درباره ی سریال مانکن در شبکه خانگی پخش می شود/شیخ صنعان و ابتذال

اگربه تیتراژ سریال «مانکن» توجه کنید چند نکته جلب توجه می‏کند؛ اول اینکه نویسنده‏ی سریال، بابک کایدان است، کسی که بیشتر از همه با منوچهر هادی همکاری کرده و علاوه بر فیلم‌نامه‏های طنزی که برای او نوشته (مثل رحمان ۱۴۰۰) در سریال‏های تلویزیونی هم با او همکار بوده.

سایت بدون –در میان رسانه‏ها، تلویزیون رسانه قدرتمندی است که بیشترین میزان تاثیر بر مخاطب و عموم جامعه را دارد؛ تا آنجایی که از مرزهای رسانه جمعی عبور می‏کند و تبدیل به قدرتمندترین ابزار فرهنگی و موثرترین عامل تاثیر اجتماعی می‏گردد. تلقی نخست درباره تلویزیون و تاثیر آن تنها محدود به سویه ایجابی آن است که تلویزیون می‏تواند محتوا، مضامین و اطلاعاتی را به مخاطب انتقال دهد؛ غافل از آنکه رسانه تلویزیون، سویه سلبی تلویزیون می‏تواند با سانسور، حذف و نادیده گرفتن قسمتی از نیازهای جامعه، عطشی فراگیر و تاثیری به اندازه سویه ایجابی در پی داشته باشد. زیرا محتوا و رمزگان فرهنگی در تلویزیون انتقال نمی‏یابند؛ بلکه بازتولید می‏شوند. تلویزیون طبق دیدگاه و سلیقه صاحبان رسانه، اطلاعات و محتوایی را در اختیار مخاطب قرار می‏دهد، ولی این اطلاعات هنگام دریافت توسط مخاطب در ذهن او دوباره تولید می‏شود و معنایی جدید پیدا می‏کنند.

«استوارت هال»، نظریه‏پرداز فرهنگی سه جایگاه فرضی برای شیوه‏های رمزگشایی مخاطب از یک گفتمان تلویزیونی را مطرح می‏کند. جایگاه اول «جایگاه مسلط – هژمونیک» است که محتوای برنامه تلویزیونی دقیقا در ذهن مخاطب بازتولید گردد. دومین جایگاه از دیدگاه هال، «جایگاه جرح و تعدیل‏شده» است که رمزگشایی، ترکیبی از عناصر تطبیق‏یابنده و تعارض‏جویانه است. این نوع رمزگشایی، مشروعیت تعاریف برآمده از هژمونی را به رسمیت می‏شناسد ولی در سطحی محدودتر، قواعد جدید و ملموس خود را می‏سازد. یعنی برای قاعده‏های کلی، استثناهایی را در نظر می‏گیرد. سومین جایگاه به «رمزگان تقابل‏جو» اختصاص دارد. در این جایگاه، مخاطب رمزگان را کامل دریافت می‏کند، ولی در وجود مخاطب، محتوایی بازتولید می‏شود که در تعارض کامل با محتوای ارائه شده است.

مطابق قانون اساسی، رسانه تلویزیون منحصرا در اختیار حکومت است و تلاش‏های تاسیس شبکه‏های خصوصی همیشه به بن‏بست قانونی رسیده است. در این سال‏ها با ظهور و گسترش شبکه‏های ماهواره‏ای و گسترش شبکه‏های اینترنتی باز نتوانسته است تعادل لازم در شکاف بین دیدگاه جامعه و دیدگاه رسمی دولتی را پر کند و تلویزیون ایران به جای تلاش برای نزدیک شدن به سبک زندگی و تغییرات خانواده در دهه اخیر، بیشتر از مردم فاصله گرفته است. در هفته‏های گذشته، در مورد فیلم «مطرب» بحث به جایی ختم شد که از منظر آدورنو، مصرف کالاهای مبتذل را نباید محدود به مخاطب این کالاها دانست و دستگاه فرهنگی و سیستم سیاست‏گذاری مهم‏ترین متهمان وضعیت کنونی است.

اقبال سریال «مانکن» به کارگردانی «حسین سهیلی‏زاده» در جذب مخاطب به اندازه کامنت‏های میلیونی «تتلو» و یا به اندازه تشییع جنازه پاشایی در چند سال پیش موضوعی نگران‌کننده است. سریال مانکن داستان پسر جوانی به نام کاوه با بازی امیرحسین آرمان است که به دلیل بدهی‏های پدرِ زندانیِ خود وادار به تن‏فروشی شرعی می‏شود و به عقد زنی ثروتمند با بازی مریلا زارعی می‏شود. همین خلاصه یک خطی داستان می‏تواند نمایانگر تعارض و تناقض شدید موضوع این سریال با سریال‏های تلویزیونی صداوسیما باشد و حتی نیازی به تماشای کل سریال نیست و با تماشای حتی چند دقیقه از سریال می‏توان شباهت این افتضاح فرهنگی با کلیپ‏های اینستاگرامی مبتذل را به وضوح تماشا کرد. سریال مانکن، بیش از آنکه نمایش سبک زندگی مدرن و جدید جوان امروز باشد، نمایانگر تمام موضوعاتی است که تلویزیون به دلیل سویه یک‏طرفه از نمایش حتی قسمتی از آن سر باز زده است. وقتی در سریال تلویزیونی «پدر»، وقتی دو دختر با یک پسر در کلاسی تنها می‏شوند، پسر قهرمان و قدّیس سریال، مانند دیوانگان از پنجره بیرون می‏پرد و سیستم فرهنگی تلویزیون این حرکت را تا حد اقدامی آسمانی و آرمانی تقدیس می‏کند، هیچ بعید نیست که در آنتی‏تِز تلویزیون، فیلمی ساخته شود که موضوع «شوگر مامی» را به عنوان جذابیت به مخاطب عرضه کند. یا وقتی تلویزیون با ساخت مضحک سریال ستایش، کلیه قواعد و تکنیک‏های سینما را به سخره می‏گیرد، تولید سریالی با کیفیت نازل بصری و ضعف فاجعه‏بار ساختاری مانند «مانکن»، هیچ جای تعجبی ندارد.

از طرفی دیگر سریال «مانکن» در چنان فقر محتوایی و فرمی دست‌و‌پا می‏زند که حتی امکان نوشتن چند خط نقد را از منتقد می‏گیرد. موضوع فیلم آن‏قدر سخیف است و پرداخت این موضوع آن‏قدر مبتذل است که واقعا در هیچ مقیاسی قابل سنجیدن نیست.. حتی تصویربرداری و گریم این سریال نیز در مبتذل‏ترین حالت ممکن است. واقعیت بازنموده در آن چیزی شبیه فحش حساب می‏شود و زیبایی‏شناسی تنها یک شوخی بانمک با کارگردان است. ولی نکته نگران‏کننده هیچ‏کدام از اینها نیست، وقتی دانشجویان در ساعت استراحت خود با گوشی، آخرین قسمت این سریال را دنبال می‏کنند و جوانان حتی نکته‏ها و تکه‏های سریالی چنین مبتذل را با شور و شعفی غریب برای یکدیگر تعریف می‏کنند، یعنی مطمئنا فاجعه‏ای در حال وقوع است. نکته آنجاست که تلویزیون ملّی در استانداردهای چهل سال پیش در جا می‏زند. مخاطبین این سریال، همگی در سیستم آموزش و پرورش ایران درس خوانده‏اند و نکات تربیتی و اخلاقی حتی بالاتر از موضوعات درسی هر روز برای آنها تکرار شده است و از همه مهم‏تر این سبک سریال‏بینی و مواجهه با سریال نتیجه سال‏ها مصرف محصولات صداوسیما است. حالا مسئولین صداوسیما و سیاست‏گذاران فرهنگی می‏توانند با خیال راحت، ضوابط پخش صداوسیما را سخت‏گیرانه‏تر در نظر بگیرند و تبصره‏های جدید پیدا کنند و برای حفظ همان ضوابط، رویه سلبی خود مانند بلور کردن تصویر و حدف پلان و آباژور در فورگراند را ادامه دهند، فارغ از آنکه هیولای وحشتناک ابتذال، لحظه به لحظه بزرگتر می‏شود.

چند‭ ‬نکته‭ ‬درباره ‏ی‭ ‬سریال‭ ‬مانکن

اگربه تیتراژ سریال «مانکن» توجه کنید چند نکته جلب توجه می‏کند؛ اول اینکه نویسنده‏ی سریال، بابک کایدان است، کسی که بیشتر از همه با منوچهر هادی همکاری کرده و علاوه بر فیلم‌نامه‏های طنزی که برای او نوشته (مثل رحمان ۱۴۰۰) در سریال‏های تلویزیونی هم با او همکار بوده. اما این روزها که «مانکن» در حال توزیع در شبکه‏ی خانگی است پخش یک سریال دیگر هم به نویسندگی کایدان شروع شده و جالب اینکه آن را منوچهر هادی ساخته؛ سریال «دل» تازه‌ترین کار این دوست است و نام کایدان در تیتراژ آن هم به چشم می‏خورد.

اما جز این نکته دو نام دیگر هم هست که توجه تماشاگر را جلب می‏کند؛ اول محمدرضا فروتن است که بعد مدت‏ها در یک سریال بازی کرده، او آخرین بار در «سرنخ» کیومرث پوراحمد بازی کرده بود و در سال‏های اخیر حتی در سینما هم به سختی نقشی را برعهده می‏گرفت. «مانکن» درست در روزهایی پخش می‏شود که اکران فیلم «سمفونی نهم» محمدرضا هنرمند را هم روی پرده دارد. اما هم‏بازی او در این سریال مریلا زارعی است، بازیگری که مثل محمدرضا فروتن اولین‏بار است در یک مجموعه‌ی شبکه‏ی خانگی نقشی را بازی می‏کند. زارعی که اصولا بازیگر گزیده‌کاری است طی یک سال گذشته فقط یک فیلم، «ایده‏ی اصلی»، را بازی کرده و این سریال در واقع دومین کاری است که از او می‏بینیم. اما جز این دو نفر کلی نام مشهور دیگر هم در فهرست بازیگران دیده می‏شود؛ از امیرحسین آرمان که فعلا بازیگر تبلیغات یک برند لباس شده و مدام در تلویزیون حضور دارد تا فرزاد فرزین که به اندازه‏ی خوانندگی به سینما هم علاقه نشان می‏دهد. حسین پاکدل، نازنین بیاتی، لیندا کیانی و… دیگر بازیگران مشهور این مجموعه هستند. تا‏به حال شانزده قسمت سریال پخش شده و اگر اطلاعات اولیه اعلام‏شده درست باشد ده هفته‏ی دیگر این مجموعه ادامه دارد.

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «قاپ قمارخونه‌است»

سایت بدون- قاپ یکی از ۲۶ استخوان پای گاو و گوسفند است که به شکل …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *