تلویزیون با عادل و دایی چه کرده است؟/جرم محبوبیت

سایت بدون – علی دایی و عادل فردوسی‌پور دو نفر از چهره‌های تأثیرگذار فوتبال ایران هستند که اولی در زمین سبز و دومی در رسانه، حسابی به شهرت رسیدند. علی دایی با وجود اینکه کریستیانو رونالدو به چند قدمی‌اش رسیده؛ ولی همچنان برترین گل‌زن ملی تاریخ فوتبال محسوب می‌شود و شناخته‌‌شده‌ترین چهره فوتبال ایران در دنیاست. از سوی دیگر، عادل فردوسی‌پور، مجری سابق برنامه ۹۰ هم با اجرای قریب به ۲۰ سالِ یکی از پرمخاطب‌ترین برنامه‌های ورزشی تاریخ ایران، نامش را بر سر زبان‌ها انداخت. حالا هم علی دایی و هم عادل فردوسی‌پور تقریبا اسیر سرنوشت مشابهی شده‌اند و هر دو با فشار طیف خاصی که شاید ریشه مشترکی داشته باشد، از دور خارج شده‌اند. علی دایی، کاپیتان و سرمربی سابق تیم ملی ایران مدت‌هاست محروم شده و ظاهرا دستوری مبنی بر نسپردن تیم‌های لیگ به او صادر شده تا «شهریار» از فوتبال که یکی از عشق‌های زندگی‌اش است، دور بماند. شرایط درباره عادل فردوسی‌پور هم به گونه‌ای است که او هم ماه‌ها از برنامه محبوبش دور مانده و نه‌تنها در شبکه سه، بلکه در شبکه‌های دیگر صداوسیما و البته پلتفرم‌های اینترنتی هم امکان مجری‌بودن و گزارشگری را از دست داده است.
به غیر از این دوری اجباری، علی دایی و عادل فردوسی‌پور وجه اشتراک دیگری هم دارند که هر دو به تلویزیون برمی‌گردد؛ علی دایی می‌گوید دیگر حاضر نیست با دوربین‌های سیما صحبت کند و عادل فردوسی‌پور هم با وجود تمایل برای بازگشت و اجرای برنامه محبوبش، با محرومیتی عجیب و غریب روبه‌رو شده است. نکته مهم داستان این است که وقتی پای تلویزیون به میان می‌آید و کار قضاوت به دست مردم سپرده می‌شود، تلویزیون مقصر است و از آن مهم‌تر «نامحبوب».
داستان جدایی اجباری عادل فردوسی‌پور از تلویزیون و شبکه سه را تقریبا همه می‌دانند. او بعد از روی‌کارآمدن علی فروغی، رئیس سابق بسیج صداوسیما به‌عنوان مدیر شبکه سه، با محرومیت مواجه و برنامه ۹۰، پربیننده‌ترین برنامه تلویزیونی که عادل برایش زحمت بسیاری کشیده بود هم برچیده شد. با اعمال چنین رفتاری علیه عادل فردوسی‌پور، چهره‌های سرشناس زیادی تلاش کردند با وساطت، عادل و ۹۰ را دوباره به تلویزیون برگردانند؛ ولی ظاهر دستور برای نبودن عادل فردوسی‌پور جدی‌تر از آن بود که با وساطت حل‌وفصل شود. در مدتی که عادل فردوسی‌پور از شبکه سه، به‌عنوان مجری و گزارشگر محروم شده، همواره مخاطبان از صداوسیما انتقاد کرده و آن را نه «ملی»، بلکه صداوسیمای «میلی» قلمداد کرده‌اند که علاقه‌ای به احترام‌گذاشتن به سلیقه مخاطب ندارد. در طول این مدت اما علی فروغی همواره سکوت کرده بود و تمایل نداشت درباره عادل فردوسی‌پور صحبت کند. با‌این‌حال او روز گذشته این سکوت را شکست و با انتشار ویدئویی در فضای مجازی که در حال گفت‌وگو با یکی از رسانه‌هاست، درباره عادل فردوسی‌پور چندین جمله تند به زبان آورد؛ از‌ جمله اینکه عادل مظلوم‌نمایی می‌کند و از آن مهم‌تر که اگر فردوسی‌پور را اخراج نمی‌کرد، صداوسیما از هم می‌پاشید! او در بخشی از این ویدئو این‌طور می‌گوید: «نه محبوبیت ایشان برای ما پنهان بود و نه تخصص ایشان، اما وقتی می‌بینید یک دروازه‌بان دارد در یک خط دیگر حرکت می‌کند، باید شخص دیگر را درون دروازه بگذارید. درباره ایشان باید بگویم که کار داشت از مدار خارج می‌شد. بقیه هم داشتند نگاه می‌کردند و با این روش صداوسیما داشت از هم می‌پاشید… . ناگزیر بودم که این تصمیم را بگیرم و راه هم برای ایشان باز است و به شما بگویم ایشان دارد مظلوم‌نمایی می‌کند. ایشان کارمند رسمی صداوسیماست و در همین یک سال اخیر یک میلیارد از مطالبات ایشان را پرداخت کرده‌ایم. با امضای بنده به ایشان ترفیع شغلی دادیم، شبکه ورزش زیر نظر شبکه سه است و ایشان رقم زیادی بابت برنامه فوتبال ۱۲۰ دریافت کرد. به ایشان پیشنهاد دادیم بیاید گزارش کند؛ اما خودش قبول نکرد. برخلاف این مظلوم‌نمایی‌ها و در همان دوره‌ای که بحث مهاجرت شده بود، ایشان به‌صورت دستی درخواست فوتبال ۱۲۰ را به ما داد».
