«یا جابر زر قبر الحسین فان زیارته تعدلمئه حجه و ان قبر الحسین بن علی ترعه من ترع الجنه … و ان کربلا ارض الجنه»
در بالای ضریح مقدس امام حسین(ع)که به وسیله شیعیان از هندوستان تهیه شده و ۵/۵ متر دراز و ۵/۴ متر پهنا دارد، با آب طلای خالص آیه نور و پس از آن، این حدیث نبوی نگاشته شده است. که معنای آن می شود:« ای جابر ، قبر حسین(علیه السلام)را زیارت کن; زیرا پاداش زیارت قبر حسین(علیه السلام)با پاداش انجام دادن صد حج (مستحبی) برابر است; و در حقیقت قبر حسین بن علی(علیه السلام)گلزاری از گلزارهای بهشت است… و زمین کربلا ، زمین بهشت به شمار میآید.»
جابر کیست و چرا نامش با کربلا و اربعین عجین شده است؟
جابر بن عبداللّه انصاری یار باوفای پیامبر صلی الله علیه و آله و شیفته حق و پاسدار جان برکف اسلام حدود پانزده سال قبل از هجرت در مدینه و در خانواده ای محترم، از خاندان «خزرج» متولد شد. پدر جابر «عبداللّه بن عمرو» از نخستین کسانی است که قبل از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه، اسلام را پذیرفت.
او تمام زندگی اش را وقف گسترش اسلام کرده بود. و بیش از صدسال داشت. در جنگ بدر شرکت کرد و در جنگ احد به درجه رفیع شهادت دست یافت. نام مادر جابر «نسیبه» بود و دختر، عقبه بن عدی به شمار می آمد.
جابر در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله عنصری پاک، مجاهدی مخلص و صحابی رسول خدا صلی الله علیه و آله شمرده می شد و همراه پیامبر صلی الله علیه و آله در ۱۹ غزوه شرکت کرد.
جـابر در کنار سلمان و ابوذر در شمار ۶ یا ۷ تن از صحابه است که در جریان سقیفه، نسبت به امام علی (ع) و شناختن حق امامت و جانشینی پیامبر (ص) برای آن حضرت، به وی وفادار ماندند.
جابر در شمار نخستین بیعتکنندگان با امام علی (ع) به خلافت بود و در جنگ صفین در رکاب آن حضرت به جنگ با معاویه برخاست در آستانۀ شهادت آن حضرت، آنگاه که در ۴۰ق بسر بن ارطاه از سوی معاویه به مدینه تاخت و مردم را به بیعت معاویه فراخواند، این امر را «بیعت ضلال» خواند و رفتار معاویه با مردم مدینه را به نقد گرفت، و در سفری که به شام داشت، با وی برخوردی انتقادی کرد و صلۀ او را نپذیرفت
در واقعه کربلا و شهادت امام حسین علیه السلام ، جابربن عبداللّه از پیرمردان مدینه ، و نگران ذریه رسول خدا بود. امام حسین در مقام احتجاج با لشکریان عبیداللّه بن زیاد، جابر را از جمله شاهدان سخن خود معرفی کرد. در روز عاشورا امام خطاب به دشمن می فرمود: آیا من پسر دختر پیامبر شما نیستم؟ آیا من پسر وصیّ و پسرعموی پیامبر شما نیستم؟ همو که پیش از همه به پیامبر| ایمان آورد.. . آیا پیامبر درباره من و برادرم نفرمود: این دو آقای جوانان اهل بهشتند؟ اگر گمان می برید که چنین نیست، کسانی هستند که اگر از آنان بپرسید، از حقیقت به شما خبر دهند. از کسانی چون جابر بن عبدالله انصاری و ابوسعید خدری و.. . بپرسید
چند روز پس از رسیدن خبر شهادت امام حسین(ع) جابر انصاری بارِ سفر به سوی کربلا بست. پیری و دوری راه و سبوعیت سفّاکانی چون یزید و ابن زیاد، مانع او از این سفر نشد. «عطیفه عوفی» شاگردش او را در این سفر همراهی می کرد. شیخ طوسی جابر را اولین زائر امام حسین (ع) دانسته و روز ورود او را به کربلا، بیستم صفر همان سال دانسته است.
