درباره امید درنایی که به تنهایی از سیبری به ایران می آید/ مسافر تالاب

«امید» بار دیگر به ایران آمد، آمدنی که چند سال است تکرار می‌شود اما بدون همراهی «آرزو»! گرچه آرزو، سالها پیش هدف شلیک گلوله شکارچیان قرار گرفت و از بین رفت، اما امید هنوز هم بعد از گذشت ۱۲ سال همچنان مسیر بین ایران و سیبری را تنهایی سپری می‌کند و شواهد نشان می‌دهد هنوز هم جفتی اختیار نکرده است!

سایت بدون – صبح روز سه‌شنبه گذشته «امید»، آخرین بازمانده از جمعیت غربی درناهای سیبری که گونه‌ای به شدت در خطر انقراض است در تالاب بین‌المللی فریدون‌کنار فرود آمد، جایی که هرساله صدها هزار پرنده وحشی مهاجر توسط شکارچیان و دامگاه‌داران مازندرانی سلاخی شده و در بازار فریدون‌کنار به فروش می‌رسد، اما اکنون چند سالی‌ست که میزبان تک درنای سیبری باقی مانده است. 

تالاب بین‌المللی فریدون‌کنار که از سال‌ها پیش هرساله در شش ماهه دوم سال میزبان تعداد انگشت‌شماری از درناهای سیبری بود حالا چند سالی است که تنها یک درنا را میزبانی می‌کند. تا اواخر دهه ۷۰ شمسی جمعیت غربی درناهای سیبری که هرساله به ایران می‌آمدند ۱۱ فرد بود که هرساله از تعداد آنها کاسته شد. تغییر کاربری گسترده اراضی تالابی به کشاورزی و شکار بی‌رویه در طول مسیر مهاجرت و کشور مقصد و از بین رفتن امنیت زیستگاه باعث شد تا تعداد این گونه به دشت در خطر انقراض پیوسته کاهش یابد. تا جایی که پروژه‌ای تحت عنوان پروژه حفاظت از درنای سیبری با حمایت مالی تسهیلات جهانی محیط زیست(GEF) از سال ۱۳۸۲ شکل گرفت و مبلغ یک میلیون دلار به ایران اختصاص یافت. وقتی این پروژه درایران کلید خورد جمعیت درناها به عدد ۴ رسیده بود، این جمعیت در سال ۱۳۸۵ به ۲ فرد کاهش یافت اما در سال پایانی پروژه یعنی سال ۱۳۸۷، فریدون‌کنار فقط میزبان یک درنا بود! از این رو با کمک همتای روسی، یک درنای ماده که در اسارت پرورش یافته بود با نصب ردیاب ماهواره‌ای به ایران آورده شده تا شاید با این درنای نر باقیمانده بتواند جفت شود. سرانجام بعد از ماه‌ها همزیستی این دو درنای نر و ماده در فریدون‌کنار در اواخر اسفندماه ایران را به مقصد روسیه ترک کردند اما سیگنال ردیاب ماهواره‌ای در منطقه پارک ملی بوجاق متوقف شد که بعدها مشخص شد درنای ماده که آرزو نام گرفته بود، در آسمان بوجاق هدف شلیک گلوله‌های شکارچیان قرار گرفته است. از آن سال نزدیک به دوازده سال می‌گذرد و امید، همچنان جفتی اختیار نکرده است. او سال ۱۳۸۸ درمیان بهت و حیرت دوستداران محیط زیست به ایران نیامد اما از سال ۱۳۸۹ (به جز سال ۱۳۹۴) هرساله مسیر طولانی سیبری تا ایران را تنهایی پرواز کرده تا زمستان را در فریدون‌کنار بگذراند. 

رده‌بندی حفاظتی درنای سیبری

درنای سیبری یکی از صدها گونه در حال انقراض جهان است که از سال ۱۳۵۶ در طبقه‌بندی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) در رده «به‌شدت در معرض خطر انقراض» قرار گرفته است. درنای سیبری به‌طور تاریخی به سه جمعیت اصلی شرقی، غربی و مرکزی تقسیم می‌شود که جمعیت مرکزی آن در هند به دلیل گسترش مصرف سموم آفت کش در مزارع، کاملا منقرض شده است، از جمعیت غربی هم فقط «امید» باقی مانده که قطعاً منقرض خواهد شد. اما جمعیت شرقی که حدود ۳۰۰۰ درنا را شامل می‌شود تابستان را در شرق سیبری زادآوری کرده و برای زمستان‌گذرانی به شرق چین می‌روند. اما همین جمعیت شرقی هم در معرض تهدید است چراکه سد سه‌دره روی رود یانگ‌تسه در چین به شدت ادامه بقای این پرنده را در معرض تهدید قرار داده است. نیروگاه برق‌آبی این سد، بزرگترین نیروگاه جهان به شمار می‌رود و تغییر الگوی هیدرولوژیکی رودخانه کمترین پیامد سوء سدسازی است. درناهای سیبری در دریاچه پویانگ چین هم هم بی‌بهره از آثار مخرب این سد نیستند و با مشکلات آن دست و پنجه نرم می‌کنند. افزایش تخریب‌های انسانی و مسموم شدن پرندگان آبزی در محل ذخیره آب هوان ژیدونگ، منطقه شن یانگ فاجعه دیگری است که این پرندگان را به سرنوشت تلخی دچار می‌کند. شکار در مسیر گذر از پاکستان و افغانستان هم یکی از دلایل کم شدن جمعیت درناهای سیبری در جمعیت شرقی است. استفاده وسیع از آفت‌کش‌ها و آلودگی در هند نیز جمعیت مرکزی را برای همیشه از بین برد.

جمعیت غربی و مرکزی درناهای سیبری در گذشته، تابستان‌ها را در سواحل غرب سیبری می‌گذراند و سپس گروه مرکزی برای زمستان‌گذرانی به هند می‌رفت و گروه غربی هم به شمال ایران می‌آمدند. از گروه مرکزی در سال ۱۹۹۲ تنها یک جفت باقی‌مانده بود و آخرین آنها آخرین بار در سال ۲۰۰۲ دیده شده و از آن سال تاکنون دیگر اثری از جمعیت مرکزی باقی نمانده است. جمعیت غربی نیز نخستین بار در سال ۱۳۵۴ در ایران و در تالاب فریدون‌کنار دیده شده که در سال‌های پس از پیروی انقلاب و تا اواخر دهه هفتاد تعداد آنها به ۱۱ رسید که با گذشت زمان این تعداد به ۷، ۴، ۲ و بالاخره به یک درنای تک کاهش یافت! مسیر پروازی جمعیت غربی تا سال‌ها مسیر مشخص نبود. اما با شکل‌گیری پروژه حفاظت از درنای سیبری، سرانجام ردیابی‌های ماهواره‌ای نشان داد که آنها از غرب دریای مازندران وارد ایران و آسمان گیلان و بوجاق شده و در تالاب بین‌المللی فریدون‌کنار، ازباران و سرخرود در مازندران زمستان گذرانی می‌کنند. مسیر مهاجرت این یک پرنده از فریدون‌کنار به سوی سواحل غربی دریای خزر ادامه پیدا کرده و پس از گذشتن از استان گیلان، آذربایجان، داغستان، و منطقه آستراخان روسیه به سمت شمال قزاقستان رفته و سپس تا رودخانه اوب در نزدیکی اقیانوس منجمد شمالی ادامه می‌یابد.

درنای سیبری طولانی‌ترین مسیر مهاجرت را میان ۱۵ نوع درنایی که تاکنون در جهان شناسایی شده است، دارند. فرایند جفت‌یابی و تولید مثل آنها نیز بسیار سخت است به طوری‌که اگر جفت یکی از بالغین به هر دلیلی از بین برود او تا آخر حیات دیگر جفتی اختیار نخواهد کرد. تکثیر در اسارت این گونه این نیز بسیار سخت صورت گرفته و تا سال‌های متمادی به معمای پیچیده‌ای برای محققان و زیست‌شناسان تبدیل شده بود اما با همه دشواری‌های موجود، تکثیر در اسارت سرانجام موفقیت‌آمیز شد اما تعداد پرنده‌هایی که از این راه بتوانند به طبیعت معرفی شوند بسیار کم و محدود است. 

در روسیه ساکنان شمال این کشور، درنای سیبری را جانداری مقدس می‌دانند و ارزش زیادی برای آن قائل هستند. آنها درنای سیبری را با خورشید، بهار و روح الهی مرتبط می‌دانند و بر این باورند که روح به درنای سیبری تبدیل می‌شود و به پرواز در می‌آید. این مردم اعتقاد دارند که دیدن درنای سیبری باعث شفای بیماران‌شان می‌شود. در شمال چین و ژاپن هم چنین باور مشترکی نسبت به سایر انواع درناها وجود دارد و درناها بسیار مورد احترام هستند و آن را سمبل وفاداری می‌دانند. 

در ایران اما با اینکه فریدون‌کنار بزرگترین بازار سیاه پرندگان مهاجر است اما چند سالی است که دستکم این تک درنای سیبری از گزند شکارچیان در امان مانده است. 

یکی از دستاوردهای پروژه حفاظت از درنای سیبری در ایران که توسط سازمان محیط زیست در این منطقه اجرایی شد، همین بود که تالاب بین‌المللی فریدون‌کنار و آب‌بندان‌های اطراف آن را شکار ممنوع اعلام کند تا امنیت نسبی به زیستگاه برگردد و دوره‌های آموزشی نیز برای شکارچیان و دامگاه‌داران برگزار شد تا با آگاهی از شرایط این گونه، از شکار و صید آن خودداری کرده و آن را حفظ کنند! گرچه بعد از چند سال این موضوع در فریدون‌کنار بین شکارچیان بومی جا افتاد و امروز دیگر کمتر کسی است که فکر شکار این پرنده تنها را داشته باشد اما یکی از مهمترین انتقاداتی که به این پروژه بین‌المللی بعدها وارد شد این بود که با اجرای این پروژه اگرچه محیط برای درنای سیبری امن شد اما شکارچیان به دامگاه‎‌دار تبدیل شدند و با اینکه آنها دیگر شلیک نمی‌کردند اما تورهای هوایی سراسر منطقه را در بر گرفت. به طوری‌که امروز فریدون‌کنار بزرگترین بازار تجارت غیر‌قانونی پرنده‌های مهاجر در ایران است که به رغم اعتراضات مکرر گروه‌های محیط زیستی و حتی دستگاه‌های متولی اما باز هم کنترل این بازار سیاه امکان‌پذیر نیست و تاکنون سازمان محیط زیست نتوانسته به این تجارت مرگبار که هرساله بیش از ۵۰۰ هزار پرنده مهاجر را به کام مرگ می‌کشاند پایان دهد. 

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «کارکردن خر و خوردن یابو»

سایت بدون – ضرب‌المثل «کار کردن خر و خوردن یابو» به وضعیتی اشاره دارد که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *