تابلویی که دیشب در تهران ۳ میلیارد تومان فروخته شد / عکس

شب گذشته (جمعه ۲۷ دی) گرانترین اثر فروخته شده در حراجی تهران تابلویی از حسین زنده‌رودی بود که بیش از ۳ میلیارد تومان چکش خورد.

سایت بدون -نقاشی حسین زنده‌رودی با عنوان «قوس آبی نیلگون» گرانترین اثری بود که در حراجی تهران فروخته شد. این اثر که بین ۳ تا ۴ میلیارد تومان قیمت گذاری شده بود، در نهایت با قیمت ۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان فروخته شد.

نقاشی «قوس آبی نیلگون» اثر حسین زنده‌رودی

درباره اثر

حسین زنده‌رودی (قوس آبی نیلگون)

از میان هنرمندان نوسنت‌گرا که در دهه چهل پایه‌گذار مسیری تازه در فضای هنر مدرن ایران بودند، بی‌شک حسین زنده‌رودی، با ارایه آثاری خلاق و جسورانه در کار نقاشی با خط نامی ماندگار و شناخته شده است. او به دلیل مجموعه آثار سقاخانه‌ای و نقاشیخط‌هایش شهرتی جهانی یافته است.

زنده‌رودی در آثار دهه پنجاه و نیز اثر حاضر، با پرداختن به ویژگی‌‌های فیگوراتیو خط، وجه فیگورال بیرونی و جنبه هویتی خط را در بستر نقاشی نمایان ‌ساخت. او با بی‌اعتنایی به اصول خوشنویسی و در هم ریختن کلیه قواعد سنتی و عبور از معنا، به چیزی فراتر از نگارش یک متن خوانا رسید و در نهایت آثاری که با تکیه بر همین رویکرد مدرنیستی در پایان آن دهه پدید آورد، بومی و دارای نوعی هویت فرهنگی هستند که با زبان بصری مألوف و آشنا با مخاطبش به زبانی جهانی سخن می‌گویند.

او برای رسیدن به چنین دستاوردی، با شکستن پیوند استوار میان حروف، به نوعی ساختارشکنی در ساختمان هندسی کلمات و خوشنویسی فارسی اقدام کرد و چیدمانی درهم از حروف را مبتنی بر چشم‌اندازی نقاشانه و در پیوند با حرکت‌های رها و بداهه قلم وارد کار نقاشی‌اش کرد. در اثر حاضر جنبه‌های متفاوت دلالت‌گری رسانه خط به واسطه ایجاد ریتم، حرکت و درهم‌تنیدگی نشانه‌ها، در ترکیبی پیچ‌درپیچ و دوار، نمونه‌ای اصیل از اوج پختگی خط‌نگاری‌های او در پایان دوران سقاخانه به حساب می‌آید.

در این تابلو عنصر فرمال، همان حرف «ه‌‌» فارسی است، که بصورت قرینه حول یک محور و به‌شکل آیینه‌وار تکرار شده و درهم پیچیده‌ و به فرم نشانه بی‌نهایت «∞» در حالتی سیال در آمده است. زنده‌رودی هوشمندانه مفهوم بی‌نهایت را از فرمی نامیرا و مبتنی بر زیبایی‌شناسی نهفته در قوس گنبدهای معماری ایرانی اقتباس کرده و آن را با اصول نقاشی انتزاعی در آمیخته است. شکل کلی اثر از تقاطع سطوح فرم‌های بداهه همین نماد و همپوشانی آن‌ها در چیدمانی پیوسته و رمزگونه، در کنتراست با پسزمینه سفید سامان می‌گیرد. خط در فضای کلی تابلو به مثابه عنصری تکرارشونده و به‌صورت بافتاری از نوشتار، قوسی بزرگ و رنگارنگ را ایجاد می‌کند.

نگرش زنده‌رودی در این تابلو در به‌کارگیری رنگ و نور با توجه به چیدمانی مرکزگرا، علاوه بر ایجاد ریتم در چشم مخاطب، تأکیدی بر مضمونی آشنا از کثرت در وحدت دارد که قرن‌هاست الگویی مسلط بر هنر و تزیینات معماری ایرانی شده و اکنون به دست هنرمندی با دغدغه‌های مدرنیستی، صورتی تازه‌ یافته تا مخاطبان غربی را نیز تحت‌تأثیر عرفان شرقی قرار دهد. این روایت نمادین از خط در فرآیند تحولات تصویری دهه پنجاه که زنده‌رودی در پاریس زندگی می‌کرد، هم‌پای نهضت‌های لتریسم در اروپا و پاپ‌آرت در امریکا نیز قابل تحلیل است.

در این میان آنچه بیش از همه خودنمایی می‌کند، اندازه این تابلوست که در نخسیتن مواجهه با آن، بسیار شگفت‌انگیز و تأثیرگذار می‌نماید. این تابلو تنها یک بار در سال ۱۹۹۵م و در نمایشگاه موزه برنای به‌نمایش درآمده و یکی از بزرگترین تابلوهایی است که تاکنون از حسین‌زنده‌رودی دیده شده است. در بررسی جایگاه حسین‌ زنده‌رودی و آثارش در تاریخ هنر معاصر ایران، تابلوی پیش‌رو بی‌شک یکی از ممتازترین نمونه‌های شناخته‌شده از کارنامه هنری اوست و حراج تهران این اثر را برای اولین بار به بازار هنر ایران معرفی می‌کند.

مطلب پیشنهادی

حتما باید دید/ پنجره عقبی؛ هنرنمایی آقای هیچکاک

سایت بدون – فیلم “پنجره عقبی” (Rear Window) ساخته آلفرد هیچکاک یکی از شاهکارهای سینمای …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *