛ بلکه این افراد به‌صورت فعال و پویا در جلسات شرکت می‌کنند. این افراد با طرح سوال، مرز میان مفروضات و واقعیاتی را که از سوی دیگران مطرح می‌شود مشخص می‌کنند. همواره در حال جمع‌آوری اطلاعات هستند و با طرح پرسش‌هایی که انتهای باز دارند به موضوعات عمیق‌تر نگاه می‌کنند.
نویسنده : عسل اخویان طهرانی /جام‌جم

 

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «مادر را دل سوزد، دایه را دامن»

سایت بدون- این ضرب‌المثل یکی از پرمعناترین و عمیق‌ترین تعابیر در ادبیات فارسی است که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *