مشخصات فــــــیلم
عنوان: «مریپاپینز بازمیگردد»
محصول: کمپانیهای والتدیسنی و لوکامار پروداکشنز
تهیهکنندگان: جان دی لوکا و مارک پلات
سناریو: دیوید مگی، بر اساس داستانی از خود او و راب مارشال و اقتباس از رمان «مری پاپینز» نوشته پیال تراورز
کارگردان: راب مارشال
مدیر فیلمبرداری: دیون بیبی/ تدوینگر: وایات اسمیت
موسیقی متن: مارک شیمن
طول مدت: ۱۳۰ دقیقه
بازیگران:
امیلی بلانت، لین مانوئل میراندا، بن ویشا، امیلی مورتیمر، جولی والترز،
دیک ون دایک، آنجلا لانزبری، پیکسیدیویس، کالین فرت، دیوید وارنر، جیم
نورتون و جرهمی سوییفت.
راب مارشال در زمینه کارهای موزیکال یکی از پیشروترین مردان هالیوود در دو دهه اخیر بوده است. «شیکاگو»ی او جوایز اصلی اسکار سال ۲۰۰۳ را ربود و «بهدرون جنگل» وی نیز فقط بوی استادی او را در این ژانر میداد و در زمانهای که موزیکالسازهای هالیوود رو به قحطی و انقراض رفته و از ورود دیمیین چازل جوان خالق «لالالند» به صحنه استقبال کردهاند، آدمی مثل مارشال میتواند «باب فاسی» وار سینمای موزیکال را بهسوی ساحل نجات رهنمون سازد و کارهایی را ارائه بدهد که سایر هنرمندان موزیکالساز از انجام آن بازماندهاند. با این حال پروژه اخیر راب مارشال که بیش از سه سال وقت وی را گرفت، او را با مأموریتی رودررو ساخت که کمتر مرد عاقلی درهالیوود مسئولیت آن را میپذیرفت. مارشال پذیرفت بازسازی «مری پاپینز» یکی از محبوبترین موزیکالهای تاریخ سینما را صورت دهد و بواقع دنبالهای را بر آن فیلم کلاسیک که در سال ۱۹۶۴ خوش درخشید، بسازد که همگان معتقد بودهاند به هیچوجه قابل کپیبرداری و ادامه دادن نیست. محبوبیت «مری پاپینز» اوریژینال به حدی است که والتدیسنی بهرغم ساخت صدها و صدها فیلم طی عمر تقریباً ۱۰۰ ساله این استودیو همواره از آن بهعنوان یکی از ۱۰ محبوب اول این کمپانی از منظر هواداران یاد میکند و معترف است که بهرغم توفیق پایانناپذیر کارتونهایش کمتر فیلم دیگری در زمینه و ژانرهای دیگر توانستهاست همان تأثیری را در دیسنی و جامعه جهانی موزیکال بهجای بگذارد که پاپینز بر جای نهاده است.با این حال مارشال خم به ابرو نیاورد و با انرژی فراوانی به تهیه نسخه تازه «مری پاپینز» مشغول شد و حتی آنجلا لانزبری که اینک ۹۳ سال سن دارد و با وجود این یک موتور محرک است و در سال ۱۹۶۴ در ورسیون اصلی نیز با شور بیپایان خود سکانس پایانی را به آتش کشیده بود، یکبار دیگر به صحنه آمده است تا توانمندیهای خود را نشان بدهد. حاصل کار، نشانگر شور و عشقی است که صرف ساخت این فیلم تازه شده است و اینکه سازندگان این فیلم به ورسیون اوریژینال هم علاقه چشمگیری داشتهاند.
از امیلی بلانت که از مطرحترین بازیگران زن هالیوود ظرف
۱۰ سال اخیر بوده خواسته شده که سختترین کار ممکن را صورت بدهد و آن فرو
رفتن در نقش اصلی زن فیلم و بواقع تبدیل شدن به مری پاپینز بوده و کیست که
نداند جولی اندروز ۵۵ سال قبل اینکار را بهقدری کامل و قوی انجام
دادهبود که رسیدن به حد و حدود وی و تکرار بازی و نمایش وی بسیار سخت
مینماید ولی بلانت از اینکار دشوار نهراسیده و وظیفه سخت خود را بهخوبی
انجام داده است. نقش اول مرد فیلم نیز با لین مانوئل میراندا است که در
مجموعه «هیلتون» هم نقش اول را بازی کرده و هم از خالق و پایهگذاران قصه
بوده است. او را در ورسیون جدید جک چراغ روشنکن صدا میزنند و این به
جانشینی کاراکتر اول مرد فیلم نخست است که نقش وی را دیکون دایک ایفا
میکرد و در آن ورسیون برت شیروانی درست کن نامیده میشد. البته راب مارشال
برای اینکه ون دایک نیز بیکار نماند و در ۹۱ سالگی هم سهمی در دوبارهسازی
مری پاپینز داشته باشد، از وی خواسته است نقشی متفاوت و تازه را تجربه کند
و با حضورش خط ارتباطی دو فیلم را پر رنگتر کند و وی نیز پذیرفتهاست.
سختیهای فراوان کار
این
که این نسخه تازه در قیاس با ورسیون اوریژینال که یک کار محونشدنی است،
چقدر ماندگاری خواهد داشت، مسألهای است که باید صبر کرد و در درازای زمان
پاسخ آن را یافت اما هم اینک نیز میتوان از لابلای حرفههای راب مارشال
به سختیهای فراوان بازسازی یک کار بسیار خوب پیبرد. جالبتر اینکه مارشال
میگوید وقتی فقط چهار سال داشت، فیلم اصلی و اولیه را در یک تماشاخانه
پایین شهری در پیتسبورگ امریکا دیده است. وی میافزاید: ما عادت داشتیم
وقتی به سینما میرویم، لباسهای نوی خود را بپوشیم و شک و پیک کنیم و برای
مری پاپینز نیز همین روال را رعایت کردیم. شب خاص و بزرگی بود و همهچیز
فوقالعاده بود. مارشال بواقع معتقد است مری پاپینز در درازای زمان تأثیری
را بر مردم گذاشته است که فقط کلاسیکهای زمان از عهده آن برآمدهاند. وی
اظهار میدارد: یک بخش کارتونی فیلم اوریژینال چیزی بود که سبب میشد کار
بسیار تازه و ابتکاری بهنظر برسد و من نیز مصمم بودم که همان تکه کارتونی
را که براساس مقتضای زمان و فقدان امکانات رایانهای چشمگیر فعلی با دست
نقاشی میشد، با همان روش تهیه و به فیلم ضمیمه کنم. چیزهای بنیادین زیادی
در بطن فیلم اصلی وجود داشت که من میخواستم در نسخه دوم نیز تکرار و ارائه
شود و فکر میکنم به معنای فلسفه وجودی این فیلم و از بنیادهای آن است.
نوعی جادو
از
همه جالبتر و جذابتر خود کاراکتر اصلی یعنی مری پاپینز است که ابعاد
مختلف و وسیع آن را نمیتوان بدرستی توصیف و بیان کرد. مارشال میگوید: او
نوعی جادو را به داستان فیلم میافزاید و بر سایر کاراکترها و همچنین
بینندگان فیلم اثری سحرکننده دارد. پاپینز بهرغم همه کمکهای بزرگش به این
و آن منکر اثر وجودی مهم خود و کارهایش و حتی نفیکننده این موضوع واقعی و
خدشهناپذیر است که این کارها و کمکها را ساماندهی و انجام داده است. او
یک روح در پرواز و آزاده است و تشابه زیادی با پیال تراورز دارد که سالها
پیش این داستان کلاسیک را نوشت. میدانم که تراورز هم پس از خلق این
ماجراهای شیرین و مثبت از صحنه محو میشد تا مردم از آن لذت ببرند و با
فیلم و داستان وی زندگی کنند. از همه مهمتر در دل وتار و پود «مریپاپینز»
توان تبدیل کردن عادیترین چیزها به ویژهترین و غیر معمولترین اتفاقات
است و به قول راب مارشال چطور میتوان از یک قدم زدن ساده در پارک هم
ماجرایی جادوکننده یافت. بواقع مری پاپینز میخواهد از زندگیهای عادی نیز
یک چیز جادویی بسازد و اگر کتابهای خوب و فیلمهای تأثیرگذار در کار خود
موفقاند به سبب لحاظ کردن همین واقعیت و تأمین همین نیاز است.
در قالب بزرگسالان
البته
موضوع اصلی و معنای بنیادین مری پاپینز هم یک چیز رؤیایی و فرآیندی
سحرگونه و فراتر از کششهای انسانی است. در این داستان یک پرستار سرسخت و
جادویی از آسمان بهزمین میآید تا به خانواده بنکس و بویژه کودکان آنها که
در خیابان چری تریلین در گوشهای از شهر نیویورک ساکناند، یاری برساند.
دیگر واقعیت مهم و دور از نظر مانده این است که تراورز نه یک رمان بلکه ۸
کتاب پیرامون این مخلوق محبوب خود نوشت و پس از دیدن فیلم اول بهرغم راضی
بودن از کیفیت آن مایل نبود که هیچ کار دیگری براساس آن سلسله داستانها
ساخته و عرضه شود. ورسیون فعلی هم که ابتدا قرار بود اواخر پاییز ۲۰۱۷
اکران شود اما یک سال در آن تأخیر افتاد و در پنج ماهی که از اکران آن در
جهان میگذرد، بیش از ۴۰۰ میلیون دلار سودسازی کرده، لزوماً براساس هیچیک
از هفت داستان تبعی و کتابهای بعدی نیست که تراورز بهعنوان دنبالهای بر
فیلم اول نوشت و شاید یک جمعبندی کلی ولی با ایجاد تغییراتی در داستان و
سن و شرایط کاراکترها و بزرگسال کردن بعضی شخصیتها در قیاس با کتاب اولیه
است، در این ورسیون پاپینز بازمیگردد تا به جین و مایکل بنکس که دیگر
نوجوان نیستند و به مرد و زنی بزرگسال تبدیل شدهاند، کمک کند و آنها با
مشکلات زندگی در این مقطع سنی سخت بهتر کنار بیایند و در یک لندن افسرده
شده بر اثر فشارهای اقتصادی و رویکردهای سیاسی بهتر نفس بکشند. در این
ارتباط پاپینز بر زندگی سه فرزند مایکل که ایفای نقش او با بن ویشاست نظارت
میکند و در این راه از باری جک چراغ روشن کن که پیشتر هم از او یاد
کردیم، بهره میجوید. او در این راه بچهها را به سفرهایی شگفتانگیز
میبرد و حتی سبب میشود این خانواده که در آستانه از دست دادن منزل خود
قرار دارند، این مایملک مهم را حفظ و وابستگی به یکدیگر را از نو حس و
تجربه کنند.
منبع: Guardian
وصال روحانـی/روزنامه نگار