حاشیه‌های جایزه‌ی نوبل ادبیات و پیش‌بینی برنده‌ها در سالی که قرار است دو برنده اعلام شود

سایت بدون -سالِ گذشته سالی فاجعه‌بار بود برای آکادمی سوئد و جایزه‌ی نوبل. جایزه‌ی نوبلِ ادبیات به شکلِ بی‌سابقه‌ای تعطیل شد، آن‌هم در دورانی که خبری از جنگِ جهانی نبود تا مانندِ گذشته دلیلِ اعلام‌نشدنِ برنده باشد. چندماه پیش‌از تصمیم‌گیریِ هیئتِ ژوری خبرهایی تازه از راه رسید و نشان از رسوایی‌ها و آزارهای جنسیِ برخی اعضای آکادمی داشت. هم‌گام با جوِ جهانیِ به راه افتاده مخاطبان روی قصه‌ی رسوایی و آزارهای نوبل حساس شدند و خبرهایی پی‌درپی از راه رسید. بعد از اینها بود که خرده‌روایتِ دیگری هم به ماجرای نوبل اضافه شد. برخی اعضای هیئتِ ژوری پیش از اعلامِ نامِ برنده، برنده‌ی اصلی را به بستگان‌شان لو می‌دادند. این قصه زمانی پیچیده و حساس می‌شود که بدانیم دنیای شرط‌بندی جایزه‌ی نوبل را هم فتح کرده و بسیاری از سایت‌های شرط‌بندی اسامیِ مختلف با ضرایبِ متفاوت را کنارِ هم می‌نشانند تا مشتری‌های‌شان برنده را پیش‌بینی کنند و در صورتِ صحت‌اش برنده‌ی پولی کلان شوند. خبرِ دومی نشان داد آکادمیِ نوبل علاوه‌بر انتخاب‌های پُرچالش‌اش در سال‌های اخیر، اسیرِ رسواییِ مالی و چیزهای دیگر هم شده و قصه‌ای دراز دارد. آکادمی سوئد احتمالا فکر می‌کرد بعد از انتخابِ کازئو ایشی‌گورو به عنوانِ برنده‌ی نوبلِ ادبیات ۲۰۱۷ و تاییدِ نظرِ بخشِ عمده‌ی اهالیِ ادبیاتِ جهان، قرار است روزهای خوشی پیش‌روی‌اش باشد، ناگهان با دردسرهای گسترده‌ای مواجه شد و در‌نهایت به تعطیلی کشیده شد و سالِ گذشته هیچ برنده‌ای اعلام نشد. هرچند برخی از منتقدان و آژانس‌های ادبی با تجمیعِ آرا جایزه‌ای موقت به نامِ «نوبلِ‌ جایگزین» را ترتیب دادند و ماریز کُنده‌ی فرانسوی‌زبان را برنده اعلام کردند. حالا نوبل بازگشته است. با چهره‌ای تازه که قرار است برای اولین‌بار دو برنده اعلام کند و پیش‌بینی‌ها را ساده‌تر کرده. حالا هم مارگارت اتوود شانس دارد و هم شاید هاروکی موراکامی و هواداران‌اش بالاخره خوش‌حال شوند. حتا ممکن است یک یا دو غافل‌گیریِ بزرگِ دیگر در پیش باشد.

اعتبارِ بازیافته

حالا آکادمیِ سوئد با بدنه‌ای بازسازی‌شده به دنبالِ بازگرداندنِ اعتبارِ خود است و به نظر می‌رسد چهره‌ای را انتخاب کنند که موردِ قبولِ اهالیِ جهانیِ ادبیات باشد تا بتواند اهمیتِ گذشته‌اش را دوباره به دست آورد. چند روز بیش‌تر باقی نمانده تا اعلامِ برنده‌های جدید و بسیاری از رسانه‌های دنیا ماریز کُنده و مارگارت اتوود را دو نامی می‌دانند که آکادمی سوئد در مقابلِ نامِ برنده‌گانِ نوبلِ ادبیات قرار خواهد داد. رئیس کمیته‌ی داوران اطمینان داده که این جایزه می‌تواند با دوری از دیدگاهِ مردسالارانه و جنسیت‌زده‌ی خود که پیش‌از این حاکم بوده، بازگردد. کسانی که باعث شکل‌گیری اتفاقاتِ سالِ گذشته شدند حالا در زندان هستند و آکادمی این شانس را دارد تا در آرامش به مسیرِ خود ادامه دهد.

یکی از جدی‌ترین دغدغه‌ها و نگرانی‌های آکادمی این است که آیا بازگشتِ نوبل از سوی جامعه‌ی جهانیِ ادبیات به خوبی پذیرفته خواهد شد یا نه. جایزه‌ای یک‌میلیون‌دلاری که قرار است وصیتِ آلفرد نوبل را در جهتِ شناساندنِ برجسته‌ترین اثر، تداوم بخشد.

شانسِ چه کسانی بیش‌تر است؟

اصلی‌ترین پرسشِ مخاطبانِ ادبیات این است که چه کسی برنده می‌شود و شانسِ چه کسانی بیش‌تر است؟ حالا که قرار است دو برنده هم‌زمان اعلام شوند، قرار است با دو انتخابِ عجیبِ دیگر روبه‌رو شویم یا ژوریِ تازه به سمتِ خواستِ اکثریت پیش می‌رود. اینها سوالاتی‌ست که درباره‌ی کارِ تازه و انتخاب‌های قبلیِ آکادمی تکرار می‌شوند. هرچند نباید فراموش کرد میانِ همین انتخاب‌های عجیب، انتخاب‌هایی مهم هم نهفته بود. مثلا انتخابِ سوتلانا الکسیویچ در نگاهِ اول انتخابی عجیب بود که کتاب‌های‌اش به بسیاری زبان‌ها ترجمه نشده بود. اما انتخابِ آکادمی سوئد باعث جان‌دمیدن در ژانرِ نانفیکشن شد و دنیا را با ذهنِ درخشان و مهارتِ رواییِ الکسیویچ آشنا کرد و حتا سریالِ تحسین‌شده‌ی «چرنوبیل» بخشی از خرده‌روایت‌های جدی‌اش را مدیونِ تلاشِ نوبلیستِ بلاروسی‌ست در کتابِ «نیایشِ چرنوبیل».

با این همه هنوز هم معلوم نیست رویکردِ اعضای تازه تغییر کرده است یا در تداومِ همان قبلی‌هاست که مثلا هر سال هوادارانِ هاروکی موراکامی را ناکام می‌کنند. تا این‌جای کار و در برخی پیش‌بینی‌ها نامِ موراکامی دیده نمی‌شود، اما به نظر می‌رسد او می‌تواند شانسی اصلی باشد کماکان. سالِ گذشته نامِ این نویسنده‌ی ژاپنی به عنوانِ نامزدِ‌ «نوبلِ جایگزین» اعلام شد و او انصراف داد. بسیاری انصرافِ او را این‌گونه توجه کردند که موراکامی می‌خواهد شانسِ خود را برای بردنِ نوبلِ اصلی زنده نگاه دارد و نمی‌خواهد برنده‌ی جایزه‌ای شود که بلافاصله پس از اعلامِ برنده، منحل خواهد شد.

اما فرضِ دیگری هم مطرح است. ماریز کنده‌ی کارائیبی که به زبانِ فرانسوی می‌نویسد، سالِ گذشته «نوبلِ جایگزین» را برد و حالا در بسیاری از فهرست‌ها نام‌اش تکرار می‌شود که پتانسیلِ بردنِ نوبلِ اصلی را دارد. نکته‌ی جالب در ایران این است که مترجم‌ها و ناشرها انتخابِ او را جدی نگرفتند و کسی سمتِ ترجمه‌ی او نرفت. حالا باید دید اگر او برنده‌ی نوبلِ اصلی شود، ماراتنِ ترجمه‌اش به راه می‌افتد یا نه. برخی معتقدند باید نامِ او امسال هم تکرار شود تا خلاء سالِ گذشته حس نشود و اعتبارِ تازه‌ای بخشید به جای‌گاهِ این نویسنده. احتمالا موراکامی اگر می‌دانست منتقدان چنین استدلالی خواهند کرد، سالِ گذشته انصراف نمی‌داد!

فیامتا روکو، خبرنگارِ سرویسِ فرهنگیِ اکونومیست است و یکی از مدیرانِ جایزه‌ی بوکر و درباره‌ی جایزه‌ی امسال می‌گوید «اگر دو نفر برنده شوند، باید یکی‌شان حتما زن باشد. به نظرم ماریز کنده، ملکه‌ی بزرگ و امپراتورِ ادبیاتِ کارائیب ازجمله نویسنده‌گانی‌ست که لیاقتِ خوانده‌شدنِ گسترده‌تری دارد. میانِ نویسنده‌گانِ اروپای شرقی هم لازلو کرازناهورکای و اولگا توکارچوک شاید در لیست قرار بگیرند.» دو نامِ آخر برای ما ایرانی‌ها تماما ناآشنا هستند. اما نباید دست‌کم‌شان گرفت. اولی نویسنده‌ای مجارستانی‌ست و دومی نویسنده‌ای لهستانی. اگرچه مانندِ موراکامی نامزدهای هرساله نیستند، اما شاید بخت یارشان باشد و از روزِ پنج‌شنبه به بعد خواننده‌گانِ بسیار گسترده‌تری پیدا کنند.

خبرنگارِ اکونومیست کسانِ دیگری را هم شایسته‌ی این جایزه می‌داند. یکی از آنها ما جیان نویسنده‌ی چینیِ در تبعید ا‌ست. نامِ دیگر سزار آیرا نویسنده‌ی آرژانتینی‌ست که ونداد جلیلی بسیاری از کارهای‌اش را در نشرِ چشمه منتشر کرده و نامی آشناست برای مخاطبانِ ایرانی، هرچند جهانِ داستانی‌اش چندان مقبول نیفتاد. نامِ بعدی آنتای کروگ است؛ روزنامه‌نگار و شاعری از آفریقای جنوبی که می‌گویند راویِ دورانِ ‌گذار از حکومتِ آپارتاید به حکومتِ اکثریست است.

اما یک نامِ دیگر جدی‌تر تکرار می‌شود و باید صبر کرد و دید این تکرار در فهرستِ پیش‌بینی‌ها برآمده از علاقه‌ی مخاطبان و روزنامه‌نگاران است یا نظرِ اعضای تازه هم نزدیک است به خواستِ خواننده‌گانِ ادبیات. مارگارت اتوود در هفته‌های گذاشته با رمانِ تازه‌اش «وصایا» که دنباله‌ای‌ست بر «سرگذشتِ ندیمه» سروصدایی راه انداخت، حالا یکی از جدی‌ترین نامزدهای غیرِ رسمیِ نوبلِ ادبیات است و هیچ‌ بعید نیست یکی از دو برنده این نویسنده‌ی کانادایی باشد. احتمالِ اینکه آخرِ هفته صفحه‌های مجازی پُر از عکسِ این نویسنده شود، کم نیست. اتوود یکی از چهره‌هایی‌ست که انتخاب‌اش می‌تواند باعثِ تایید نظرِ کسانی شود که به خاطرِ مسائلِ پارسال از نوبل رو گردانده بودند. حالا هم که خودِ آکادمی اعلام کرده امیدوار است جامعه‌ی جهانی ادبیات ترکیبِ تازه را بپذیرد، کسی مناسب‌تر از اتوود احتمالا پیدا نمی‌شود.

برخی دیگر از منتقدان در فضای رسانه‌ای اروپا معتقدند ترکیبِ تازه‌ی آکادمی تنها فرآیند آغازِ یک بازسازیِ آهسته است. برای بازسازی و جلبِ احترام و اعتبارِ مجدد زمان لازم است و آکادمی باید در سال‌های آینده هم در نگاهی معقول تداوم داشته باشد. از طرفی دیگرانی معتقدند ماجرای رسوایی‌های جنسی جوی بود هدایت‌شده که در بسیاری جاها حضور داشت، اما درنهایت ادبیات را مجازات کرد.

رسوایی نوبل و تصمیم به حذف و قصه‌ی جایگزین

ماجرا از جایی شروع شد که دامنه‌ی افشاگری آزارهای جنسی آن‌چنان گسترده شد که دامنِ جایزه نوبل را هم گرفت. اوایل اردیبهشت ماه خبر آمد به دلیل رسوایی‌های ژان‌کلود آرنو، همسرِ کاترینا فوستنسون، یکی از اعضای آکادمی نوبل ادبیات، این جایزه در سالِ ۲۰۱۸ به کسی اهدا نخواهد شد. آرنو به آزارِ جنسی هجده زن در بیست‌سال اخیر متهم شده بود و در ادامه‌ی این رسوایی چهارنفر از اعضای کمیته‌ی ادبیات استعفا کردند. اما دلیل این حواشی چه بود؟ سال‌هاست آکادمی برای انتخاب‌ها و مسیری که دارد مورد انتقاد قرار گرفته. انتخاب کازئو ایشی‌گورو به نظر می‌رسید نظرها را کمی به هم نزدیک کند، اما چندماه پس‌از این حواشی دوباره به آکادمی برگشت و رسوایی‌های همسرِ یکی از اعضای کمیته و سکوتِ آکادمی، انتقادهای زیادی را به طرفِ نوبل کشاند. بسیاری از روزنامه‌ها در دنیا به نحوه‌ی برخوردِ آکادمی در موضوعِ این اتهام خرده گرفتند و آن‌قدر فشارها زیاد شد که سارا دانیوس، دبیرِ دائمی هیئت نوبلِ ادبیات هم از سمتِ خود استعفا کرد. او رفتن‌اش را خواستِ اعضای آکادمی دانست و پس از او چهره‌های دیگری هم از کمیته رفتند تا کمیته نیاز به بازسازی را احساس کند.

رسواییِ آزارِ جنسی اما تنها دلیل گرفتاریِ آکادمی نبود. هم‌زمان با این اتفاق خبرهایی تایید نشده رسید که آرنو در هفت‌سالِ اخیر برنده‌ی جایزه را پیش از اعلامِ رسمی افشا می‌کرده. این ماجرا از جایی بسیار مهم می‌شود که بدانیم در بسیاری از سایت‌های شرط‌بندی امکانِ پیش‌بینی برنده‌ی نوبل فراهم است و این اطلاعاتِ لورفته فسادِ مالی‌ای را هم شامل می‌شده و پول‌های زیادی با خود رد و بدل می‌کرده.

هیئت منصفه‌ی نوبل همیشه سعی کرده پشت پرده و در سکوت بماند. این اتفاقات و استعفاها اما باعث شد آنها مجبور به پاسخ‌گویی شوند و رسما اعلام کردند امسال جایزه‌ای به کسی داده نمی‌شود و به جای‌اش سالِ آینده هم‌زمان دو برنده را اعلام می‌کنند. در بیانیه‌ی آنها آمده بود: «این تصمیم با توجه به این گرفته شده که اعضای آکادمی درحال‌حاضر کاهش یافته و اعتمادِ عمومی نسبت به آکادمی کاهش یافته است.» آنها احساس نیاز کردند زمانی دست‌کم یک‌ساله لازم است تا اعتماد عمومی را دوباره به اعتبارِ نوبلِ ادبیات بازگردانند و با ترمیم کمیته دوباره به شیوه‌ی خود برگردند.

شیوه‌ی اهدای جایزه تقریبا مسکوت است و تنها اطلاعات موجود این است که فوریه (بهمن) هرسال اعضای آکادمی حدود ۲۰۰ نامزد را بررسی می‌کنند و تا ماه مه (اردیبهشت) فهرستِ کوتاهی را ارائه می‌کنند و پس از آن درباره‌ی پنج نویسنده در طولِ تابستان داوری می‌کنند و آثارشان را دوباره بررسی می‌کنند و مهرماه جایزه را اهدا می‌کنند.

اما این اولین باری نیست که این یک سال بدونِ نوبلِ ادبیات پایان می‌یابد. از زمانِ راه‌اندازی جایزه در ۱۹۰۱ هفت بار بینِ سال‌های جنگِ جهانیِ اول و دوم جایزه اهدا نشده و هفت بارِ دیگر هم به دلیل نبودنِ برنده‌ای مناسب جایزه «رزرو» شده و برنده‌ای در کار نبوده.

پس از لغوِ موقت جایزه‌ی نوبل ادبیات، گروهی از نویسنده‌گان و روزنامه‌نگاران و فعالانِ عرصه‌ی فرهنگ و هنر که تعدادشان به بیش‌از صدنفر می‌رسید، آکادمی جدیدی را برای جایزه‌ی ادبیِ تازه‌ای شکل دادند. آنها در بیانیه‌شان نوشتند «آکادمی جدید برای یادآوری این مهم است که فرهنگ و ادبیات باید مروجِ دموکراسی، شفافیت، هم‌دلی و احترام باشد، بدونِ رانت، غرورِ بی‌پایه و جنسیت‌زده‌گی.» آنها به نوعی سعی کردند انتقادهایی که به نوبلِ ادبیات می‌شد را هم هدف قرار دهند تا نظرِ منتقدانِ آن جایزه هم جلب شود و دیگر خبری از انتخاب‌های مخفی نبود و سازوکار برنده‌شدن رسما و مرحله به مرحله اعلام شد.

نکته‌ی جالب درباره‌ی این آکادمی موقت بودنِ آن است. مقام‌های آکادمی تازه اعلام کردند یک‌روز پس از اهدای جایزه، آن‌را منحل خواهند کرد. هدفِ آنها این بود در زمانه‌ای که ارزش‌های انسانی به طورِ فزاینده‌ای مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند، ادبیات نیرویِ متضادِ ظلم و ستم و سکوت می‌شود و درحال‌حاضر مهم‌تر از همیشه است که بزرگ‌ترین جوایزِ‌ ادبی جهان پابرجا بمانند. آنها احساسِ نیاز کردند تا به‌طورِ موقت جایزه‌ای را شکل دهند و شیوه‌ای را ارائه دهند که شاید در آینده موردِ پسندِ آکادمی نوبل هم قرار گیرد و آنها هم تغییری در روندِ مخفیانه‌ی خود دهند.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *