سایت بدون -«بمب،یک عاشقانه» ساخته پیمان معادی در مقطع مناسبی اکران شده؛ زمانی که سینماروها از کمدی های بی مایه و سطحی اشباع شده اند و در ترکیب فیلم های روی پرده هم رقیب قدری برای رقابت با آن دیده نمی شود. همین مسئله موجب شد تا فیلم در دو روز ابتدایی اکران حدود ۴۰۰ میلیون تومان بفروشد. ضمن اینکه حضور ستاره محبوبی همچون لیلا حاتمی و پشتوانه ۹ نامزدی در جشنواره فیلم فجر و دریافت سیمرغ بلورین بهترین طراحی لباس و جایزه ویژه هیأت داوران می تواند تضمین قابل اطمینانی برای فروش آبرومندانه و بالای فیلم باشد.
فیلم در حال و هوای اخیر رجوع مشتاقانه سینمای ایران به دهه های ۶۰ و۷۰ ساخته شده و امیدوار است در سایه همین امتیاز تماشاگران بیشتری را به خود جلب کند. مسیری که فیلم کمدی موفقی مثل «نهنگ عنبر» هموار کرد تا ادامه ای برای خودش ساخته شود و البته به فیلم ناخوشایند، اما با گیشه داغی مثل «هزارپا» برسد.
پیمان معادی حسابی هم در امر تبلیغات «بمب،یک عاشقانه» از روابط و مناسبات دوستانه خودش بهره برده؛ به طرزی که خیلی از سلبریتی ها و پرطرفدارها در شبکه های مجازی آنونس فیلم او را منتشر کرده اند. حتی بهرام رادان ضمن انتشار این آنونس متنی در ستایش آن در ویدئویی که روی اینستاگرامش دیده می شود خوانده است.تبلیغاتی که اگر با علاقه سینماروها به فیلم همراه شود، می تواند خروجی خوبی در پی داشته باشد.
ضمن اینکه در آخرین روزهای اکران پرفروشهای اخیر سینما از جمله «مغزهای کوچک زنگ زده»، «لازانیا» و «لس آنجلس تهران»، فیلم معادی تقریبا بی رقیب پتانسیل پرفروش شدن را دارد.
تنها به نظر می رسد فیلم معادی تا حدودی «کلمبوس»(هاتف علیمردانی) را رو به روی خود می بیند که دست کم در ابتدای اکران فعلا سربلند بوده است. مگر اینکه از چهارشنبه پیش رو با آمدن «مارموز» کمال تبریزی کفه به سمت آن سنگین شود.
معادی و همکارانش در جریان اکران «بمب،یک عاشقانه» زیرکی خاص دیگری هم به خرج داده اند و آن هم اینکه با وجود بخشهای کمیک قابل توجه در فیلم، روی بُعد عاشقانه فیلم تمرکز کرده اند تا از آسیب انتقادات اخیر نسبت به کمدیهای انتقادبرانگیز این روزها مصون بمانند.
فیلم شاید در مقایسه با فیلم اول کارگردانش، «برف روی کاج ها» (۱۳۹۰) گامی رو به جلو نباشد و حتی در زمینه پرداخت شخصیتها لنگ بزند، اما تا پایان شما را با خود همراه می کند. برخی نابلدی ها در فضاسازی و بازسازی دهه ۶۰ تهران و توی ذوق خوردن از مصنوعی بودن دکور و نشانه های آن مقطع هم هنگام تماشای فیلم ازار دهنده است. ضمن اینکه نحوه روابط زوج اصلی فیلم خامدستانه و ضعیف است که به عنوان ماجرای اصلی و پلات محوری، درصد همراهی تماشاگر را با روابط کاراکترها کاهش می دهد.
علاقه مندان به لیلا حاتمی نیز شاید از حجم نسبتا پایین حضور او در فیلم که بیشتر هم به سکوت می گذرد، کاملا راضی از سینما بیرون نیایند.
فیلم اما در عین سردی موقعیت زوج اصلی در فیلم، به لطف شوخی های جسته و گریخته اش در لوکیشن مدرسه که عمده آنها هم بر اساس کاراکتر مدیر، با بازی جذاب سیامک انصاری شکل گرفته، از کشدار شدن نجات یافته است. بویژه که شوخیهای فیلم هم از هتاکی و پرده دری به دور است و بر خلاف کمدی های نازل اخیر، از دایره ادب و شرافت، پای بیرون نمی گذارد.
از سویی شما می توانید اِلِمانهایی از دهه ۶۰ و ایام موشک باران تهران را در این فیلم با خاطرات شخصی تان مطابقت بدهید و لذتش را ببرید.
فصل بمباران پایانی فیلم هم در عین تکان دهندگی و اجرای قابل قبولش، موجب نشده تا احیانا با اعصاب خرد از سالن خارج شوید.
با این وجود فیلم شاید به توقع مخاطب از معادی در جایگاه کارگردانی که فیلم سرحال و جمع و جوری همچون «برف روی کاج ها» با شخصیتهایی قابل درک و پردازش شده را قبلا از او دیده، پاسخ گرمی ندهد. تماشاگری که اتفاقا با دیدن حاتمی و معادی در نقشهایی رو به روی یکدیگر، ناخودآگاه به یاد اثر شاخص و ماندگار اصغر فرهادی یعنی «جدایی نادر از سیمین» می افتد و در ذهنش به قصد قیاس، تصویرسازی می کند.
بازی کوتاه محمود کلاری در «بمب،یک عاشقانه» هم با توجه به عدم اشاره پررنگ به نام و حضور او، برای علاقه مندان یک غافلگیری جالب خواهد داشت.
هادی اعتمادی مجد/بانی فیلم