سایت بدون – درخت گردو پنجمین فیلم محمدحسین مهدویان بر اساس داستانی واقعی ساخته شده است. فیلم به جنبههای ویرانگر و فاجعهآمیز جنگ تحمیلی میپردازد و از کودکان و زنان قوم کردی سخن میگوید که در سال ۱۳۶۶ در شیرینترین برهه زیستشان در چنگال مرگی وحشتناک گرفتار شدند، از تبعات جنگ نابرابر میگوید که سرانجام با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران به پایان رسید و پس از گذشت سه دهه از اتمام آن هنوز آثار مخرب جنگ بر خانوادهها و مجروحان آن باقی است. این فیلم با نمایش آرزوهای بر باد رفته و سرنوشت دردناک و زجرآور خانوادههای کرد ایرانی از حکمرانان، سیاستمداران، نظامیان و تصمیمگیران میخواهد پیامدهای جبرانناپذیر جنگ بر خانوادهها را همواره مدنظر قرار دهند. ماجرا درباره اوس قادر مولانپور (پیمان معادی) مرد میانسال کردستانی است که خانواده و مردم روستایش بر اثر بمباران شیمیایی جنگنده عراقی شهید و مجروح میشوند. اوس قادر همسر و سه فرزند خردسالش را همراه با سایر مجروحان روستا بامشقت به بیمارستان شهر تبریز منتقل میکند و در آنجا با انبوهی از مجروحان و جنازههای مردم کرد مواجه میشود. کارگردان با تمهیدات هنری و فنی و قاببندیهای هوشمندانه توانسته بخشی از فاجعه وحشتناکی که در سال ۱۳۶۶ برای مردم مظلوم سردشت رخ داد را بازسازی کند و چهره کریه جنگ را به نمایش بگذارد. سکانس جان دادن مردم به ویژه زنان و کودکان بیگناه دل هر انسانی را به درد میآورد و اشک را از چشمان جاری میسازد.
کارگردان با تجاربی که از ساخت فیلمهای ماجرای نیمروز ۱ و۲ به دست آورده و فیلمبرداری با فرمتهای مختلف، جلوههای ویژه میدانی و بصری مناسب، هدایت شخصیتهای فرعی و اصلی به ویژه سیاهیلشکرها با بازنمایی مقطع شصت، هشتاد و نود، توانسته قصه جانفرسا و تراژدی بمباران سردشت محنتزده را روایت کند. او مردم کردی را نشان میدهد که در دوران دفاع مقدس زیر بمباران شیمیایی هست و نیستشان را از دست دادند و سالهاست نسل اندر نسل آثار جانکاه آن را تحمل میکنند. آثار شیمیایی جنگ از پدران و مادران آلوده به بچهها منتقل شده و آنان نیز به نسلهای آینده منتقل میکنند. همچنین فیلم از بازی هنرمندانه پیمان معادی و حضور مهران مدیری برخوردار است. حضور این دو چهره باعث شده مخاطب، موضوع غمانگیز و تلخ درخت گردو را تا پایان دنبال کند و ظلمی که بر هموطنان کردنشین در جریان جنگ تحمیلی روا رفته، چالشهای نسل امروز مردم کردستان در زمینه مداوای مجروحان شیمیایی جنگ و فرزندان نابینا و بیمار آنها که با مرارت روزگار میگذرانند را نظارهگر باشد. درخت گردو به نوعی در ژانر فیلمهای ضد جنگ قرار میگیرد. مصیبت و درد جانکاه غیرنظامیان در جریان جنگ به تصویر کشیده میشود و نشان میدهد که در چند دقیقه زندگی شیرین آنها به فاجعه تبدیل میشود. فیلم شعاری و کلیشهای نیست و بخشی از حقایق دردناک پنهان تاریخ جنگ ایران و عراق را به صورتی باورپذیر هویدا میسازد.
ماجرای فیلم توسط معلم روستا هما (مینا ساداتی) که از نزدیک شاهد رنج خانواده اوس قادر و اهالی روستا و شهر سردشت بوده به صورت نریشن روایت میشود، تمهیدی که قدری فیلم را از حس خارج ساخته.
مهران مدیری در نقش دکتر و همسر هما نمادی از کادردرمانی است که در آن برهه عذابآور مشغول مداوای مردم مجروح بودند و برای نجات جان هموطنان کوشیدند. در کنارش با آدمهایی مواجه هستیم که در شرایط بحرانی به جای کمک به آسیبدیدگان تنها به فکر منافع خودشان هستند و زندگی مردم برای آنها ارزشی ندارد. فیلم با صف طولانی جوانان کولبر کرد اطراف منزل اوس قادر آغاز میشود و با حرکت صف جوانان کولبر در میان انبوه برف برای آوردن کالا برای امرار معاش، پس از دفن اوس قادر زیر درخت گردو به پایان میرسد. در انتها هم دوربین دختران جوان و شاد در دانشگاهها و مراکز هنری را نشان میدهد و راوی میگوید شاید یکی از این دختران همان دختر گمشده اوس قادر باشد و به نوعی کارگردان ثمره ایستادگی را در احساس موفقیت و امنیت نسل امروز به تصویر میکشد.
همچنین به حضور مجروحان شیمیایی در دادگاه لاهه برای بیان آنچه بر قوم کرد در جنگ تحمیلی گذشته، مقابله نیروهای ایرانی با سلاحهای شیمیایی، امدادرسانی نیروهای پاسدار کمیته و ارتش، غیبت سازمانها و ارگانهای متولی در زمینه کمک به مجروحان و خانوادههای شهدا و نیز دفاع از حقوق آنان در مجامع جهانی هم اشاره میشود.
محمد ایراندوست/اعتماد