در مورد وریا غفوری کاپیتان تیم استقلال / بژی کاپیتان




۳۲ سال پیش در سنندج پسری به دنیا آمد که حالا باعث افتخار تیم استقلال است. ۳۲ سال پیش خانواده غفوری در محله مبارک‌ْآباد سنندج، صاحب پسری شدند که نامش را «وریا» گذاشتند. وریا در زبان کردی یعنی «هوشیار» و این اسم برای پدر و مادر او جذاب بود. پدر وریا دوست داشت پسر هوشیارش به دانشگاه برود، تحصیل کند و اصطلاحاً برای خودش کسی شود. او که خودش تحصیلات دانشگاهی نداشت و زندگی‌شان را به‌سختی اداره می‌کرد، همیشه به فرزندش گوشزد می‌کرد که باید سرش در درس و مشقش باشد اما وریا مانند تمامی پسربچه‌های دهه شصتی، سرش درد می‌کرد برای بازی کردن فوتبال در کوچه و خیابان. آنقدر عشق فوتبال بود که در آخر با همه مخالفت‌های موجود به تیم جوانان توحید سنندج پیوست.
در سال ۱۳۸۲ به تهران آمد و در تست باشگاه پیکان در رده جوانان شرکت کرد. خیلی زود نظر مربیان آکادمی این باشگاه را جلب کرد و قرار شد با تیم اصلی رده سنی‌اش تمرین کند. وریا در آن روز خیلی خوشحال بود اما وقتی فهمید این باشگاه برای بازیکنان جدیدالورود، خوابگاهی در نظر نگرفته، خنده‌ روی صورتش ماسید. مجبور شد بلیت برگشت به سنندج را بگیرد و به شهرش برگردد.
لابد در طول مسیر به بخت بد خودش لعنت فرستاده. شاید فکر کرده با این وضعیت هیچ‌وقت فوتبالیست بزرگی نمی‌شود. رویاهایش روی سرش خراب شده بود اما تقدیر برایش سرنوشت دیگری می‌خواست. یک سال بعد، بدون اینکه عضو هیچ تیمی باشد، در تست تیم ملی جوانان انتخاب شد. این‌بار شانس به او رو کرده بود. حالا عضوی از تیم ملی جوانان بود و باید در مسابقات آسیایی شرکت می‌کرد. خیلی زود جای خودش را در تیم پیدا کرد و باشگاه پاس‌تهران را به جذب خودش متمایل کرد. آکادمی پاس با او قرار‌داد بست و البته خوابگاه هم برایش در نظر گرفت.
زندگی کم‌کم برای او داشت شیرین می‌شد. سال ۱۳۸۶ وقتی وریا بیست سالش بود، باشگاه پاس تهران با پیگیری دولت وقت و تنی چند از نمایندگان، به همدان منتقل شد. این خبر خیلی‌ها را ناراحت کرد اما برای وریا امیدوار کننده بود. او که سابقه بازی در پایه‌های پاس تهران را داشت، خیلی زود جذب تیم اصلی پاس همدان شد و تجربه بازی در لیگ برتر را به دست آورد. ۲۰ سالش بود و رویاهای زیادی در سر داشت. کم‌کم مورد توجه رسانه‌های محلی در کردستان قرار گرفت اما این تازه شروع کار بود. وریا با تیمی که وینکو بگوویچ آن‌ را هدایت می‌کرد در لیگ خوش درخشید و حتی در فصل دوم حضورش در بالاترین سطح فوتبال ایران، موفق شد طعم حضور در مرحله نیمه‌نهایی جام حذفی را هم بچشد. پاس همدان در سومین فصل حیاتش دچار بحران مدیریتی شد. چند صباحی علیرضا منصوریان سرمربی تیم شد و بعد نوبت به علی‌اصغر مدیر‌روستا رسید.
بعد هم یاوری عنان کار را در دست گرفت تا در آخر وضعیت باشگاه پاس از همیشه بدتر شود. وریا بعد از دیدن این وضعیت تصمیم به ترک همدان گرفت. مقصدش تیم تازه‌وارد شهرداری تبریز بود. غفوری هر دو فصلی که این تیم در لیگ برتر بود برای آنها به میدان رفت. حالا دیگر ۲۵ سالش شده بود. خیلی‌ها می‌گفتند فوتبالیستی که تا ۲۵ سالگی مشهور و محبوب نشده هرگز نمی‌تواند جایی در تاریخ برای خودش دست و پا کند. خیلی هم اشتباه نمی‌کردند. کمتر فوتبالیستی می‌تواند در سال‌های بعد از ۲۵ سالگی به یکباره پله‌های شهرت و محبوبیت را طی کند.
شهرداری در سال دوم حضور غفوری به لیگ یک سقوط کرد و فوتبال بازی کردن در سطح اول می‌توانست همینجا برای او تمام شود اما وریا در تیم شهرداری آنقدر خوب بازی کرده بود که نظر منصور ابراهیم‌زاده در تیم نفت ‌تهران را جلب کند. به نفت تهران آمد و از همان موقع مورد توجه رسانه‌های تهرانی هم قرار گرفت. حالا دیگر همه می‌دانستند که یک مدافع راست خوب در لیگ وجود دارد که می‌تواند به تیم‌های مدعی قهرمانی بپیوندد. او در زمانه‌ای که مدافعین کناری حرفی برای گفتن نداشتند، تبدیل به ستاره نفت تهران یحیی گل‌محمدی در دومین فصل حضورش در این تیم شد. ۲۷ سال سن داشت و هنوز رنگ حضور در تیم ملی را ندیده بود اما با بازی‌هایش موفق شده بود دل کارلوس کی‌روش را برباید.
وریا در سال ۱۳۹۳ به تیم ملی رسید و شد عضوی از تیم اعزامی به جام‌ملت‌های آسیای ۲۰۱۵ استرالیا. او در همین سال با اینکه از تیم‌های بسیاری پیشنهاد داشت راهی تیم پرافتخار سپاهان شد. این انتقال برای او خوش‌یمن بود. سپاهان در فصل ۹۴-۱۳۹۳ که وریا را در اختیار گرفته بود، به شکل معجزه‌واری با حسین فرکی قهرمان شد. این اولین تجربه قهرمانی وریا بود که حالا همه حریفان را دچار مشکل کرده بود. به همین خاطر هم به‌عنوان بهترین مدافع فصل انتخاب شد.
غفوری حالا ۲۸ سالش بود، قهرمان ایران شده بود، درآمد خوبی داشت و عضوی از تیم ملی فوتبال هم بود. پدرش در آن روزها قطعاً از اینکه فرزندش برخلاف میل او به فوتبال بازی کردن اصرار ورزیده بود، گلایه‌ای نداشت. خوشحال بود و خوشحالی پسرش خشنودش می‌کرد. غفوری اما هنوز کارهای ناتمامی در فوتبال ایران داشت. خودش در یک مصاحبه گفته است: «در کودکی از هواداران دو آتشه استقلال بودم، طوری که یک بار به خاطر کل کل قرمز و آبی در مدرسه دعوایم شد و سرم شکست!» همین هم شد که در سال ۱۳۹۵ وقتی ۲۹ سال سن داشت به استقلال تهران پیوست. خبر حضور او در استقلال حسابی برای هواداران مسرت‌بخش بود. وریا یک مدافع راست مستحکم بود که شش‌های قدرتمندی داشت و در فاز حمله به راحتی می‌توانست تبدیل به عصای دست کادر فنی شود. همینطور هم شد و پسرک کرد که حالا برای خود مردی شده بود، یکی از ارکان تیم در ۳ سال اخیر شد. وریا از وقتی به استقلال آمد، متوجه شد جایگاه او دیگر مثل قبل نیست. او دیگر یک بازیکن ساده فوتبال نبود. هزاران نفر در شبکه‌های اجتماعی او را دنبال می‌کردند و همین باعث می‌شد به مسئولیت‌های اجتماعی‌اش فکر کند. غفوری در ۳ سال گذشته در بزنگاه‌های مهمی در صفحه شخصی‌اش در اینستاگرام موضع گرفته. مواضعی که شاید  خوشایند خیلی‌ها نباشد اما قطعاً باعث شده تا بیشتر از گذشته محبوب دل آبی‌ها و خیلی از هواداران فوتبال شود. غفوری که حالا با ۳۲ سال سن، بازوبند کاپیتانی استقلال را به بازو می‌بندد، یکی از متفاوت‌ترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران است. او شاید از لحاظ سبک و کیفیت بازی به الگویش، مهدی مهدوی‌کیا نرسد اما قطعاً به دلیل منش متفاوتش تا سال‌ها در ذهن اهالی فوتبال می‌ماند.
یک ماه پیش روزنامه گاردین انگلیس در مطلبی با عنوان «چگونه بازیکنان لیگ برتر بیدار شدند»، گزارشی منتشر کرد از اینکه چطور بازیکنان جوان انگلیسی نسبت به بازیکنان قدیمی‌تر متفاوت می‌اندیشند. به نوشته این روزنامه بازیکنانی مثل هکتور بیرین، اریک دایر، دنی رز و رحیم استرلینگ برخلاف بسیاری دیگر از بازیکنان، دیگر در شبکه‌های اجتماعی جلوه‌هایی از زندگی لاکچری و رفتارهای غیرمعمول را نمایش نمی‌دهند و بیشتر درباره مسائل مهمی مثل سلامتی روان و بحران‌های سیاسی صحبت می‌کنند. این روزنامه یک توییت از بیرین درباره مسائل حوزه زنان را در ابتدای گزارشش آورده بود و نوشته بود: «این نظر یک سیاستمدار یا یک ستون‌نویس یا حتی یک برنده اسکار نیست بلکه یک فوتبالیست ۲۴ ساله آن را به زبان آورده. بعد هم از زبان جو لولی، بازیکن ناتینگهام فارست نوشته بود: «ما هم مثل مردم عادی هستیم و نظرات‌مان را مثل بازیگران، نویسنده‌ها، کارگران و مادران تنها ابراز می‌کنیم. با شبکه‌های اجتماعی حالا ابزار چنین کاری را در دست داریم.»
ظاهراً پدیده بازیکنان کنشگر در فوتبال پدیده‌ای تازه است که فقط هم به اروپا منحصر نمانده و حالا حتی فوتبال ایران هم از داشتن چنین بازیکنانی سود می‌جوید. بازیکنانی که قلب‌شان برای ایران می‌تپد و به همین خاطر هم مورد تحسین اهالی فوتبال و جامعه قرار می‌گیرند. حالا در آستانه دربی، حتی پرسپولیسی‌های متعصب هم درباره وریا پست می‌گذارند و این یعنی غفوری به جایگاهی رسیده که کمتر کسی نزدیک آن شده بود.

شهاب اخلاقی/ ایران ورزشی

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «نون به هم قرض می‌دن»

سایت بدون – ضرب‌المثل «نون به هم قرض می‌دن» یکی از اصطلاحات رایج در زبان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *