سیما فراهانی| شهروند
نجفی را پیش از جنایت جنجالیاش همه میشناختند. فردی با اعتبار، شخصیتی سیاسی بانفوذ و با منزلت؛ بعد از این قتل پر حاشیه بود که تمام مردم از گوشه و کنار کشور درحال تحلیل این حادثه و چرایی این قتل جنجالی بودند. چرا چنین شخصیت مهمی دست به چنین کاری زده است. نجفی را بعد از جنایت همه دیدهایم. روزهای نخست که او را دستگیر کرده بودند، لباس مجرمان را بر تنش کردند و در مقابل قاضی و پلیس و وکیل از او بازجویی کردند. خبرنگاران دورش جمع شدند. نجفی خونسرد بود، نه شوکه بود و نه سعی میکرد در رفتارش اغراقی داشته باشد. حتی عصبی هم نبود. وقتی خبرنگاران به سراغش رفتند، با خونسردی و کاملا مسلط به سوالاتشان پاسخ داد و از دوربینها و فیلمها نهراسید. تا اینکه ۴۵ روز گذشت. نجفی را این بار به دادگاه بردند. بعد از چندین روز حالا او را همچنان خونسرد و با رفتاری آرام و متین میبینیم. در دو جلسه دادگاهش همچنان نه عصبی شد، نه حرف نامربوطی زد، نه گریه کرد و حالش بد شد. سیاستمدار پرحاشیه این روزها ، در جلسه دادگاهش موبهمو قتل را توضیح داد. روایتهایی را مطرح کرد و حرف هیچکس باعث نشد از کوره در برود. عصبی شود، گریه کند یا احساساتی شود. کاملا به واژهها، جملهها و رفتارهایش مسلط بود. حالا باید دید این رفتار از کجا نشأت میگیرد. اصلا از لحاظ روانشناختی درست است یا نه و اینکه روند جلسه دادگاه با این رفتارها و اظهارات نجفی، ممکن است به کدام سمت و سو برود. جلالی روانپزشک و عضو انجمن روانپزشکان ایران و عبدالصمد خرمشاهی حقوقدان باسابقه، با تحلیل رفتارهای نجفی و روند دادگاه، این موضوع را بررسی کردند. در ابتدا دکتر جلالی در گفتوگویی با خبرنگار «شهروند» به تحلیل رفتارهای محمد علی نجفی از زمان وقوع جنایت تا آخرین جلسه دادگاهش پرداخت.
به نظر شما نجفی با آن همه اعتبار و آبرو، حالا که بهعنوان یک متهم در انظار ظاهر میشود، رفتارهایش طبیعی است؟
این تحلیل دقیق نیاز به بررسی نزدیک دارد. جواب خیلی از این پرسشها نزد خود نجفی است و باید او را از نزدیک ببینیم و رفتارهایش را بسنجیم. ما درحال حاضر فقط یکسری پیشداوریهای خودمان را بیان میکنیم. فکر میکنم که از نجفی همین انتظار میرود که رفتارش طبیعی باشد. یعنی مجموعه زندگیاش راهی غیراز این باقی نمیگذارد که بتواند رفتاری متعادل داشته باشد. ما یک نقطه بیتعادل در زندگی یک آدمی سراغ داریم با مجموعه چیزهایی که از او میشناسیم و در اختیار داریم. اعم از کارنامهای که او در کارهایش داشته و صحبتهایی که همکاران او دربارهاش مطرح کردهاند، خیلی با رفتارهای الانش همخوانی دارد. اگر نجفی دچار فروپاشی شده باشد، فروپاشیاش به پیش از قتل بر میگردد. درست است که این قتل از بعد انسانی قابل دفاع نیست و بسیار تأسف برانگیز است. اما نجفی فروپاشیده شده همان نجفی است که ماشه را میکشد.
به نظر شما بررسی رفتار نجفی بعد از جنایت میتواند مهم باشد؟
این نقطهای که الان نجفی در آن ایستاده ارزش تحلیلی ندارد، چون رفتار الانش خیلی تعیینکننده نخواهد بود. مهم این است که بدانیم چرا نجفی و نجفیها به این نقطه میرسند که دست به چنین کاری بزنند و کسی مثل نجفی بایستد و تپانچه را شلیک کند. من فکر میکنم که نقطه تحلیل را باید به این سمت برد که چرا چنین مردی آنچنان دچار پوچی و تهی بودن میشود که دست به خودزنی و به حراج گذاشتن اعتبار و سرمایه و آبروی ۴٠ ساله خودش میزند.
رفتارهای نجفی از همان ابتدا تا الان کمی خونسرد به نظر میرسد، به نظر شما این رفتار طبیعی است؟
این نکتهای است که بعد از ماجرای قتل مطرح شد. من بهعنوان یک پزشک نمیتوانم نادیدهاش بگیرم. اگر چنین آدمی در چنین جایگاهی خونسرد باشد و این روند بیتفاوتی و خونسردی ادامه پیدا کند، باید احتمالهای دیگر را مدنظر داشته باشیم. چراکه اگر بررسی دقیق شود ممکن است مشکل مغزی وجود داشته باشد. البته تا الان پزشکان این موضوع را بررسی کردهاند، ولی اگر رفتار ایشان سرد و بیتفاوت باشد، این میتواند با آدم باوجدانی مثل نجفی ناسازگار باشد. چراکه نجفی قاتل حرفهای نیست و طبیعتا باید احساس گناه را در رفتارش بروز دهد. هر احساس گناهی بازتابی دارد. بنابراین به نظر من باید وضع او بررسی شود. چراکه آدم باوجدان باید رفتار توأم با احساس گناه داشته باشد. از طرفی هنگام وقوع حادثهای یک ترومای بیتفاوتی در فرد میتواند طبیعی باشد، اما این تروما نباید طول بکشد و زمانش کوتاه خواهد بود. البته باز هم میگویم باید رفتارهای نجفی را از نزدیک دید معاینه و بررسی کرد، چراکه من اصلا ایشان را از نزدیک ندیدهام و روند پرونده را خیلی با جزییات نمیدانم. ولی به نظر من باید رفتارهایش بررسی شود. حداقل میشود گفت که یک پرسش مهم و قابل تحمل است و پاسخ این پرسش میتواند در روند قضائی هم پاسخ تعیین کنندهای باشد و نمیتوان بیتفاوت از کنارش گذشت.
به نظر شما چنین فردی با آن مقام و منزلت در جامعه، حالا که دچار چنین گرفتاری شده، باید چه رفتاری داشته باشد که طبیعی به نظر برسد؟
ممکن است یک آدم بر خودش خیلی مسلط باشد، اما باز هم احساسات خود را میتواند از طریق کلام بیان کند و وضع خودش را بعد از مدتی به زبان بیاورد. نمیشود گفت که او همچنان در شوک قرار دارد. با این حال تا فرد معاینه نشود نمیشود به سوالها جواب داد.
می شود گفت که رفتارهای ایشان به خاطر مقام و منزلتی که در جامعه داشته و همیشه بهعنوان یک فرد مهم در اجتماع ظاهر شده است، نشأت میگیرد؟
خیر. باز اگر اینطور باشد باید از لحاظ روانی تعادل خودش را از دست داده باشد که بتواند همچنان درحال و هوای مدیر خودش را نگه دارد و فراموش کند که دست به چنین کاری زده است.
به حقوق اولیای دم هم توجه کنید
عبدالصمد خرمشاهی حقوقدان و وکیل دادگستری، با تحلیل روند دادگاه، دفاعیات
نجفی را مغایر با تحقیقات در دادسرا و مسیر معمولی یک پرونده جنایی دانست
و دراینباره توضیحاتی به خبرنگار «شهروند» ارایه کرد: «نجفی در همان
روزهای نخست در دادسرا تمام جزییات قتل را کامل توضیح داد و به همه چیز
اعتراف کرد. قاعدتا وقتی مجرم اقرار میکند، باید دفاع براساس اعترافات
متهم باشد. یعنی جرم اتفاق افتاده، اما ممکن است در این میان دلایلی وجود
داشته باشد که بتواند طبق ماده قانونی استثنا قایل شد. یعنی مثلا بر علل
موجه وقوع جرم تأکید کرد. اما در رسیدگی در دادگاه این روند ادامه پیدا
نکرد. دفاعیاتی که الان از نجفی میشود با اظهارات در دادسرا مغایرت دارد و
مسیر معمولی پرونده ادامه پیدا نکرده است. به نظر من وکیل باید در مقام
دفاع طوری صحبت کند که مثلا این جرم اتفاق افتاده، اما به دلایل قانونی
مستوجب مجازات قصاص نیست. اما دیدیم که در دادگاه همه چیز فرق کرد. بحث
شخص ثالث پیش کشیده شد و ایراداتی مطرح شد. در صورتیکه وقتی پرونده از
دادسرا به دادگاه میرود، ایرادات پیش از تشکیل جلسه دادگاه باید مطرح
شود. آن هم به دنبال اخطاری که دادگاه به وکلا اعلام میکند. بنابراین
باید این مسائل پیش از دادگاه اعلام میشد نه در جلسه؛ ضمن اینکه دفاعیات
روال منطقی ندارد. این دفاعیاتی که الان در دادگاه میبینیم با نوع اقراری
که نجفی کرده بود، تناسب منطقی ندارد. در کنار همه اینها چیزی که به آن
توجه کردم این بود که در طول این چند هفته حقوق اولیای دم خیلی کمتر از
مسائل حاشیهای دیگر در نظر گرفته شده است. یعنی درواقع کمتر از حقوق
مقتول صحبت شده است. اگر هم حرفهایی زده شده، به ضرر مقتول بوده است. کسی
از خانواده مقتول حمایت نکرده است. به نظر من فارغ از همه مسائلی که وجود
دارد، بههرحال یک انسان جان خود را از دست داده است. اما این موضوع در
این پرونده کمرنگ بوده است. وظیفه وکلای نجفی است که با توجه به اینکه
ایشان اقرار کرده است، به دفاع بپردازند. در چنین پروندههایی یا در
دادگاه به کل منکر جرم میشوند یا بر اساس اقرار، ثابت میکنند که این جرم
مستحق مجازات نیست و نباید قصاص شود. اما در این پرونده چیزی بین این دو
مورد مطرح شده است. اگر قبول شده باید دفاع در همین زمینه باشد و اگر هم
نه باید انکار صورت میگرفت، اما آرایش دفاعی خوبی ندارد. درحال حاضر هم
با توجه به مسائلی که دیدهام و با توجه به اقرار متهم، قطعا مجازات وی
قصاص خواهد بود، مگر اینکه در بررسی علل جرم، شامل استثنا شود که همه چیز
بستگی به نظر قاضی دارد.»