«وجدان زنو» رمانی از ایتالو اسووو نویسنده برجسته ایتالیایی با برگردان مرتضی کلانتریان پس از ۳۴ سال از سوی نشربان تجدید چاپ شد. چاپ نخست این رمان در سال ۱۳۶۳ از سوی نشر آگاه منتشر شده بود، نویسنده این رمان ایتالو اسووو (Italo Svevo) سال ۱۸۶۱ در تریست ایتالیا متولد شد و در سپتامبر ۱۹۲۸ در تصادف اتومبیل از دنیا رفت. سهامدار یکی از بزرگترین شرکتهای صنعتی ایتالیا بودن سبب میشود که وی تمام وقتش را صرف اداره امور شرکت کند. فراغت از کار تجاری گاهگاهی به او امکان را میدهد تا به نویسندگی بپردازد. ظرف سی سال کار نویسندگی سه رمان منتشر میکند و بعد از سکوت بسیار طولانی (۲۵ سال) که بیشک ناشی از عدم موفقیت دو رمان نخست او بود، رمان وجدان زنو را در سال ۱۹۲۳ منتشر میکند که این بار با اقبال عمومی روبهرو میشود و کتاب شهرت جهانی پیدا میکند و نویسندگانی چون جیمز جویس، والری، لاربو، بنژامین، کرمیو و دیگران به تفصیل از آن میگویند و از رمان تجلیل میکنند. درباره اینکه اسووو تحت تأثیر فلسفه شوپنهاور است یا از فروید متأثر است مقالات متعددی نوشتهاند. در واقع درباره آنچه به تأثیرپذیری از فلسفه شوپنهاور مربوط میشود تردیدی وجود ندارد. شوپنهاور میگوید اگر به کل هستی بشری بنگریم جز تراژدی چیزی در آن نخواهیم یافت. در حالی که اگر به جزئیات آن توجه کنیم طنز و کمدی را جلوهگر مییابیم.
در وجدان زنو نیز همین دوجنبه زندگی انسانی به نحوی استادانه ترسیم شده است. زنو شخصیت اصلی رمان همانند شوپنهاور عقیده دارد که درد و رنج بخش اساسی زندگی بشری را تشکیل میدهد و راه یافتن به سوی خوشبختی محال است و در این زمینه تا آنجا پیش میرود که ادعا میکند درد و رنج از همان بدو تولد همزاد نوزاد است.
شوپنهاور معتقد است که زندگی بین درد و ملال در نوسان است و زنو نیز همین امر را تجربه میکند. اندیشه مرگ دست از گریبان تو بر نمیدارد و او بر این عقیده است که زندگی مبارزه بیهودهای است که در آن سرانجام برد ما مرگ خواهد بود. مفهوم اندیشه شوپنهاور نیز همان است. زندگی جدال دائمی برای بقاست. در حالی که انسان میداند که در پایان این مرگ است که به پیروزی خواهد رسید. مطلب اساسی در رمان وجدان زنو این است که انسان یارای تغییر سرنوشت خود را ندارد. شوپنهاور نیز به همین منوال اعلام میکند هر کس بر این باور است که میتواند طبق اراده و تصمیم خود شخص دیگری بشود، اما تجربه زندگی به او خواهد آموخت که سرنوشت او تابع مقتضیات و ضرورتهاست و او دقیقاً همان نقشی را ایفا خواهد کرد که از آن تنفر دارد. اگرچه نویسندگان و منتقدان ایتالو اسووو درباره تأثیر فلسفه شوپنهاور بر آثار او اتفاق نظر دارند در نقشی که آرا و عقاید فروید در تکوین آثار او دارد نظر واحدی ندارند. این اختلاف بیشتر از آنجا ناشی میشود که در هر سه اثر وی با اینکه برخورد با روانکاوی فروید انکارناپذیر است اما به وضوح معلوم نیست که اسوو فروید را میستاید یا نفی میکند.
آیا این جمله تمسخرآمیزش در مورد فروید میتواند مشکل را حل کند؟ «فروید مرد بزرگی است منتهی برای قصهپردازان و نه بیماران.» وقتی از ادبیات جدید اروپا صحبت میکنیم بلافاصله به یاد جویس، پییر آندللو، کافکا، پروست، لارنس، ژید، توماس مان میافتیم، نباید فراموش کنیم که اتیالو اسووو نیز چه از جهت اصالت سبک و چه از جهت غنای ادبی از زمره این پیشگامان ادبیات نوین اروپایی است و این سخن آندره تریو را درباره وجدان زنو از یاد نبریم: «یک شاهکار عظیم و باورنکردنی، در طول یک قرن احتمال دارد فقط پنج یا شش اثر به این غنا و عظمت مانند وجدان زنو خلق شود.»
برچسبایتالو اسووو رمان شوپنهاور وجدان زنو
مطلب پیشنهادی
حتما باید دید/ بابل؛لایه های زیرین ارتباطات انسانی
سایت بدون – فیلم بابل (Babel) محصول سال ۲۰۰۶، به کارگردانی الخاندرو گونزالس اینیاریتو، یکی …