سایت بدون -۱ الماس ۳۳ چندان برایش دستاوردی نداشت، نه منفعت مالی نصیبش شد و نه اعتبار هنری. فقط و فقط در شهر پیچید که جوانی فلسفهخوانده از فرنگ آمده و میخواد سینما کار کند، جوانی تازهنفس، با ایدههایی منحصربهفرد. دومین تجربه سینمایی مهرجویی اما بهشکلی رقم خورد که تا هنوز او را با فیلم «گاو» میشناسند. فیلمی که غلامحسین ساعدی پیشتر نمایشنامهاش را نوشته بود و توسط هنرمندان اداره تئاتر اجرا شده بود، اینبار در همکاری با این سینماگر جوان، در قالب فیلمنامه درآمد و جلوی دوربین رفت، عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، علی نصیریان و… که هر کدامشان ضلعی از بازی در سینما، تلویزیون و تئاتر ایران شدند. داستان داریوش مهرجویی از همینجا آغاز میشود، آنچه امروز ما از مهرجویی میشناسیم، از جهان فکری و سینمایی او، از گاو آغاز میشود و امتداد پیدا میکند، در کارنامهای سینماییاش پس از آن آثار درخشانی همچون آقای هالو، دایره مینا، اجارهنشینها، هامون، سارا، بانو و… به چشم میآید.
۲ مهرجویی را کارگردان مهم و مؤلفی میدانیم به اعتبار کارنامه معتبرش، مهرجویی اگر کارگردان بزرگی شده است و تأثیرگذار، به خاطر فیلمهای مهم سالهای قبلش است و نه فیلمهایی نظیر اشباح، آسمان محبوب و چه خوبه که برگشتی، گرچه خودش معتقد است این فیلمهای سالهای اخیر دلخواسته اوست و اینطور حال میکند. اما ما مخاطبان سینما، او را با هامون میشناسیم، فیلمی که سینمای ایران را بدون آن نمیتوان معنا کرد، فیلمی که بر نسل یا حتی چند نسل اثر گذاشت و دورانساز شد، یا فیلمی مانند پری، مهرجویی را بواسطه این آثار آرتیستی اندیشمند میشناسیم، فیلمسازی که از رهگذر آثارش، به فلسفه -دلخواسته همیشگیاش- میرسد. همچنین مهرجویی با فیلمهایی نظیر دایره مینا و اجارهنشینها، نشان داده است که سینمای اجتماعی-سیاسی و همچنین ژانر کمدی را میشناسد، فیلمهایی درخشان که معاصریت زمانهشان را هدف گرفته بودند، یا فیلمی مانند میکس که علاوه بر دغدغههای فلسفیاش، هنر اصلیاش، سینما را نیز هدف گرفته است. مهرجویی به اعتبار این آثار درخشان، این فیلمهای دورانساز، کارگردان مؤلفی در تاریخ سینمای ایران به حساب میآید.
۳ با اینهمه، از هرچه بگذریم، داریوش مهرجویی آرتیست یگانه و بزرگ معاصر ماست، سینمای ایران را بدون آثار او نمیتوان بررسی کرد و بیحضور او، ما قطعاً چیزهای زیادی کم داریم، صحنههایی که او خلق کرده است، ماندگارند، بهیاد بیاورید سعید کنگرانی را در لحظه پخش غذا در حلبیآبادها، در دایره مینا، به یاد بیاورید عزتالله انتظامی را وقتی در فیلم گاو دچار دگردیسی میشود و به هیأت گاو درمیآید، به یاد بیاورید دویدن خسرو شکیبایی را رو به دریا، در هامون یا صحنه فروپاشی آپارتمان را در اجارهنشینها، همه و همه نشان از ذهن زیبای مهرجویی دارد، کارگردانی که امروز، ۱۷ آذر، زادروزش را گرامی میداریم.
۲ مهرجویی را کارگردان مهم و مؤلفی میدانیم به اعتبار کارنامه معتبرش، مهرجویی اگر کارگردان بزرگی شده است و تأثیرگذار، به خاطر فیلمهای مهم سالهای قبلش است و نه فیلمهایی نظیر اشباح، آسمان محبوب و چه خوبه که برگشتی، گرچه خودش معتقد است این فیلمهای سالهای اخیر دلخواسته اوست و اینطور حال میکند. اما ما مخاطبان سینما، او را با هامون میشناسیم، فیلمی که سینمای ایران را بدون آن نمیتوان معنا کرد، فیلمی که بر نسل یا حتی چند نسل اثر گذاشت و دورانساز شد، یا فیلمی مانند پری، مهرجویی را بواسطه این آثار آرتیستی اندیشمند میشناسیم، فیلمسازی که از رهگذر آثارش، به فلسفه -دلخواسته همیشگیاش- میرسد. همچنین مهرجویی با فیلمهایی نظیر دایره مینا و اجارهنشینها، نشان داده است که سینمای اجتماعی-سیاسی و همچنین ژانر کمدی را میشناسد، فیلمهایی درخشان که معاصریت زمانهشان را هدف گرفته بودند، یا فیلمی مانند میکس که علاوه بر دغدغههای فلسفیاش، هنر اصلیاش، سینما را نیز هدف گرفته است. مهرجویی به اعتبار این آثار درخشان، این فیلمهای دورانساز، کارگردان مؤلفی در تاریخ سینمای ایران به حساب میآید.
۳ با اینهمه، از هرچه بگذریم، داریوش مهرجویی آرتیست یگانه و بزرگ معاصر ماست، سینمای ایران را بدون آثار او نمیتوان بررسی کرد و بیحضور او، ما قطعاً چیزهای زیادی کم داریم، صحنههایی که او خلق کرده است، ماندگارند، بهیاد بیاورید سعید کنگرانی را در لحظه پخش غذا در حلبیآبادها، در دایره مینا، به یاد بیاورید عزتالله انتظامی را وقتی در فیلم گاو دچار دگردیسی میشود و به هیأت گاو درمیآید، به یاد بیاورید دویدن خسرو شکیبایی را رو به دریا، در هامون یا صحنه فروپاشی آپارتمان را در اجارهنشینها، همه و همه نشان از ذهن زیبای مهرجویی دارد، کارگردانی که امروز، ۱۷ آذر، زادروزش را گرامی میداریم.
سیدفرزام حسینی/خبرنگار