ناصر نصیری
مدرس دانشگاه و طراح گرافیک
اندرو وارهولا معروف به اندی وارهول ششم ماه اگوست ۱۹۲۸ با اصالتی اسلواکیایی در امریکا به دنیا آمد. بهعنوان یک عصیانگر بزرگ در تاریخ هنر نامش در تاریخ هنر و زیباییشناسی جهان باقی ماند. قزلآلای زیبایی شناسی که بر خلاف تمامی متر و معیارهای هنر حرکت کرد و در ذهن و رفتار و آثارش در یک حالت مالیخولیایی به مخالفت جدی با هنرهای زیبا پرداخت و درست در نقطه مقابل آن ایستاد.
او به تشویق خانواده در رشته هنرهای بازرگانی یا همان هنرهای تبلیغاتی تحصیل کرد، بعد به نیویورک رفت. در آنجا در مدت کوتاهی به مطرحترین طراح و تصویرساز آگهیهای تجاری تبدیل شد.
نخستین نمایشگاه انفرادیاش را در گالری «هیوگو» برگزار کرد و بلافاصله همراه با تعدادی از تصویرگران برجسته در موزه هنرهای مدرن نیویورک نمایشگاه گروهی برپا کرد. وارهول نقاشی را در دهه شصت میلادی قرن بیستم آغاز کرد.
در نقاشیهایش همان رفتار آگهیهای تجاری را از نقطه نظر تکنیکی در پیش گرفت و موضوع نقاشیهایش بیشتر اجناس و اشیای روزمره مردم بود. از قوطیهای سوپ کمپیل و بطریهای نوشابه گرفته تا هر چیزی که مورد استفاده روزمره مردم عادی بود. علاقه بسیاری به چاپ سیلک اسکرین داشت و با همین تکنیک پرتره افراد مشهور و مردمپسند از جمله «مرلین مونرو» و «البزابت تیلور» را اجرا کرد که تمامی این پرترهها در واقع سمبلی شدند برای سبک پاپ. وارهول ذائقه توده مردم را بدرستی دریافته بود که میگفت همه مردم در آرزوی ستاره شدن هستند و پیرو همین ایده، عقیده داشت که فروشگاههای زنجیرهای شباهتی عجیب به موزهها دارند.
نام آتلیه شخصی خود را کارخانه گذاشت و مقصودش از انتخاب این اسم تولید انبوه بود یعنی میگفت که اگر آثار هنری نفیس مثل یک نوشابه به تولید انبوه برسد دیگر آن ارزش منحصر به فرد و… را نخواهد داشت.
با ایده ماشین آثار هنری شروع به تولید بیش از ۳۰۰ فیلم تجربی زیرزمینی با موضوعهای کاملاً عصیانی علیه تمامی ساختارهای اجتماعی و هنری کلاسیک تولید کرد. نخستین فیلمش «خواب» نام داشت.
در جولای سال ۱۹۶۸ زنی بهنام والریا سولانیس (سولاناس) سه بار به وارهول شلیک کرد و تیرها به قفسه سینه وارهول اصابت کرد ولی او به طرز معجرهآسایی از مرگ نجات پیدا کرد اما از آن به بعد اندی وارهول تبدیل به یک انسان منزوی و تنها شد و اعتمادش را به همه از دست داد. از این اتفاق به بعد وارهول بیشتر اوقات خود را برای تهیه پرتره از شخصیتهای مشهور و بسیار ثروتمند مانند «مایکل جکسون» و «بریژیت باردو» میگذراند.
در آغاز دهه هفتاد میلادی قرن بیستم یک کلوب شبانه تأسیس کرد و بعد مجله اینترویو را راهاندازی کرد و در آن وجه غالب را به تفسیر هنر مدرن اختصاص داد. نظر وارهول درباره واژه هنر تقریباً همان باوری بود که در کشور ما نیز رایج است. وارهول میگفت: خوب پول در آوردن هنر است، کار کردن هنر است و حتی تجارت سودمند هنر است.
تمام زندگی وارهول برای دستیابی به ثروت و شهرت گذشت و برای رسیدن به این مقصود همه چیز حتی خانواده را هم نادیده گرفت. وارهول میدانست که رؤیای امریکایی فقط با کار فراوان به دست میآید به همین دلیل میگفت: «وقتی شما هنر پاپ را فهم کنید دیگر هیچ نشانهای را همان طور که بود نمیبینید با ضرباهنگ پاپ بیندیشید، نگاه تان به جامعه پیرامونی دیگر نگاه قبلی نخواهد بود.» او در فوریه ۱۹۸۷ در نیویورک و در سن ۵۸ سالگی چشم از جهان فرو بست.
* نمایشگاهی از عکسهای دیده نشده «اندی وارهول» در دانشگاه استنفورد از ۲۹ سپتامبر تا ۶ ژانویه سال ۲۰۱۹ برگزار میشود. وال استریت ژورنال، این نمایشگاه را مجموعهای بینظیر از عکسهای اندی وارهول توصیف کردهاست.
برچسباندی وارهول
مطلب پیشنهادی
حتما باید خواند/ کمدی انسانی؛ پروژه جاه طلبانه آقای بالزاک
“کمدی انسانی” (La Comédie Humaine) مجموعهای عظیم از رمانها و داستانهای کوتاه است که توسط …