سید بن طاووس، داستان زیارت جابر و عطیه از کربلا را نقل کرده و زیارتنامه ای را که جابر با آن، امام و شهدا را زیارت کرده، آورده است. جابر پس از زیارت، روی قبر خم شد و صورت خود را به قبر مالید و چهار رکعت نماز خواند و آن گاه به زیارت قبر علی اکبر رفت و آن حضرت را نیز زیارت کرد و بر قبر او بوسه زد و دو رکعت نماز گزارد. سپس به زیارت بقیّه شهدا رفت و با کلماتی عمیق زیارت نامه خواند. در پایان به زیارت حضرت ابوالفضل(ع) رفت و با جملاتی زیبا آن حضرت را زیارت کرد و دو رکعت نماز گزارد.
ویژگیهای جابربن عبداللّه انصاری وصیت پر راز و رمز رسول خدا صلی الله علیه و آله به اوست. این امر شگفت انگیز بیانگر مقام ارجمند و شخصیت عظیم جابر است. رسول خدا صلی الله علیه و آله به جابر فرمود:««امید آن است که عمر طولانی کنی تا فرزندی از من را که از نسل حسین علیه السلام است و محمد نام دارد، ببینی که علم دین را می شکافد و تشریح می کند. وقتی او را ملاقات کردی، سلامم را به وی برسان.»
جابر وصیت کرد; آماده سفر شد. و سر انجام در ۷۳یا ۷۴ یا ۷۸ قمری در ۹۴ سالگی در مدینه از دنیا رفت.
جابر از آن گروه صحابه ای است که احادیث فراوانی از پیامبر اکرم نقل کرده است ؛ از این رو، او را حافظ سنّت نبوی و مُکْثِر در حدیث خوانده اند. در منابع روایی و سیره و تاریخ ، به روایات جابر استناد بسیار شده و روایات وی مورد توجه مذاهب اسلامی بوده است . جابر در حوزه احکام فقهی صاحب رأی بوده و فتوا می داده و از این رو، ذهبی او را مجتهد و فقیه خوانده است .
جابر چندان جویای یافتن معارف دینی بود که برای شنیدن بی واسطه حدیث پیامبر از یکی از صحابه ، به شام سفر کرد این شوق ، جابر را در پایان عمر بر آن داشت که چندی مجاور خانه خدا شود تا احادیثی بشنود.جابر در مسجد نبوی حلقه درس داشت و حدیث املا می کرد و شماری از تابعین از وی علم می آموختند و حدیث او را می نوشتند.از جابر افراد فراوانی حدیث نقل کرده اند.
علامه امینی به تفصیل از ۱۱۰ نفر نام می برد که از اصحاب پیامبر بودند و حدیث غدیر را روایت کرده اند. یکی از آنان که به نشر فضایل علی(ع) و سیره پیامبرشجاعانه همت گماشت، جابر بود. او و دیگر زبدگان از اصحاب پیامبر سخنان آن روز حضرت را برای مردم بازگو می کردند و نمی گذاشتند غدیر خم از خاطره ها محو شود. یک بار که امام سجاد(ع) محمد حنفیه فرزند حضرت علی(ع) و امام باقر(ع) و جمعی دیگر در جلسه اش حضور داشتند، مردی عراقی وارد شد و او را به خدا سوگند داد تا آنچه از پیامبر دیده و شنیده بازگوید. جابر گفت: ما در نزدیکی «جُحْفه» در غدیر خم بودیم و در آن جا مردمانی بسیار از طوایف جُهَینه و مُزَینه و غفار (و دیگران) گرد آمده بودند. رسول اللهز خیمه خود بیرون آمد و دست علی(ع) را گرفت و فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَولاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ».