راز شکنجه مرگبار در کمپ وحشت

مرد معتاد که برای ترک اعتیاد به کمپی در غرب تهران رفته بود بعد از ۱۸۰ دقیقه شکنجه، به قتل رسید. با شناسایی افرادی که در این کمپ نگهداری می‌شدند، راز شکنجه‌های هولناک در کمپ‌وحشت فاش شد.
سایت بدون – حمیدرضا ۳۱ ساله، سیزدهم تیر امسال و بعد از چند سال اعتیاد از سوی خانواده‌اش در کمپی در جاده امامزاده‌داوود تهران بستری شد. او دو روزی بود در سوله کمپ بستری بود و حالش خوش نبود و می‌خواست به خانه برود که ظهر پانزدهم تیر امسال در همان سوله مدیر کمپ با لوله‌پلیکا به جان او افتاد. بعد هم بقیه افرادی که در کمپ کار می‌کردند با شیلنگ و مشت و لگد به جان او افتادند.
بعد از سه ساعت شکنجه، وقتی صدای ناله‌های این مرد قطع شد، آنها با اورژانس تماس گرفتند و با حضور امدادگران مشخص شد چند ساعتی از مرگ او گذشته است. ماموران کلانتری ۱۴۳ امامزاده‌داوود همراه ساسان غلامی، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران در محل حاضر شدند و دو برادر که مسؤولان کمپ بودند و ۹ نفر دیگر از کارکنان و معتادان آنجا که در این شکنجه ۱۸۰ دقیقه‌ای نقش داشتند، بازداشت شدند. یکی از متهمان به بازپرس جنایی گفت: چند سال شیشه مصرف می‌کردم و مادرم ۱۸ ماه قبل مرا به کمپ آورد و دیگر نتوانستم از این شکنجه‌گاه بیرون بیایم. یک‌بار مرا مقابل سگ انداختند که دست‌وپایم را گاز گرفت و ناخن یکی از پاهایم را شکست. مدیران آنجا از هر خانواده
۸۰۰هزار تا دومیلیون تومان بابت پذیرش می‌گرفتند و بعد نمی‌گذاشتند از کمپ برویم و پول‌های بیشتر از خانواده‌ها می‌گرفتند و بابت اعتراض‌مان، ما را شکنجه می‌کردند. موقع شکنجه، دوربین‌ها را خاموش می‌کردند تا ردی باقی‌نماند.
خانواده ۴۰معتاد پول دادند و آنها را با خود بردند اما ما که پول نداشتیم به مدیر کمپ پرداخت کنیم ۴۰نفری در یک سوله نگهداری می‌شدیم. هفته‌ای یک‌بار هم یک  دکتر به اینجا می‌آمد اما دارویی به ما نمی‌دادند.
وی درباره قتل مرد معتاد هم گفت: مرد جوان نیمه‌شب سیزدهم تیر به کمپ آمد اما این دو برادر وقتی فهمیدند که او قصد فرار دارد و حالش بد شده، ابتدا یکی از آنها با لوله‌پلیکا او را شکنجه داد و بعد ما را با تهدید مجبور کرد مرد معتاد را شکنجه دهیم. وقتی او زیر شکنجه فوت شد، مجبور شدیم همدیگر را کتک بزنیم و بگویم که چون مقتول فرارکرده و به ما حمله‌ورشد، کتکش زدیم. من روز شکنجه فقط پاهایش را گرفتم.
 متهم دیگر که خود اسیر شکنجه شده‌بود نیز گفت: در زمینه تعمیرات وسایل و ابزارهای صنعتی فعالیت داشتم و ۱۵ سال قبل به شیشه معتاد شدم. خانواده‌ام ساکن چین هستند. ۱۰ ماه است اینجا هستم. مسؤولان کمپ پول بیشتر از خانواده‌ام خواستند و چون ندادند من بارها شکنجه شدم. غذایمان کدو و بادمجان‌های خراب بود.  این در حالی بود که دیگر متهمان نیز گفته‌های مشابهی را مطرح کردند و گفتند که از سوی مسؤولان کمپ شکنجه شده‌اند و روز جنایت هم با تهدید آنها مرد جوان را  کتک زده‌اند.  در ادامه دو برادری که کمپ را اداره می‌کردند، منکر شکنجه افراد و قتل جوان معتاد شدند. یکی از آنها به بازپرس جنایی گفت: خودم پیش از این هم معتاد بودم و از ۱۲ سال پیش کمپ راه‌اندازی کردم. برادرم پیک‌موتوری بود و با من کار می‌کرد. این باغ ۱۷هزارمتری را با پرداخت ۲۰۰میلیون تومان تبدیل به کمپ کردیم. معتاد فوت‌شده حال و روز خوبی نداشت چراکه با خدمتگزاران درگیرشده و آنها برای آرام‌کردنش کتکش زده‌بودند.
 با دستور بازپرس پرونده کمپ وحشت در غرب تهران پلمب شد. برای ۱۱متهم پرونده قرار قانونی صادرشده و تحقیقات از آنها در اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.

مطلب پیشنهادی

پایداری باور؛ چرا ما مقابل تغییر در عقایدمان مقاومت داریم

سایت بدون – مقاومت در برابر تغییر باور، که به اثر بازگشتی یا محافظه‌کاری مفهومی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *