خواستم با دختر محبوبش دوست شوم ، آتشم زد

گروه حوادث /  رسیدگی به پرونده پسری که به اتهام آتش زدن رقیب عشقی خود در زندان است در حالی در شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد که متهم خود را بی‌گناه خواند و گفت برای اثبات ادعایش شاهد نیز دارد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۴ آغاز شد. زمانی که پسر جوانی به‌ نام رضا را که دچار سوختگی شدید شده بود به بیمارستان منتقل کردند و او در تحقیقات پلیسی مدعی شد فردی به‌ نام سیامک او را آتش زده است. وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: من و سیامک باهم اختلاف داشتیم و پس از دعوا او به عمد، روی من بنزین ریخت و آتشم زد.
پس از اظهارات رضا، سیامک شناسایی و دستگیر شد و از همان ابتدا ادعای رضا مبنی بر آتش زدن عمدی رد کرد و گفت: من با رضا اختلاف و دعوا داشتم اما هیچ وقت دست به چنین کاری نزدم. چند شاهد هم دارم که می‌توانند ادعایم را ثابت کنند چون من آن شبی که رضا از آن حرف می‌زند اصلاً در آنجا نبودم.
با این حال کیفرخواست علیه سیامک صادر و پرونده او به شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده شاکی پرونده گفت: در ۵ سال گذشته من بیش از ۷۰ بار زیر عمل جراحی رفتم. همه بدنم سوخته و صورتم از بین رفته است. با این وضعیت زندگی‌ام تباه شده و آینده‌ام را هم از دست داده‌ام. هرچه پول داشتم و حقوقی که می‌گیرم هزینه درمانم می‌شود و حالا هم با کورتون درمانی زنده هستم و از سیامک شکایت دارم از قضات می‌خواهم که او را به اشد مجازات محکوم کنند.
وی درباره اختلافشان نیز اظهار کرد: یک شب قبل از این حادثه من در پارک بودم که دختری را دیدم و از او خوشم آمد همان لحظه سیامک هم سر رسید و از رفتارش فهمیدم که تمایل دارد با آن دختر دوست شود. بعد هم سیامک به من گفت که من نباید با آن دختر حرف بزنم، اما من توجهی نکردم. فردای آن روز در تاریکی شب سیامک به‌سمت من حمله کرد و بلافاصله روی صورتم بنزین پاشید و آتشم زد که در یک لحظه همه بدنم سوخت و به بیمارستان منتقل شدم. درصد سوختگی‌ام آنقدر بالا بود که کسی فکر نمی‌کرد زنده بمانم و حالا خسارت همه آسیب‌هایی که دیده‌ام را می‌خواهم.
بعد‌از اظهارات رضا، متهم به جایگاه رفت و گفت: من ۵ سال است که بی‌گناه به زندان افتاده‌ام و حبس کشیده ام. ادعاهای رضا از اساس دروغ است و من بنزین روی او نریختم. او خودش در اظهارات اولیه‌اش گفته بود که اصلاً ندیده که چه کسی روی او بنزین پاشیده اما بعد از مدتی به‌خاطر اختلاف با من شکایت کرده و من را متهم به آتش زدن عمدی اش کرده است.
متهم درباره اظهارات شاکی نیز گفت: من آن دختر را مدت‌ها زیر‌نظر داشتم و می‌دانستم که چه ساعتی از پارک عبور می‌کند. قصد داشتم پس‌از تحقیق از او و خانواده‌اش به خواستگاری‌اش بروم. آن روز وقتی دیدم رضا به ‌سمتش می‌رود از او خواستم با آن دختر کاری نداشته باشد اما رضا برخورد تندی کرد و گفت آن دختر را برای ازدواج می‌خواهد اما من حرفش را باور نداشتم؛ چرا که او با دخترهای زیادی رابطه داشت.
متهم در جواب قاضی که پرسید آیا می‌دانی چه کسی شاکی را آتش زده گفت: بله. اما اگر بگویم همین بلا را سر خودم می‌آورد. او آدم خطرناکی است و رضا هم این موضوع را می‌داند؛ اصلاً چون زورش به او نمی‌رسیده و ازش می‌ترسیده از من شکایت کرده است وگرنه من ۳ شاهد دارم که می‌توانند شهادت بدهند در زمان حادثه من اصلاً در آنجا نبودم.
بعد ‌از اظهارات سیامک دادگاه از متهم خواست تا شاهدان خود را معرفی کند و ادامه رسیدگی به این پرونده به بعد از دعوت شهود و شهادت آنها موکول شد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «معما چو حل گشت آسان شود»

سایت بدون – وقتی مشکلی پیش می آید موضوع پیچیده است ، فکر همه درگیر …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *