آورده اند: هارون الرشید در صحن عمارت نشسته بود. عیسی بن جعفر برمکی و مادر جعفر برمکی هم حاضر بودند. هارون گفت: بهلول را حاضر کنند.
بهلول پس از ورود در مقابل هارون نشست. هارون به بهلول گفت: دیوانه ها را بشمار.
بهلول گفت: اول خودم بعد اشاره به مادر جعفر کرد و گفت این دومی است.
عیسی با عصبانیت گفت: وای بر تو.
بهلول گفت: تو هم سومی هستی.
هارون فریاد زد بهلول را بیرون کنید.
بهلول گفت: تو هم چهارمی هستی.