سایت بدون – میگویند فینیقیها، ساکنان اولیه لبنان امروزی، نخستین کسانی بودند که به صورت حرفهای به دریانوردی روی آوردند. آنها با کشتیهایشان که روز به روز کاملتر و مستحکمتر میشد، چهار گوشه دریای مدیترانه را به هم وصل کردند و شاید برای نخستین بار، مستعمرهنشینهایی را در اطراف این دریا به وجود آوردند؛ این مستعمرهنشینها، بعدها به شهرهایی بزرگ و ثروتمند تبدیل شد و به تدریج رابطه خود را با فینیقیه قطع کرد؛ مکانهایی مانند کارتاژ، در تونس امروزی و بارسلونا، در اسپانیا. در این بین، کارتاژیها خیلی سریع توانستند با استفاده از سپاهیان منظمی که تدارک دیده بودند، هم در دریا و هم در خشکی، بر رقبایشان غلبه و یک شبه امپراتوری را در شمال آفریقا بنا کنند. با سقوط فینیقیه و فتح آن توسط ایرانیها، دوران طلایی کارتاژ آغاز شد؛ شهری که از مستملکات ایران و بعدها روم، فاصله داشت و حاکمان آن میتوانستند در سراسر مدیترانه، جولان دهند و انحصار تجارت در دریا را از آن خود کنند. با این حال، ظهور امپراتوری روم و گسترش متصرفات آن در جنوب اروپا، برای نخستین بار، منافع کارتاژیها را به خطر انداخت. آن ها به غایت از رومیان متکبر، بیزار بودند تا جایی که فرزندانشان را بر اساس نفرت از رومیها تربیت میکردند. قدرت نظامی برابر، مانع از ظفر یافتن یک دشمن بر دیگری میشد و رومیها برای مدت چند قرن، به درگیری مداوم و فرساینده با کارتاژیها مشغول بودند؛ درست همان وضعیتی که در شرق، میان رومیها و ایرانیها برقرار بود.
آغاز یک سردار
در سال ۲۴۷ قبل از میلاد، «هامیلکار»، حاکم قدرتمند کارتاژ، صاحب پسری شد که نامش را «هانیبال» گذاشت. هانیبال در محیطی کاملاً ضد رومی و زیر نظر معلمان کارتاژی تربیت شد و به خاطر هوش و استعدادی که داشت، به سرعت به سرداری توانمند و شجاع تبدیل شد. در دوران پدر هانیبال، کارتاژیها سعی در بسط اقتدار خود در اسپانیا داشتند. بارسلوناییها، به دلیل روابط خونی با کارتاژیها، حاضر نبودند اقتدار روم را بپذیرند؛ به این ترتیب، منازعه بر سر اسپانیا، کشمکشی طولانی را میان روم و کارتاژ ایجاد کرد. دو دهه پیش از تولد هانیبال، رومیها به جزیره سیسیل که جزو متصرفات کارتاژ بود، هجوم بردند و کارتاژیها متحمل شکست مفتضحانه و ننگینی شدند. یادآوری این شکست، روحیات ضد رومی هانیبال را به شدت تقویت میکرد. مدتی بعد و در زمان پدر هانیبال، دوره اول جنگهای پونی، میان روم و کارتاژ آغاز شد و جزایر ساردینی و کورسیکا نیز به اشغال رومیان درآمد؛ اما کارتاژیها توانستند دوباره قدرت خود را به دست بیاورند. آن ها، مترصد فرصتی بودند که بتوانند ننگ شکست در سیسیل و جنگهای اول پونی را از دامن خود پاک کنند و این فرصت طلایی را، هانیبال در اختیار آن ها گذاشت.
