محسن وظیفه
خبرنگار
غلامرضا تختی اسطوره فراموش نشدنی ورزش ایران قرار است بار دیگر بر پرده سینمای ایران ظاهر شود. بهرام توکلی بعد از اتمام فیلمبرداری دوره کودکی و نوجوانی تختی، چند روزی است که فاز دوم فیلمبرداری این فیلم را آغاز کرده است. اما از این فیلم که بگذریم، ما چقدر به تختی پرداختهایم؟
نام غلامرضا تختی همواره در عرصه سیاست، فرهنگ و هنر ایران شنیده شده است. اینکه نام یک قهرمان ورزش کشتی مدام در حوزه فرهنگ و هنر و حتی سیاست شنیده شود، نکتهای است که نیاز به واکاوی دارد. شاید بهترین پاسخ را در این باره مرحوم ناصر ملک مطیعی داده است: «همه ما در سینما مشهور بودیم و شاید مرا در همه ایران میشناختند اما تختی محبوب[دلها] بود و من این را زمانی فهمیدم که به تشییع جنازه تختی رفتم. هزاران نفر برای تختی آمده بودند و گویا هیچکس مرا نمیشناخت.» این خاصیت منحصربه فرد در کمتر شخصیتی وجود داشته که باعث شده است از تختی یک چهره ویژه و مهم رسانهای بسازد اما این سؤال مهم درباره او وجود دارد که «ما چندان به تختی نپرداختهایم و در معدود مواردی هم که به او پرداختهایم، حق مطلب را درباره این شخصیت حداقل کم نظیر ادا نکردهایم.»
تختی و رسانههای مکتوب
پرداختن به تختی طی این نیم قرن در رسانههای مکتوب ما عمدتاً به همان روزهای تولد و مرگش یعنی ۵ شهریور و ۱۷ دی خلاصه شده و روزهای دیگر نام و نشانی از تختی در این رسانهها نیست. در سالهای اخیر هم این رسانهها بیش از آنکه به معرفی شخصیت مردمی تختی بپردازند، همه درگیر این موضوع بودهاند که بگویند تختی کشته نشد بلکه خودکشی کرد! موضوعی که مشخص نیست در چه مرحلهای از اهمیت قرار دارد؟
موسیقی و تختی
در حوزه هنر، موسیقی هم سعی کرده است که در ادای دین به تختی کم نگذارد. تختی در این بخش هم از محبوبیت برخوردار بوده است. از چکناواریان گرفته تا شهرام ناظری همه سعی کردهاند که با ارائه آثاری ماندگار از تختی بگویند. شهرام ناظری اولین بار در افتتاحیه مسابقات بینالمللی جام تختی آهنگ ویژهای را برای تختی خواند. اثری که مورد اقبال جامعه کشتی هم قرار گرفت. چند سال بعد در بهمن ۱۳۹۵ در حالی آیین رونمایی از آلبوم پوئم سمفونی «جهان پهلوان غلامرضا تختی» در سالن خلیج فارس فرهنگسرای نیاوران با حضور اهالی هنر و ورزش برگزار شد که در سال ۹۳ هم لوریس چکناواریان سمفونی تختی را نوشته و اجرا کرده بود. رهبری ارکستر این سمفونی برعهده علی رهبری رهبر ارکستر برجسته ایرانی و آهنگسازی آن برعهده پوریا خادم (فرزند رسول خادم) و خوانندگیاش نیز برعهده محمد معتمدی با شعر مهرداد مولوی – شاعر جوان ۱۸ ساله کشور – بود. این اثر توسط ارکستر فیلارمونیک پراگ که یکی از ۲۰ ارکستر برتر دنیاست در استودیو اسمچکی تولید شده است.
سینما و تختی
بعد از رسانههای مکتوب و نوشتاری باید به سراغ رسانههای گفتاری و شنیداری رفت و دید که آنها با تختی چه کردهاند. در این بخش سینما بهعنوان هنر هفتم از همه سرآمدتر است، اما این رسانه سرآمد برای تختی در سالهای اخیر چه کرده است؟ در سینما اما آنچه مهم است، بحث درام و داستان است. نویسنده و کارگردان باید بتواند از دل زندگی یک نابغه، داستان جذابی را بیرون بکشند که قابلیت سرگرم کردن و حتی تحت تأثیر قرار دادن مخاطب را داشته باشد. به همین دلیل ساخت فیلم در مورد نوابغ واقعی گاه آنقدر سخت میشود که خیلیها عطایش را به لقایش میبخشند. شاید به همین دلیل هم بوده که در سالهای گذشته کمتر سناریستی جرأت کرده به زندگی تختی ورود کند و درباره او بنویسد و گرنه چه نابغهای بهتر از غلامرضا تختی که با زندگی پر رمز و راز خود میتواند سوژهای مهم و جذاب باشد که یک جامعه را تحت تأثیر قرار بدهد. شاید اگر کسی بخواهد و بتواند، در زندگی تختی اینقدری سوژه وجود داشته باشد که ۱۰ فیلم هم از زندگی او ساخته شود اما آیا واقعاً میتوان زندگی و البته مرگ رمزآلود تختی را چنانکه حق مطلب است، نشان دهد یا اینکه مجبور به سانسور کردن این قسمت از داستان قهرمان اسطورهای ورزش ایران است؟
حال که خبر میرسد بهرام توکلی میخواهد این فیلم را بسازد، باید دید نگاه او به این فیلم چگونه است؟ آیا این فیلم به نگاه حاتمی نزدیک است یا اینکه چیزی شبیه به ساخته افخمی از آب درمیآید؟ تصمیمی مهم و اساسی که میتواند بخشی از نیاز جامعه را در معرفی صحیح تختی ارضا کند اما واقعاً چنین اتفاقی رخ میدهد؟ اولین تصاویر از این فیلم منتشر شده خیلیها را به وجد آورده است اما باید منتظر ماند و دید که آیا سینما میتواند به دین خود در قبال تختی عمل کند یا نه؟
مطلب پیشنهادی
پایداری باور؛ چرا ما مقابل تغییر در عقایدمان مقاومت داریم
سایت بدون – مقاومت در برابر تغییر باور، که به اثر بازگشتی یا محافظهکاری مفهومی …