سایت بدون – چرا توانبخشی روانی اغلب به همان اندازه توانبخشی جسمی مهم است؟ این سوال بعد از مصدومیتهای سنگین همیشه با ورزشکاران و همینطور فوتبالیستهای حرفهای همراه خواهد بود. با فرا رسیدن هفته آگاهی از سلامت روان، اسکایاسپورتس با یک متخصص سلامت روان و همینطور کوین جورج، فوتبالیست سابق صحبت میکند. جورج، نویسنده کتاب «جامعه شناسی: درون قلبها و ذهن افراد موفق باشید» توضیح میدهد که چگونه آسیبهای روحی پنهان یک مصدومیت اغلب در فوتبال کشف نمیشود و اینکه چگونه توانبخشی روانی اغلب به همان اندازه توانبخشی جسمی مهم است… این کتاب با استفاده از نظرات کوین جورج، فیزیوتراپیست و فوتبالیست سابق تهیه و جمعآوری شده است.
ترومای پنهان در مصدومیت
وای! دیگر این پا مانند گذشته نمیشود، این یک عبارت از هزاران عبارتی است که معمولا برای بازیکنانی که مجروح شدهاند مطرح میشود و در وهله اول همه اینطور فکر میکنند که حاضر به بازگشت به تمرین نیستند یا برای انجام امور ساده قبل از مصدومیت با سختیهای فراوان مواجه میشوند. ما باید جسم را از ذهن جدا کنیم اما در واقعیت آنها در هم آمیخته هستند. آسیبدیدگی بازیکنان باعث ایجاد مشکلات عاطفی میشود. این بهدلیل درد ناشی از مصدومیت است، اینکه چه آسیبی به دوران حرفهای او میزند، همینطور مکالمات پیرامون آسیبدیدگی و ایجاد اختلال در رابطه با بدنشان.
توانبخشی جسمی با توانبخشی روانشناختی
تروما یا ضربه روحی پاسخ به یک واقعه بسیار پریشانکننده یا نگرانکننده است. وقتی مفصل پای بازیکن میچرخد، رباط پاره میکند یا استخوان آن میشکند، دچار تروما میشود. این بازیکن تحت نظر پزشکان باشگاه از نظر جسمی درمان خواهد شد. این مشخص است که از نظر جسمی بدن به توانبخشی خوبی میرسد. این امر با تمرکز بر روی منطقه تروما، با تکیه بر تواناییهای طبیعی بدن، درحالی که درد تقویت و عبور از گذشته را تحمل کنید، حاصل میشود. این دقیقا همان روشی است که روانشناسان برای مراجعان خود در نظر خواهند گرفت. اینکه آیا این احساسات ما باشد یا استخوان، عضله یا رباط، داشتن استحکام، انعطافپذیری و قادر به حفظ سطح در شرایط مختلف، هدف از توانبخشی است، خواه توسط فیزیوتراپیست (بدن) انجام شود یا روان درمانی (ذهن). اما از نظر عاطفی بازیکنان میتوانند حتی ترومایی را تحمل کنند که از آسیبدیدگی به وجود نیامده باشد. بهطوری که حتی تمام زندگی آنها به تروما وابسته میشود. برنامه آنها از جدول زمانی تیم به یک جدول زمانی فردی تغییر میکند. بدون داشتن وضعیت قبلی، از نظر جسمی محیط آنها احساس تنهایی را به وجود میآورد. سطح تعامل آنها با دیگران به حداقل کاهش پیدا میکند و دیگر در تمرینات گروهی نخواهند بود. چیزی که آنها را از دیگران جدا میکند، صدمه آنهاست که باعث انزوا بیشتر میشود. اینکه در تروما بازیکن مصدوم اغلب اوقات زمان خالی دارد، بیشتر به فکر کردن مشغول خواهد شد و از نظر روانشناسان این نقطه محلی مناسبی برای تولد افسردگی است. برای مثال مایکل اوون یکی از بازیکنانی است که به صورت واضح از ترس درباره کشیدگی همسترینگ صحبت کرد و شاید همین ترس باعث شد تا او سبک بازی خود را تغییر بدهد. او مانند هزاران بازیکن در حال گذر از این امر بود، اما باز هم چیزی نگفت و ادامه داد. تروما به طرق مختلف ظاهر میشود و ما را تحتتاثیر قرار میدهد. طبق گزارشها، اضطراب و استرس فیلیپ کوتینیو منجر به آسیبدیدگی این بازیکن از ناحیه کمر شد. فابیان دلف و آنتونی گاردنر دیگر بازیکنان شاغل در لیگ برتر انگلیس بودند که همین اضطراب منجر به وخیمتر شدن مصدومیت آنها شد.
مطلب پیشنهادی
پایداری باور؛ چرا ما مقابل تغییر در عقایدمان مقاومت داریم
سایت بدون – مقاومت در برابر تغییر باور، که به اثر بازگشتی یا محافظهکاری مفهومی …