نقشهای متهورانه
نقشه هانیبال، نقشهای بسیار متهورانه بود؛ او میخواست ارتش کارتاژ را به اسپانیا ببرد و از راه خشکی، به شهر رُم، پایتخت امپراتوری روم، بتازد و آنجا را تصرف کند. نیروهای کارتاژی با استعداد دهها هزار نیروی سوار و پیاده و صدها زنجیر فیل، وارد اسپانیا شد و با سرعت، رومیها را در چند جبهه شکست داد. هانیبال پس از استراحتی کوتاه، راه کوههای پیرنه در شمال اسپانیا را پیش گرفت. رومی ها اصلا تصور نمیکردند که او بتواند از کوهها عبور کند؛ اما قرار داشتن در فصل تابستان و مسیرهای نسبتاً مناسبی که طی دورههای مختلف توسط رومیها در کوههای پیرنه ایجاد شده بود، راه را برای ارتش کارتاژ باز کرد و آن ها توانستند اواخر تابستان، وارد سرزمین گُل(فرانسه امروزی) شوند. فرانسویهای باستانی که به تازگی ناچار به پذیرش حاکمیت رومیها شده بودند، از ورود هانیبال استقبال کردند و به او پیوستند. لشکر کارتاژ که با حمایت گُلها تقویت شده و کاستیهای ناشی از عبور از پیرنه را جبران کرده بود، کوههای سربه فلککشیده آلپ را پیش رو داشت؛ جایی که با عبور از آن، هانیبال میتوانست نیروهایش را به سمت شهرهای رومی و در نهایت، رُم، هدایت کند. در رُم، مجلس سنا از تحرکات هانیبال نگران بود؛ آن ها که پیشتر آغاز دوره دوم جنگهای پونی را اعلام کرده بودند، قصد داشتند سپاهیان رومی را به کارتاژ بفرستند؛ اما در این باره تردیدهایی وجود داشت و در نهایت، اقدام مؤثری صورت نگرفت.
رخ به رخ با آلپ!
هانیبال، بیمحابا به سمت آخرین سپر دفاع طبیعی روم تاخت؛ کوههای آلپ. وقتی لشکریان کارتاژ به پای کوه رسیدند، پاییز آغاز شده و برف باریدن گرفته بود. برای کارتاژیها که تا آن زمان برف ندیده بودند، صحنهای بس خوفناک بود! اما هانیبال قصد داشت به هر قیمتی از آلپ بگذرد. تنها مشکلی که به نظر او میآمد، وضعیت فیلها بود؛ آن ها نقطه قوت سپاه هانیبال بودند. با این حال، سردار کارتاژی، دل به دریا زد و دهها زنجیر فیل را به جهنم یخ آلپ فرستاد. آن ها موفق شدند با سرعتی باورنکردنی از گردنههای صعبالعبور کوهستان مرکزی اروپا بگذرند. نیمی از فیلها در این مسیر تلف شدند؛ آلپ، دیگر تا قرن بیستم، چشمش به جمال فیلها روشن نشد؛ یعنی دیگر هیچ سردار متهوری مانند هانیبال وجود نداشت که بخواهد برای شکست دادن دشمن، دست به چنین اقدام عجیبی بزند. به هر حال، کارتاژیها از آلپ گذشتند و با فیلهایشان وارد سرزمین اصلی ایتالیای امروزی شدند.
پایان هانیبال
در یکی از روزهای پاییزی سال ۲۱۶ قبل از میلاد، لشکریان هانیبال در نزدیکی روستای کانا، با سپاه روم روبهرو شدند. کارتاژیها پیش از آن در چند جنگ پراکنده، رومیان را مغلوب کرده بودند، اما اینبار، فرماندهان رومی با دست پر به مصاف هانیبال آمدند. با این حال او یک نقطه قوت در سپاهش داشت و آن، فیلهای عظیمالجثه آفریقایی بود. نبوغ نظامی هانیبال، با قدرت فیلهای او درآمیخت. رومیها فریب عقبنشینی مصلحتی را خوردند و سوارهنظام کارتاژی، هزاران نفر از آن ها را از دم تیغ گذراند. به این ترتیب، حملات هانیبال در داخل خاک ایتالیا آغاز شد و ۱۵ سال به طول انجامید؛ در این مدت او با همان نیروهای ابتدایی خود و البته، حامیان فرانسویاش، به جنگ ادامه میداد. وحشت از هجوم کارتاژها، روز رومیها را به شب تار تبدیل کرد و آن ها، تنها پس از سالها مقاومت و درگیریهای فرسایشی، توانستند در دشتهای عریان «زاما»، سپاهیان خسته و فرسوده هانیبال را شکست دهند. سردار کارتاژی، خسته از سالها جنگ بیحاصل، در سال ۲۰۱ قبل از میلاد، به زادگاهش بازگشت؛ اما داستان تهور او در تاریخ ماندگار شد.