سحاب شکیبا|شهروند
بیاغراق آخر هفته، به نام «بهنام بانی» بود؛ نه برای کنسرتهای پرشمارش که یکییکی Sold out میشود و نه برای سورپرایزهایی که در استوریهایش برای یکمیلیون و ١٠٠هزار فالوورش رو میکند. او چهره شد، چون در دربی سرخابی هنرمندان گل زد، شادی پس از گل منحصربهفردی نمایش داد و با همه کیلوهای اضافهاش سوژه فضای مجازی و شوخیهای متنوع شد و از همه مهمتر، جنبه همه این شوخیها را داشت. حالا این دومین حاشیه بامزه بهنام بانی در فضای مجازی است. بعد از انتشار ویدیو و عکس پرشهایش روی استیج با اعضای گروه و فریاد «سالن بالا»یش. ما بازیهای خیریه یا پیشکسوتی را به طرز عجیبی جدی گرفتهایم؛ فکر میکنیم قرار است با پیروزی در آنها جبران همه شکستها را بکنیم یا به همه آرزوهای نرسیده برسیم، حتی اگر پیشکسوتان آ.ث میلان به ایران میآیند، چنان تدارک میبینیم که انگار شبکههای تلویزیونی دنیا صف کشیدهاند برای تماشای آن و این، غیرت و آبروی ایرانی است که باید به هر ترتیب حفظ شود و شکستی در کارنامه ثبت نشود. درحالی که ذات بازیهای خیریه و جذابیت پنهانش، همین شادکردن دل تماشاچیانش است. اینکه چربیهای اضافه را ببینی و یاد حسرتهای قدیم کنی، اینکه خاطره تکنیکها و شوتهای ناب را مرور کنی، اینکه ستارههای متفاوت را در لباس ورزشی ببینی و با همهاش لبخند بزنی و شاد شوی. بازی خاطرهانگیزی که مایکل شوماخر و میشائیل بالاک برای کمک به کودکان یتیم برگزار کردند یا نمونه دیگری که مورینیو به عنوان سرمربی تیم، برای تکمهاجم حریف جفتپا گرفت تا ضدحمله را خنثی کند و خنده و تشویق کل استادیوم را همراه داشت. از این نمونهها در بازیهای خارجی بسیار است.
درخشش این بازیهای خیریه، در نتیجه و نمایش بازی و گلهای جذاب نیست، به همین خندهها و مقدار کمکهایی است که به دست میآید.
بهنام بانی هم ناخواسته بازی پنجشنبه هنرمندان را در چنین شرایطی قرار داد و حالا این بازی با این حرکت او به یاد میآید. دمش گرم که هم به عنوان یک تپل دوستداشتنی آبروی چاقها را خرید، هم به عنوان یک خواننده (و نه فوتبالیست قدیمی و سروزن) گلزنی کرد، هم دلها را شاد کرد و هم با «عاشقوتنم یعنی… ایشالا همیشه شاد باشید و بخندید» نشان داد که ستارهها هم باید جنبه حضور در فضای عمومی را داشته باشند. صدایت گرم بهنام بانی!