صحبت‌های علی فروغی شاید به نظر خودش در این راستا صورت گرفته تا تصمیمش را موجه جلوه دهد؛ ولی حمله تند مخاطبان به او در کامنت‌های مختلف نشان می‌دهد نه‌تنها از توضیحات فروغی قانع نشده‌اند؛ بلکه آن را فرافکنی هم می‌دانند. نگاهی به کامنت‌های منتشرشده در سایت‌هایی که ویدئوی فروغی را به اشتراک گذاشته‌اند، به‌خوبی نشان می‌دهد که احساس مردم به صداوسیما نه‌تنها مثبت نیست؛ بلکه به طرز چشمگیری منفی شده است. مخاطبان زیادی با دفاع از عادل فردوسی‌پور به علی فروغی تاخته و ناآگاهی‌اش را زیر سؤال برده‌اند. آنها به این مورد اشاره کرده‌اند که او با «رابطه» و نه بر‌اساس «تخصص» و «شایسته‌سالاری» به ریاست شبکه سه سیما رسیده و اشاره‌ای هم به یکی از افراد نزدیک در قدرت کرده‌اند که ارتباط فامیلی با علی فروغی و این انتصابش داشته‌ است. کامنت‌های منفی در این زمینه آن‌قدر زیاد است که قاعدتا صداوسیما و علی فروغی (که تصور می‌کردند با تخریب چهره عادل در این گفت‌وگو، جو به سودشان عوض می‌شود) نتیجه مثبتی نگرفته‌اند. به نظر مخاطبان، همچنان تلویزیون با سپردن امور به دست افرادی که تخصصی ندارند، سیر نزولی‌اش ادامه‌دار خواهد بود. بحث درباره رفتاری که تلویزیون و علی فروغی با عادل فردوسی‌پور داشته‌اند، هنوز به اتمام نرسیده بود که گفت‌وگویی از علی دایی با «ورزش سه» هم دوباره به هجمه‌ها علیه صداوسیما اضافه کرد. علی دایی در گفت‌وگوی مذکور با اشاره به اینکه در صداوسیما علیه‌ او عمدا برنامه‌سازی می‌کنند، گفت که دیگر حاضر نیست با دوربین‌های تلویزیونی مصاحبه کند. او می‌گوید: «چند وقت پیش زمانی که برای بازی به رشت رفته بودیم، شخصی که هنرپیشه بود، ادعا کرد که من او را کتک زده‌ام. ۲۰:۳۰ هم فورا این خبر را پخش کرد. چطور ممکن است که دادگاه محکوم و فقط آن فرد را جریمه مالی کند. بدون اینکه اصلا با من صحبت شود و کسی نظر من را بخواهد یا مثلا در مدت دو سالی که سایپا بودم، مدام می‌گفتند که دایی قرارداد یک‌میلیارد‌و ۲۰۰‌ میلیون‌تومانی دارد؛ ولی نمی‌گفتند که من یک پیشنهاد کاری هفت‌میلیاردی را رد کردم. اساسا مسائلی را عنوان کردند که غیر‌حرفه‌ای بود؛ ولی خدا را شکر کار من را راحت کردند؛ چرا‌که دیگر با صداوسیما مصاحبه نمی‌کنم؛ چون دو، سه بار چنین اتفاقاتی افتاده. خیلی وقت است با کسانی که بخواهند راجع به من اشتباه صحبت کنند، کاری ندارم. شما می‌توانید نقدم کنید؛ ولی باید آن را درست، مؤدبانه، در چارچوب و بدون غرض‌ورزی انجام دهید؛ چرا‌که در غیر‌این‌صورت موضع شما برایم کاملا مشخص است». داستان دلخوری علی دایی از تلویزیون هم مربوط به روزهای اخیر نمی‌شود. همین روایت دایی از اتفاق رخ‌داده مربوط به اسفند ۱۳۹۶ است که ابتدا صداوسیمای گیلان و بعدها ۲۰:۳۰ علیه دایی جبهه گرفتند. دایی آن روزها کنایه‌ای هم به عده‌ای از صداوسیمایی‌ها زد و گفت عده‌ای از محبوبیت او هراس دارند و نگران هستند. اوج اختلاف دایی با تلویزیون را می‌توان به زمانی ربط داد که او از تیم سایپا به دلیل مسائل غیرفوتبالی کنار گذاشته شد. «۲۰:۳۰» برنامه‌ای علیه‌ او ساخت به این امید که دایی را «منفور» جلوه دهد. از او چهره فردی بازنده ساخت که اهل دعوا و بزن‌بزن است و فقط به فکر منافع خودش است. دست «۲۰:۳۰» در خدشه‌واردکردن به شخصیت دایی خیلی کوتاه بود. انتقادها از این برنامه «سفارشی» به‌سرعت زیاد و زیادتر شد تا در نهایت کار به «تذکر» برای مسببان ساخت این برنامه کشیده شود. مسخره‌کردن تعداد گل‌های علی دایی در برنامه صبحگاهی شبکه سه سیما هم دیگر موضوعی است که به تنش‌های به‌وجود‌آمده دامن زد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *