جعلیاتی که به اسم احمد شاملو دست به دست می‌شود

سایت بدون – تنها شعر یا متن‌های مثلا ادبی نیست؛ جعلیات آشنایی که سال‌هاست در فضای مجازی به نام احمد شاملو دست به دست می‌شود گاه حتی وصیت‌نامه‌ای است منسوب به این شاعر.

دوم مردادماه ۲۰ سال از درگذشت احمد شاملو (ا. بامداد)، شاعر، مترجم و نویسنده «کتاب کوچه» می‌گذرد.

برخی‌ شعرها و متن‌ها آن‌قدر با برچسب نام احمد شاملو در فضای مجازی و حتی بعضا در مجله‌هایی آمده که خیلی‌ها ممکن است جعلی بودن‌شان را باور نکنند. 

البته ماجرای انتساب دست‌نوشته‌های جعلی فقط مختص شاملو و شاعران و نویسندگان معاصر نیست؛ عده‌ای که می‌خواهند با منسوب کردن دست‌نوشته‌های خودشان به اسامی مطرح، به شهرتی برسند، از متن‌هایی به نام فردوسی گرفته تا سیمین دانشور و دیگران دست به ساخت جعلیات می‌زنند. 

جعلیات منسوب به شاعران و نویسندگان روز به روز افزایش پیدا می‌کند و شاید از نگاهی بتوان دلیل این ماجرا را نگاه ناآگاهانه اغلب مخاطبان دانست. 

اگر به پیشینه شعری شاملو نگاه کنیم و شعرهایش را از چند دفترش همانند: «ابراهیم در آتش»، «باغ آینه»، «در آستانه» و… بخوانیم، می‌بینیم این شاعر در شعرهایش به شدت به زبان وابسته است، اما حالا در جعل کردن آثار شاعری چون او که زبان خاص خود را دارد که امضای شعرش است نثرها و متن‌واره‌هایی با عنوان آثار او به مخاطبان عرضه می‌شود. 

البته در میان آثار شاملو متن‌هایی هم دیده می‌شود؛ از جمله در کتاب «مثل خون در رگ‌های من» که شامل نامه‌هایی است که برای همسرش، آیدا می‌نویسد.

مسئله‌ای که در نشر جعلیات منسوب به چهره‌های مطرح دنیای ادبیات وجود دارد این است که اغلب این مطالب معمولا آدرسی ندارد؛ یعنی اغلب خبری از نام دفتر شعر، زمان سرایش شعر و … نیست. 

برخی از جعلیاتی که به عنوان نوشته شاملو تا کنون دست به دست شده‌اند در پی می‌آیند: 

«می‌دونی وقتی خدا داشت بدرقه‌ام می‌کرد بهم چی گفت؟ 
گفت‌: جایی که می‌ری مردمی داره که می‌شکنند
نکنه غصه بخوری تو تنها نیستی
تو کوله بارت عشق می‌ذارم که بگذری…»

«باید مرد باشی تا بفهمی احساسِ یک زن فروشی نیست…! هدیه است.»

«عشق من کودک بمان دنیا بزرگت می‌کند
بره باشی یا نباشی گرگ گرگت می‌کند…»

«حوصله‌ات که سر می‌رود، با دلم، ‌با دوست‌داشتنم بازی نکن! من در بی‌حوصلگی‌هایم با تو زندگی‌ها کرده‌ام…!»

«دستانم را با درختان گره خواهم زد
و در انتهای سبز رشد
با نور در افق پیامی خواهم نوشت…»

«کاخ‌های گرم و روشن را
از نمای کوخ‌های سرد و تاریک
باغ‌ها را از بیابان‌های خشک
و تو را از مرگوار زندگی نامت جدا بایست کرد
همچنانک الماس از خاره سنگ!»

«بیا در لابه‌لای ورقه‌های این کتاب همدیگر را ببوسیم؛ نگران آبرو هم نباش. این‌جا هیچ‌کس کتاب نمی‌خواند!»

علاوه بر این نوشته‌های جعلی، وصیت‌نامه‌ای هم منسوب به این شاعر وجود دارد که هرگز توسط او نوشته نشده است، بخشی از آن در ادامه می‌آید: «پس از من تا ایران زنده است بر مرگ من اشک مریزید. با یک پرچم ایران کفنم کنید و به سنگ مزارم بنویسید زیر این توده‌ خاک، میان استخوان‌هایی کم و بیش پوسیده، هنوز دلی به عشق ایران می‌تپد…»

همچنین «نامه‌ای به سارتر پس از پیروزی انقلاب» به شاملو نسبت داده شده که این نامه هم جعلی است. 

مطلب پیشنهادی

پایداری باور؛ چرا ما مقابل تغییر در عقایدمان مقاومت داریم

سایت بدون – مقاومت در برابر تغییر باور، که به اثر بازگشتی یا محافظه‌کاری مفهومی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *