درس دردناکی که زیدان به مسی و رفقای جوانش داد


یک ایستگاه رادیویی در کاتالونیا متوجه شد گریزمان روی نیمکت می‌نشیند، یعنی بارسلونا از سیستم ۳-۴-۳ استفاده نمی‌کند و زیدان از این اطلاعات لو رفته استفاده کرد و با برنامه‌ریزی بر این اساس به خواسته‌اش رسید


گراهام هانتر

سایت بدون – ما معمولاً می‌گوییم برای درخشیدن و ارائه یک عملکرد تأثیرگذار و چشمنواز در مسابقات پرهیجان و پرتنش مثل ال‌کلاسیکوی رئال مادرید و بارسلونا، یک فوتبالیست باید پشت سرش هم چشم داشته باشد.
البته در این بازی، یک تماشاگر، دو مربی و تیم ضعیف داوری هر کدام به پنج یا شش چشم و بیش از یک مغز نیاز داشتند تا اتفاقات بازی را متوجه شوند، فکر اینکه روی بازی تأثیر بگذارید و برنده از آن خارج شوید را هم از سر بیرون کنید.
این کلاسیکو اهمیت زیادی پیدا کرده چون به مدافع عنوان قهرمانی برتری در دیدار مستقیم می‌دهد و معنایش این است که اگر هر دو در صدر جدول لالیگا هم امتیاز شوند، رئال مادرید به عنوان قهرمانی می‌رسد اما از ابتدا اینطور نبود.
غالباً از این می‌گوییم بردن مسابقات بزرگ بوکس با وزن کشی شروع می‌شود و قدرت روانی هم اثر زیادی دارد. در فوتبال هم همینطور.
خب، به نظر می‌رسد این مسابقه خیلی قبل از سوت آغاز به نفع رئال مادرید شکل گرفته بود. آنچه رخ داد این بود که یک ایستگاه رادیویی در کاتالونیا متوجه شد و برخی دیگر هم پیش‌بینی کرده بودند که آنتوان گریزمان روی نیمکت می‌نشیند. این کاملاً مشخص کرد که بارسلونا از سیستم ۳-۴-۳ استفاده نمی‌کند، چینشی که در هفته‌های اخیر ویرانگر بوده و این به زین‌الدین زیدان مربی رئال مادرید گفت که فرنکی دیونگ قرار است در خط میانی بازی کند (یعنی همان کاری که در نیمه دوم برد خفیف و سخت بارسا برابر وایادولید در دوشنبه گذشته انجام داد) و نه در خط دفاعی سه نفره.
حالا مادرید دومین برد فصل را برابر بارسا به دست آورد و در مجموع سه پیروزی متوالی با نتیجه ۷ بر۲ برابر بارسا ثبت کرده است و همانطور که ظرف چند روز آینده تأیید می‌شود، زیدان از این اطلاعات لو رفته استفاده کرد، رویش ریسک کرد و با برنامه‌ریزی بر این اساس به خواسته‌اش رسید.
زیدان ریسک کرد که بهتر است روی سمت چپ بارسلونا تمرکز کند و به دنبال حفره‌هایی باشد که پدری جوان که تنها ۱۸ سال دارد و دومین ال‌کلاسیکو را تجربه می‌کند، به وجود می‌آورد.
مربی فرانسوی مادرید که می‌خواهد تنها سومین مربی ۳۰ سال اخیر سفیدها باشد که از عنوان قهرمانی‌اش در لالیگا دفاع می‌کند (حالا دیگر این آمار برای رئالی‌ها خیلی خارق‌العاده شده)، به این نتیجه رسید که اگر تیمش بتواند از پدری عبور کند و اگر وینیسیوس جونیور بتواند گاهی در سمت راست با کریم بنزما ارتباط برقرار کند، آن موقع شانس خوبی دارند برای اینکه خوردی آلبا را به عقب برانند و رابطه تأثیرگذار او را با لیونل مسی قطع کنند؛ در این صورت این فرصت را پیدا می‌کنند که برابر بال – مدافع کاتالان برتری عددی داشته باشند.
۴۵ دقیقه نیمه اول دقیقاً همانطور که می‌خواستند پیش رفت مثل اینکه زیدان در بازی کامپیوتری یک نفره بی‌رقیب است و تاکتیک مورد نظرش را به شکل دلخواه اجرا می‌کند. آلبا و مسی هیچ رابطه مفیدی تا قبل از سوت پایان نیمه اول برقرار نکردند (حواستان باشد وقتی در نیمه دوم موفق به برقراری رابطه شدند، چه اتفاقی افتاد!) و این مدافع بیشتر توپ‌ها را خراب کرد و بدون فایده و پراشتباه با توپ کار کرد.
بعد آن لحظه تأثیرگذار فرا رسید. شاید هیچ‌کس به اندازه من از بازی پدری در چند ماه اخیر لذت نبرده و این بازیکن بااستعداد را تحسین نکرده باشد. من شیفته او توانایی‌های ذاتی او، پختگی‌اش و مدیریتش بر بازی شده‌ام و این را با افتخار اعلام می‌کنم.
اما او این بار مقصر بود. بازیکنان ارشد و باسابقه بارسلونا باور داشتند او باید بیشتر به پستش دقت کند و وظایف دفاعی بازی خود را فراموش نکند. او هرگز اجازه نداشت فضاهای خالی بزرگ را مقابل آلبا در اختیار تیمی بگذارد که روی این فضاها حساب کرده بود و بیشتر حملاتش را از سمت راست زمین طراحی و برنامه‌ریزی کرده بود. خودتان می‌توانید حدس بزنید چه اتفاقی افتاد.
نبود پدری فضای زیادی را در اختیار فدریکو والورده گذاشت و این باعث شد آلبا با یک انتخاب اشتباه برای مداخله در حرکت بازیکن اروگوئه‌ای، ناکام شود و برابر بازیکن جوان مادرید توفیقی نداشته باشد. موقعیت دو در برابر یک که آلبا در آن گیر افتاد، شاید مستلزم این بود که به لطایف الحیل خودش را جلو بیندازد و سعی کند بین دو بازیکن حریف جا بگیرد، او قمار کرد … و باخت.
وقتی لوکاس واسکس توپ را به دست آورد، او زمانی بی‌پایان و فضایی بی‌نهایت برای کنترل، بررسی اوضاع و اینکه چطور بهترین پاس را برای بنزما با جاگیری عالی‌اش ارسال کند، در اختیار داشت.
درست است که رونالد آرائوخوی جوان که تازه از مصدومیت برگشته و شادابی لازم برای چنین مسابقه‌ای را نداشت، به کندی واکنش نشان داد اما مهاجم فوق‌العاده فرانسوی نمی‌توانست ضربه عالی منجر به گلش را بزند اگر سانتر واسکس بی‌نقص نبود.
اگر توپ سرعت کمتری داشت بنزما برای شکست دادن دروازه‌بان بارسا، مارک آندره‌تر اشتگن کم می‌آورد و اگر بیش از حد سریع بود، بنزمای گلزن زمان لازم برای اثرگذاری مناسب و به موقع را پیدا نمی‌کرد. این یک ترکیب کامل و زیبا بود.
در واقع قبل از اینکه مادرید برتری‌اش را افزایش دهد، درست در زمانی که می‌خواستند این بازی را به یک قربانگاه برای تیم روی فرم هفته‌های اخیر فوتبال اسپانیا تبدیل کنند، تاکتیک زیدان درباره والورده تقریباً بازی را ۲ بر صفر کرد.
دیونگ که یک بازیکن خسته و بی‌شباهت به خود واقعی‌اش در این بازی بود، نتوانست به عثمان دمبله در محوطه جریمه رئال مادرید پاس بدهد و شانس خیلی خوبی از دست رفت اما مدافع عنوان قهرمانی کسری از ثانیه را هم برای کشیدن نفس راحت از دست نداد. از همان جا استارت ضدحمله را زدند و با دویدن مؤثر وینیسیوس یک اثر مشترک با ‌های رئال شکل گرفت. وینیسیوس به والورده پاس داد و او خود را در محوطه جریمه میهمان یافت. شوت او به سمت دروازه‌تر اشتگن رفت و در حالی که از دروازه‌بان آلمانی کاری بر نمی‌آمد، توپ به درون دروازه نرفت.
اگر گل بنزما و فرصت از دست رفته والورده نمایش زیبای این بود که چطور ایده یک مربی را کاربردی و مؤثر کنیم، گل دوم مادرید یک آنتی‌تز کامل بود. خب، حداقل از نگاه بارسلونا.
تشکیل دیوار دفاعی یکی از بحث‌های جنجالی سال‌های اخیر فوتبال بوده و تیم‌ها وحشت دارند از اینکه چطور برابر رقبایی که در زدن این ضربات تخصص دارند، مقاومت کنند تا جایی که این اواخر خیلی‌ها یک نفر را پشت خط دفاعی می‌خوابانند تا مانع از گلزنی زمینی شوند در هنگامی که خط دفاعی و دروازه‌بان برای دفع ضربه هوایی احتمالی به بالا می‌پرند. این تاکتیک را دیگر همه دیده‌اند و شما هم می‌دانید. این را به شما یادآوری می‌کنم زیرا ۹/۹۹ درصد تیم‌هایی که برای دفاع در موقعیت‌هایی که احتمال گلزنی در آن زیاد است، از آن استفاده می‌کنند. آنچه اتفاقات پیرامون گل دوم رئال مادرید را بیشتر تأسف‌برانگیز می‌کند این است که بارسلونا از بازی هفته گذشته شواهد بسیاری به دست آورد و لیورپول به آنها نشان داد چه اشتباهی را مرتکب نشوند و اینکه اگر به تونی کروس زمان و فضا بدهند، چه بازیکن خطرناکی می‌شود. در بازی رفت مرحله یک‌چهارم‌نهایی لیگ قهرمانان، این آلمانی فوق‌العاده با دو پاس استثنایی که در نهایت به گل منجر شد، باعث شد تیمش کنترل بازی را به دست آورد.
اگر بخواهید این تحلیل را به پایان برسانید و حتی تلاش مسی برای بازکردن دروازه‌ تیبو کورتوآ به صورت مستقیم از نقطه کرنر که به تیرک دروازه خورد یا والی ویرانگر ایلایکس موریبا را به دروازه مادرید در نظر بگیرید، نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که این بازی در دقیقه ۲۸، بازی رئال مادرید شد، به آنها برتری در دیدار مستقیم با یکی از مدعیان قهرمانی داد، باعث شد در کورس قهرمانی جدی‌تر شوند و نکته‌ای را برجسته کرد که شاید پاشنه آشیل مربی‌ای مثل رونالد کومان باشد.
روی خطایی که منجر به ضربه ایستگاهی کروس و گل دوم بارسلونا شد، داور تشخیص داد که حرکت وینیسیوس با خطای آرائوخو متوقف شده-من فکر می‌کنم این یک تصمیم ۵۰-۵۰ بود- و شاید هافبک آلمانی رئال تصور می‌کرد بارسلونا برابرش یک دیوار دفاعی نفوذناپذیر تشکیل می‌دهد. این بیشتر شبیه یک دوربین مخفی بود.
وقتی یک بازیکن می‌خواهد از چنین فاصله‌ای به سمت دروازه حریف ضربه بزند، هم‌تیمی‌هایش تلاش می‌کنند حرکت کنند، هل بدهند و یک فضای خالی در دیوار دفاعی حریف ایجاد کنند تا او بتواند شوت بزند. گاهی کار به دعوا می‌کشد، داور بازی را متوقف می‌کند به دو طرف تذکر می‌دهد و حتی اخطار می‌دهد. در آن شلوغی هر اتفاقی ممکن است رخ بدهد. اینجا اما نه، خبری نبود. اگر کارتون کایوت و رود رانر بود، یکی از تابلوهای معروف را آنجا می‌گذاشتند که به سمت محل خطر اشاره داشت و رویش نوشته بود:«به اینجا شوت بزن».
فلش به فاصله زیاد میان اسکار مینگسای ۲۱ ساله که در نخستین ال‌کلاسیکو بازی می‌کرد و سرجینیو دست ۲۰ ساله اشاره می‌کرد که دومین بار بازی در این مسابقه مهم و تاریخی را تجربه می‌کرد. قسم می‌خورم اگر به صورت کروس نگاه می‌کردید، می‌دیدید باورش نمی‌شود که این دوربین مخفی نیست و اینقدر راحت می‌تواند کارش را بکند.
این آلمانی ضربه‌اش را زد و برای اینکه متوجه شوید چه شکاف بزرگی را در اختیارش گذاشته بودند، توپ بعد از برخورد با بازیکن تیم ملی آمریکا به سمت دروازه تغییر مسیر داد و وارد گل شد.
آخرین بار که بارسلونا با یک ضربه ایستگاهی شانس رسیدن به یک جام را از دست داد، در سوپرجام اسپانیا مقابل اتلتیک بیلبائو بود که روی شروع مجدد گل خورد. گریزمان آن موقع گفت برای دفاع مؤثر و هماهنگ آمادگی لازم را نداشته است.
این بازی هم همینطور شد. توصیه کومان به تیم در تمام فصل برای اینکه در ضربات ایستگاهی گل نخورند این بوده که اصلاً ضربه ایستگاهی به حریف ندهند. نه اینکه روی دفاع کار کنند و نه روی ضعف‌هایی که در دیوار به وجود می‌آید، تمرکز داشته باشند تا یک هنر دفاعی به دست آورند. نه نه نه.
فقط تلاش کنید کرنر و ضربه ایستگاهی نزدیک دروازه ندهید. توصیه درخشانی است البته تا وقتی که شکست نخورد یعنی زمانی که بارسلونا به رقبای سازمان یافته و بابرنامه این موقعیت خوب را ندهد.
بعد از مسابقه، خیلی بعد از آنکه مسی و آلبا از شر والورده راحت شده بودند چون خسته شده بود و توانستند روی گل مینگسا همکاری کنند و خیلی بعد از آنکه در نیمه دوم هیجان و لذت تماشای فوتبال را با تمام وجود درک کردیم، کومان درباره داوری گله کرد. او البته اشاره نکرد که خیل مانسانو به ناچو اخطار داده و به کاسمیرو کارت قرمز تا هر دو بازی هفته بعد برابر ختافه را از دست بدهند آن هم در حالی که سرخیو راموس قطعاً به آن بازی نمی‌رسد و دنی کارواخال و رافائل واران هم شاید نتوانند در این بازی حاضر شوند اما مربی هلندی انتقاد کرده از اینکه داور باید خطای فرلان مندی روی مارتین برایت وایت را پنالتی می‌گرفته و این اساس محکمی ندارد؛ درست مثل دیوار دفاعی که شکست بارسلونا را رقم زد.
منبع: ESPN

مطلب پیشنهادی

حتما باید خواند/ کمدی انسانی؛ پروژه جاه طلبانه آقای بالزاک

“کمدی انسانی” (La Comédie Humaine) مجموعه‌ای عظیم از رمان‌ها و داستان‌های کوتاه است که توسط …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *