دنیای رنگی وریا غفوری در قرنطینه؛ داستان یک قلب/عکس

سایت بدون -کاپیتان آبی‌ها مجموعه پنجم از زندگی ستاره‌ها از دوربین امیرحسین خیرخواه را به خود اختصاص داد و بالطبع خاص‌ترین آن را.

 وریا غفوری ستاره و کاپیتان استقلال است و شاید کسی تصور نمی کرد او با بستن بازوبند کاپیتانی تبدیل به چنین چهره ای محبوب و موردعلاقه ای بین علاقمندان فوتبال و نه فقط استقلالی ها بشود. وریا که حالا به واسطه مواضع و حساسیتش به موضوعات اجتماعی ستایش می شود، فوتبالیستی است که حتی علاقمندان به تیم مقابل هم او را دنبال می کنند. او البته با همین مواضع و خطوط قرمز مورد نکوهش و شاید تنبیه هم قرار گرفته اما از مواضع خود کوتاه نیامده و عدول نکرده است. 


 کلمه وریا به کردی معنی هوشیار و باهوش می‌دهد. اغراق نیست اگر بگوییم این اسم برازنده بازیکنی است که اهل مطالعه است، خودش می‌گوید دوست دارد تحصیلاتش را ادامه بدهد و آرمان‌ها و آرزوهایش با بیشتر ستاره‌های کنونی فوتبال متفاوت است.

در غربی‌ترین نقطه تهران کاپیتان آبی‌های روزهای قرنطینه و نگرانی بابت کرونا را در کنار رادین و بارین و البته همسرش سر می‌کند.


بازیکنی که قرار بود دوران فوتبالی‌اش را بعد از اینکه استعدادش در سنندج کشف شد در سال ۸۲ و در تیم پیکان ادامه یابد اما نداشتن خوابگاه و محل اسکان او را بار دیگر به زادگاهش بازگرداند اما او ثمره تلاش و هدف‌جویی‌اش را در سال ۸۳ علیرغم اینکه در تیمی عضویت نداشت با قبولی در تست جوانان ایران گرفت تا بتواند در بازی‌های آسیایی نیز عضو آن تیم لقب گیرد. وریا که دوران فوتبالی‌اش با بیشترین سکوت و کمترین حواشی در تیم‌های پاس تهران، پاس همدان، شهرداری تبریز، نفت تهران و سپاهان اصفهان همراه بود، ناگهان از دو سال قبل در متن موج‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در بین ورزشی‌ها حضور یافت و مورد توجه قرار گرفت. 


شاید استارت این ماجرا را هم کی‌روش بانی‌اش شد و او را از انزوا و خودخوری خارج کرد؛ همان جایی که به نظر می‌رسید به عنوان یکی از ستاره‌ها شانس اصلی حضور در جام جهانی لقب گیرد اما مرد پرتغالی نامش را از فهرست خط زد تا او در ادامه ، اعتراض خاموش خود را با قراردادن آهنگ “خون بازی” و بخشی از آن که “آخرین سنگر سکوته – حق ما گرفتنی نیست” است در اینستاگرامش به نمایش بگذارد.

فارغ از تمامی حواشی و جنجال‌ها؛ وریا در سی و اندی سالگی هنوز ماجراجوییهای بزرگی در ذهن دارد. شاید نقطه فرود او جایی باشد که هیچکدام فکرش را نمی‌کنیم . همان‌جا که هرچه نگاه می‌کنیم خبری نیست اما بالاخره یکی باید بیاید و از فوتبالیها کار را دست بگیرد.


او سپس در میکسدزون یک بازی مهم و در شرایطی که هم تیمی‌ها مشغول انتقاد از داوری بودند موضوعی از مشکلات مردم را مطرح کرد و با واکنش‌هایی که از آن صحبتها گرفت در این نقش باقی ماند. گرچه نه به آن اندازه بی‌دردسر که یک استوری را روی صفحه شخصی پست کنی.


دنیای وریا غفوری در ایام قرنطینه ناشی از همه گیری کرونا ، به رنگی است که آن را برای شما به نمایش خواهیم گذاشت.رنگی نزدیک به سبزی کردستان و زیبایی بی‌رحمانه زادگاه وریا در آخرین روزهای فروردین ۹۹.

فرصت مطالعه‌ای که این روزها در قرنطینه و روزهای کرونایی نصیب وریا غفوری شده به مطالعه رمان مشهور و فلسفی دنیای سوفی می‌گذرد. کتابی که بعد از نبرد من  آن را انتخاب کرده و  تم متفاوتی دارد.

هرچند با توجه به شبکه‌های مجازی رابطه هواداران با سلبریتی‌ها به نزدیک‌ترین حالت رسیده اما برای ما هم برخی اوقات باور این موضوع که دیدگاهی از سوی بازیکنان در صفحات مجازی انتشار می‌یابد چیزی فراتر از کپی آنها از جمله فیلسوفانه و بدون مطالعه از بخشی از یک کتاب یا … باشد اما برخورد نزدیک با وریا چیزی غیر از این را نشان می‌داد و  وریا در کتابخانه خود انبوهی از کتاب‌های قابل اعتنا را در اختیار داشت.

رادین که شیطنت او در طول زمان تمرین اختصاصی وریا غفوری در نهایت منتهی به پرتاب توپ بادی تمرینی از طبقه بالا به ناکجا آباد شد، برای  عکس پایانی امیرخیرخواه ، آموزش گام به گام ساختن قلب را به این شکل زیر نظر وریا پشت سر گذاشت.قلب، شکل کلیدی زندگی این خانواده دوست داشتنی است.

داستان چشمان رنگی با رادین و بارین؛ پسر وریا مدعی بود که چشمان‌شان زیباترین چشمان دنیاست و این قابلیت را دارد که در شب و روز دو رنگ متفاوت داشته باشد.رادین:چشمهای من در شب روز رنگشان فرق می‌کند.چشمهای ما زیباترین چشمهای دنیاست.(فقط باید آنجا حضور داشته باشید که بامزگی این جمله‌ها را درک کنید).

شادی گل مخصوص وریا غفوری از محبوبیت زیادی بین خانواده‎اش نیز برخوردار است. رادین که وریا امیدوار است روزی او نیز بتواند مسیر فوتبالی‌اش را دنبال کند به این شیوه شادی گل وریا را که با بوسه و ضربه به رگ دست همراه است را به اجرا گذاشت وبا اعتماد به نفس گفت حتی از وریا هم بهتر آن را بلد است.

بازهم بارین بابا! وریا می‌گوید او برخلاف کودکان هم سن و سالش علاقه زیادی به عروسک ندارد و الان هم فقط قشنگتر شدن عکس و ژست گرفتن آنها را  کمد خارج کرده.

حرف‌های ناگفته وریا غفوری شاید یک روز کتاب شود. او گزیده‌ای از اتفاقات را یادداشت می‌کند تا شاید روزی یک زندگینامه حرفه‌ای را به قلم خودش در اختیار فوتبالدوستان قرار دهد. داستان استوریهایی که پاک شد.
 

حضور میلیونی هوادارها در صفحه اجتماعی وریا او را ناگزیر به استفاده از موبایل و شبکه‌های اجتماعی می‌کند اگرچه او حالا نسبت به گذشته دست به عصاتر و محتاط تر در این میدان مین قدم می‌زند.

وقتی که وریا چند سال پیش در گفتگویی خانوادگی مدعی شد که پسرش دنیای اوست، شاید فکر نمی‌کرد با حضور بارین طعم جدیدی از علاق و وابستگی را بچشد. دخترک چشم رنگی وریا در بیشتر زمان تمرین  دور پدر چرخید و با زبان شیرین  نقش دستیاری خود را ایفا کرد.


کاپیتان آبی‌ها فصل را برای استقلال تمام شده نمی‌دانست. قرنطینه و دوری از تمرینات هرچند سخت و کار را مشکل کرده بود اما او اعتقاد داشت علیرغم تمامی مشکلاتی که چه در این فصل و چه در فصول گذشته پشت سر گذاشته‌اند، ۱۰ بازی فرصت خوبی در اختیار آنها قرار خواهد داد تا به رقابت خود برای کورس قهرمانی ادامه دهند.

در زمان  حضورمان در منزل وریا دو فرزند او به زبان کردی حرف می‌زدند. رادین به عنوان پسر بازیگوش او در طول بیشتر دقایق تمرینات وریا غفوری با آوازهای محلی  پدر را همراهی می‌کرد و البته گاهی هم با اشتباهاتش او را به خنده وامی‌داشت.

منبع :ورزش ۳

مطلب پیشنهادی

حتما باید خواند/مادام بواری؛ فاجعه ای در انتظار است

سایت بدون – مادام بواری (Madame Bovary) رمانی نوشته‌ی گوستاو فلوبر، نویسنده برجسته‌ی فرانسوی، است …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *