وقتی شبانه خبر آمد (راست و دروغش گردن راویان) که استراماچونی شرط جدیدی
را در مذاکرات مطرح کرده و از طرفهای مذاکرهکننده خواسته اعضای هیأت
مدیره بخصوص علی فتحاللهزاده از سمت خود استعفا دهد تا او برگردد دود از
کلهمان بلند شد! استراماچونی چرا و به چه دلیل این شرط را مطرح کرده؟ با
کدام ادله و منطق؟ او در مدت حضورش در ایران چند بار با فتحاللهزاده رخ
در رخ یا همنشین شده است که اینگونه از قولش آوردند که اگر فتحاللهزاده
باشد او نیست؟ تنها رابطه دورادور میان فتحاللهزاده و استراماچونی به
روزی مربوط میشد که عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال در یک نشست تلویزیونی
به بحث درباره شروطی که استراماچونی از طریق وکیلش مطرح کرده بود پرداخت.
فتحاللهزاده در برنامه فرمول یک با اشاره به آنچه وکیل آقای سرمربی
خواسته درواقع پرده از حقایقی برداشت که بسیاری از هواداران استقلال از آن
آگاهی نداشتند. بعد از اظهارات فتحاللهزاده که به نوعی رونمایی از
درخواستهای نامعقول آقای سرمربی برای بازگشت بود، موجی هم علیه این گزینه
مدیرعاملی در داخل بر پا شد اما هرچه از آن مصاحبه گذشت اهالی فوتبال بیشتر
به صحت آنچه فتحاللهزاده به زبان آورده بود پی بردند.
***
استراماچونی در آن ایام کوشید با انتشار برخی استوریها فضا را تلطیف کند.
او میخواست افکار عمومی را به سمتی ببرد که اساساً چنین درخواستهایی از
سوی وکیلش مطرح نشده است. اینکه اخیراً نیز وکیل استراماچونی در نشست قطر
بر درز نکردن اخبار تأکید داشت نشأت گرفته از همین ایدهها است. درواقع
استراماچونی نمیخواست درخواستهایش رسانهای شود تا هواداران استقلال پی
به ماجراهای پنهان او با باشگاه ببرند اما سؤال این است که چرا فقط از آن
نشست خبر بیمیلی استراماچونی به حضور فتحاللهزاده در استقلال بیرون آمد؟
آیا در میان برخی از اعضای مذاکرهکننده هم هستند کسانی که حضور
فتحاللهزاده را برنمیتابند؟ شاید علی خطیر با آن مصاحبه توفانی در
رستوران دوستش علیه فتحاللهزاده به هنگام اخراج از استقلال یکی از همین
افراد باشد که در پس پرده تمایل به تخریب یا تأخیر در اعلام نام
فتحاللهزاده به عنوان مدیرعامل داشته باشد! او یکی از مظنونین این ماجرا
است اما حتی اگر از میان گروه مذاکرهکننده کسی را هم در ماجرای شروط
استراماچونی مقصر ندانیم دلیل این حجم از درخواستها جای هیچ توجیهی را
باقی نمیگذارد و به واقع این سؤال مطرح است که استراماچونی چرا و به چه
دلیل تا این حد پا را فراتر از دایره اخلاق میگذارد و شروطی را مطرح
میکند که اساساً در حیطه اختیارات او نیست و بیشتر به یک استثمار میماند
تا دلایلی فنی و آیندهنگرانه.
***
استراماچونی همین حالا همه حقوقش را تا نیم فصل از استقلال دریافت کرده.
روزی که استراماچونی با دخالت سفیر ایران توانست حقوقش را دریافت کند فاش
شد که او ۶۰ درصد از مطالباتش را دریافت کرده است. این دستمزد حتی بیشتر از
آن چیزی بود که استراماچونی باید تا نیم فصل میگرفت و شاید اگر امیرحسین
فتحی سر قول و قرارهایش با استراماچونی میماند و میتوانست حقوق این مربی
را سر وقت و از مجاری قانونی پرداخت کند هرگز کار به این اینجا نمیرسید که
سرمربی استقلال بیش از آنچه حقش بوده را تا این نقطه از فصل دریافت کند.
درواقع سرمربی ایتالیایی اکنون با هیچ خلف وعدهای از سوی باشگاه استقلال
مواجه نیست و اگر کمترین نگرانی بابت انتقال پول دارد نیز باید به اظهارات
همتی، رئیس کل بانک مرکزی رجوع کند که گفته بود هر باشگاهی مشکل انتقال پول
دارد به ما مراجعه کند. باشگاه استقلال نیز در ادامه راه مشکلی بابت پول
این مربی نداشت و میتوانست دستمزد استرا را پرداخت کند، در نتیجه بهانهای
برای رفتن به ایتالیا و موضع خصمانه گرفتن علیه باشگاه و سرکارگذاشتن
هواداران این باشگاه باقی نیست اما چرا استراماچونی چنین سیاستی را در پیش
گرفته است؟ آیا پای پیشنهاد بهتری درمیان است یا شاید هم استراماچونی بعد
از صدرنشین کردن استقلال مأموریت خود را پایان یافته میداند و شاید هم
ماجرای تحریمها او را ترسانده تا اساساً از همکاری با فوتبال ایران
خودداری کند تا اسیر مافیای پشت پرده آمریکاییها در فیفا نشده و بتواند به
حرفهاش ادامه دهد؟ شاید هم پای تیم دیگری در میان باشد؟ از پیشنهاد
باشگاه الغرافه به سرمربی استقلال خبرهایی مخابره شده است.
***
بعد از اتفاقات دیروز و افشای شروط استراماچونی که علی فتحاللهزاده را
هدف قرار داد بسیاری از هواداران استقلال در صفحات مجازی شروع به انتقاد از
سرمربی محبوب خود کردند. برای آنها هم سؤال بود که چرا استراماچونی مدیر
محبوب هواداران استقلال که بعد از سالها دوری تازه به عضویت هیأت مدیره
آمده را نمیخواهد و حتی شرط میگذارد که راه بازگشتش تنها حذف علی
فتحاللهزاده است؟ فضای مجازی در شرایطی به شدت به ضرر سرمربی محبوب شد که
ساعاتی قبل از آن خبرهایی درباره واکنش اینستاگرامی بازیکنان استقلال
علیه سرمربی در فضای مجازی دست به دست شد و گفته شد که بسیاری از بازیکنان
استراماچونی را از لیست دنبالکنندههای خود حذف کردهاند. این خبر البته
با واکنش بازیکنان نیز مواجه شد و برخی ادعا کردند که اساساً چنین خبری صحت
نداشته است. حتی وریا غفوری مدعی شد که اصلاً استراماچونی را در میان
دنبالکنندگان اینستاگرامی خود نداشته که حالا بخواهد او را به اصطلاح
آنفالو کند!
***
گرچه علی فتحاللهزاده به دفعات اعلام کرد که به خاطر تأمین نظر هواداران
استقلال و استراماچونی حاضر است مدیریت این باشگاه را ترک کند تا
استراماچونی برگردد اما هیچ پالس مثبتی از سوی استراماچونی به ایران مخابره
نشد تا مشخص شود مربی ایتالیایی تمایلی به بازگشت ندارد و این
بهانهجوییها بیشتر به جهت انحراف افکار عمومی بیان میشود. البته
اظهارات فتحاللهزاده نیز جای تأمل داشت و این سؤال را در برابرش قرار داد
که چرا عضو هیأت مدیره و اصلیترین گزینه برای جلوس روی صندلی مدیرعاملی
استقلال حتی به طور مجازی تن به خواستههای استراماچونی داده و اعلام کرده
حاضر است در صورت بازگشت این مربی استقلال را ترک کند و هیچ سمتی در این
باشگاه نداشته باشد؟! شاید فتحاللهزاده از نگاه هواداری چنین مباحثی را
مطرح کرده باشد اما از نگاه مدیریتی چنین اظهاراتی جز آنکه جایگاه او را
زیر سؤال ببرد، نتیجه دیگری به همراه نخواهد داشت، هرچند که صحبتهای او
باعث شد تا به کلی بیان هر بهانهای از زبان استراماچونی گرفته شود و این
مربی دیگر دلیلی برای بازنگشتن به استقلال نداشته باشد…
***
مخالفت وزارت ورزش و جوانان با جدایی علی فتحاللهزاده نشان میدهد که
باید پرونده استراماچونی با استقلال را مختومه بدانیم. در این میان نقش علی
خطیر نیز چند روزی با ذهن هواداران بازی کرد، آن هم با ادعای بازگرداندن
استراماچونی تا یک هفته دیگر وقت استقلال بابت انتخاب سرمربی جدید گرفته
شود. حالا وزارت ورزش و جوانان باید هرچه زودتر تکلیف استقلال را روشن کند.
تیمی که نه مدیرعامل دارد و نه سرمربی. احتمالاً ابتدا نام مدیرعامل
باشگاه معرفی خواهد شد تا بازیکنان نیز با مدیر جدید خود بیشتر آشنا شوند و
اینطور نباشد که وریا غفوری بگوید فتحاللهزاده را اساساً نمیشناسم.
احتمالاً بساط این آشنایی به زودی فراهم خواهد شد اما سؤال مهمتر در دایره
استقلال این است: سرمربی بعدی کیست؟ انتخاب سرمربی البته به واکنشهای
هواداری نیز بستگی دارد. اگر فتحاللهزاده مدیرعامل شود بدون شک نظر
هواداران را برای انتخاب مدیرعامل لحاظ خواهد کرد چرا که اساساً او محبوبیت
خود را مدیون همین هواداران است. در واقع باید انتخابی باشد که با
واکشنهای منفی دوباره هواداران مواجه نشود و به دل هواداران بنشیند.
احتمالاً استقلال گزینههای قبلی را مرور خواهد کرد و شاید هم سراغ مربیان
خارجی بروند. به هر حال پرونده سرمربی استقلال هنوز باز است و تا روشن شدن
آن باید صبر و تأنی کرد.