بدون دانستن حق شماست ، بیشتر بدانید
ترس از تعهد ( Commitment-phobia) این روزها بسیار رواج پیدا کرده است و خیلی ها هستند که دوست ندارند بر مدار رابطه عاشقانه حرکت کنند و رابطه های طولانی مدت داشته باشند ، علم روانشناسی در این باره چه می گوید؟ چرا برخی از ما نسبت به دیگران تعهد بیشتری داریم ، این یک مساله ذهنی است یا یک ماجرای برخاسته از DNA ی ما ؟ شاید هم یک گرایش باستانی است که در طول زمان ها رشد کرده است ؟
روانشناسی پشت ترس از تعهد یا تعهد فوبیا واقعا جالب است. به طور مشخص یک پاسخ روشن وجود ندارد؛ دلایل امتناع افراد نسبت به رابطه و یا ازدواج دراز مدت با هم متفاوت است. و در عین حال، شباهت هایی هم بین ویژگی های شخصی افراد و روابط اجتماعی برخاسته از پایگاه اجتماعی وجود است که به دلیل آن ها آدم ها از تعهد در رابطه فراری می شوند
ترس محافظ
ما در خیلی از موارد وارد رابطه بلند مدت و طولانی نمی شویم برای این که می ترسیم که از این رابطه ها ضربه بخوریم ، ما در پشت ظاهر قوی که انگار از موضع قدرت نمی خواهیم وارد روابط عاشقانه شویم اما در واقع ما قلبمان را پشت دیوار یا درون گاوصندوق قرار داده ایم تا از ضربه خوردن به آن جلوگیری کنیم
ما فکر می کنیم هر چه روابط ما سطحی تر باشد ، هر چقدر که مردم را کمتر دوست داشته باشیم ، میزان صدمات حاصل از جدایی عاطفی کمتر خواهد بود اما در واقع ما در این رویکرد نه تنها چیزی به دست نمی آوریم که درواقع چیزی به دست نمی آوریم! …این ترس محافظ باعث می شود که ما ارتباطات معنی داری نداشته باشیم و هر رابطه ای قبل از شروع پایان یافته است ، آیا قلب درون گاوصندوق به درد زندگی شما می خورد؟
سفر به گذشته
از مهمترین دلایل اجتناب از تعهد گذشته شما است ، در گذشته شما چیزهایی وجود دارد که شاسد حتی از آن آگاه نیستید.
پس زمینه خانوادگی یکی از مهم ترین دلایل ترس از تعهد است ، خانواده های دارای آسیب عاطفی ، خانواده های پر تنش ، خانواده های از هم جدا شده ، کودکی در تنهایی ، خانواده های خشن و کودک آزار همه و همه تصویر بدی از تعهد ایجاد می کنند و ماندگارند
ممکن است به گذشته نگاهی بیندازید و با خود فکر کنید: «من هیچ آسیب روحی ندارم. من زندگی کاملا عادی داشته ام،» اما این کافی نیست برای کشف باید به نقاط مخفی و رها شده ذهنتان هم سر ک بکشید ، جاهایی که جنس روابط شما را شکل داده است ، به عنوان گریس یکی از آن ها بود ، او برای روانکاوش تعریف می کرد:« من برای روابط طولانی بیشتر از چند ماه ساخته نشده ام ، تا وارد رابطه ای می شوم ، دنبال راه خروج از آن می گردم ، اما من هیچ وقت مساله ترسناک یا بدی در گذشته نداشتم. پدر و مادرم با خوشحالی ازدواج کرده اند و من زندگی خانوادگی پایدار دارم. » گریس چند ماه با درمانگر کار کرد تا به یاد آورد در اولین رابطه جدی در ۱۶ سالگی ، طرف مقابل او را بدون هیج دلیلی ترک کرد ، او حالا هم هرگاه وارد رابطه ای می شود، ترس این دارد که دوباره همین اتفاق تکرار شود .
درمان نه تنها می توانند به کمک کند که کشف کنید در گذشته چه اتفاقی برای شما رخ داده ،همچنین می تواند به شما کمک کند که به توانایی و مهارت تعهد و اعتماد به شریک زندگی برسید ، گریس به زودی پس از یک رابطه یک ساله ، ازدواج می کند .
ترس نهفته در DNA
فقط ترس از رها شدن یا آسیب های گذشته باعث ترس از تعهد نیست .این مساله می تواند یک ویژگی عمیق در شخصیت شما باشد. برخی از افراد نسبت به دیگران برای روابط متعهدانه مقاومت بیشتری دارند.
به عنوان مثال، شما ممکن است یک فرد بسیار مستقل باشید که بر روی حرفه خود متمرکز شده باشید و هرگز این گونه روابط برای شماجدی نبوده و اولویت نباشد. این مساله در بین خانم های طالب استقلال بیشتر دیده می شود ، برای رهایی از این موضوع باید بدانید روابط زندگی و استقلال هیچ تنافری با هم ندارند و می توانند در کنار هم پیش بروند .
گاهی هم ما نسبت به عشق وسواس داریم ،دنبال کس خاصی می گردیم، گاهی هم باید قبول کرد که زندگی عاشقانه برای همه نیست، این انتخاب ها شخصی است و باید به آن ها احترام گذاشت
اگر به تعهد فکر نمی کنید باید به این موضوع اشراف داشته باشد و با خودآگاهی پیش بروید ، شاید یک روز ، اگر شما برای تعهد نیستید، خودآگاهی کافی داشته باشید شاید یک روز ، یک زمان شما هم به جایگاهی رسیدید که حس کردید کسی هست که باید به او تعهد داشته باشید
