روایتی تکان‌دهنده از بزرگ‌ترین کلاهبرداری ورزشی تاریخ/ ورود پوتین و باقی رفقا

سایت بدون – «گریگوری رودچنکوف رییس مرکز ضد دوپینگ روسیه بود اما در سال ۲۰۱۵ به ایالات متحده گریخت. او با خبرنگار سابق ابزرور در حال گفت‌وگوست.»

مرد جلوی من لباس مبدل پوشیده است. ما در حال اسکایپ هستیم. من در خانه خود در نزدیکی لندن هستم و دکتر گریگوری رودچنکوف در یک مکان کشف نشده در امریکاست. جایی که توسط چندین مامور مسلح اف‌بی‌آی به ‌طور۲۴ ساعته محافظت می‌شود. حالش چطور است؟ «زندگی من خوب است. حال من خیلی خوب است.» او پوزخند می‌زند. فکر می‌کنم از آنجایی که یک شال مشکی روی سرش کشیده و عینک تیره به چشم زده، گفتن این حرف خیلی دشوار باشد. 
ردایی که دکتر در این مصاحبه به تن دارد به این خاطر است که سعی می‌کند تا حد امکان پوشیده به نظر برسد. نباید فراموش کنیم که قاتلان دلسوز ولادیمیر پوتین در تلاشند تا مکان مخفی دکتر رودچنکوف را پیدا کنند تا بتوانند او را به عنوان خائن به ملت اسیر کنند و به روسیه برگردانند. لیست دشمنان رییس‌جمهور روسیه بسیار طولانی است اما رودچنکوف که مهم‌ترین افشاگری ورزشی قرن بیست‌ویکم را انجام داده در صدر فهرست قرار دارد.  رودچنکوف مدیر مرکز ضد دوپینگ مسکو بود. البته این اسم برای آن آزمایشگاه، نامی گول‌زننده است. همان ‌طور که رودچنکوف در خاطره‌ای تحت عنوان «کسب وکار رودچنکوف» نقل می‌کند، او برنامه دوپینگ روس‌ها را اجرا می‌کرده. او یک کوکتل دارویی جدید برای کمک به ورزشکاران کشورش تهیه کرده بود تا آنها بتوانند پیروز شوند. این سه استروئید آنابولیک تقریبا غیرقابل کشف بود. ورزشکاران آن را در دهان قرقره می‌کردند تا وارد بدن‌شان شود. 
عملیات دوپینگ روسیه تحت حمایت دولت یک امر کاملا پیشرفته بود که طی سالیان متمادی رشد کرده بود. مسکو راه خود را برای رسیدن به کسب مدال در مسابقات بین‌المللی با فریب پیش می‌برد. به گفته رودچنکوف این شامل المپیک ۲۰۱۲ لندن نیز می‌شد. رودچنکوف آن مسابقات را کثیف‌ترین مسابقات تاریخ می‌داند. این کلاهبرداری در المپیک زمستانی ۲۰۱۴ سوچی روسیه نیز انجام شد. جایی که پوتین به عنوان رییس‌جمهور کشور میزبان، تجربه‌ای لذت‌بخش از احساس غرور وطن‌پرستانه که لحظه ‌لحظه اوج می‌گرفت را تجربه کرد. 
سوال بعدی این است: رییس‌جمهور چقدر می‌دانست؟ رودچنکوف پاسخ داد:«خیلی زیاد! او در مورد این علیات اطلاع داشت. او به‌طور مرتب مطلع می‌شد. بله!» دکتر می‌گوید:«پس از اجرای هر قسمت از برنامه دوپینگ وزیر ورزش روسیه ویتالی موتکو که یک کارمند وفادار ساده بود، رییس‌جمهور را صدا می‌کرد و به‌طور خلاصه او را در جریان قرار می‌داد. پوتین هم می‌پرسید آیا موتکو چیزی احتیاج ندارد؟» دکتر ادامه می‌دهد:«نقش دولت کاملا مشخص است.»
در جنگ سرد، دوپینگ در سراسر اتحاد جماهیر شوروی رواج داشت. رودچنکوف به یاد می‌آورد که او چگونه به عنوان یک دانشجوی ورزشکار پر امید اولین بار در سال ۱۹۸۱ داروهای تقویت‌کننده عملکرد را در حالی که روی مبلی در آپارتمانی در مسکو نشسته بود، مصرف کرد. مادرش که یک پزشک بود، استروییدی به نام رتابولیل را به باسن پسرش تزریق کرد. «دارو به نوعی احساس مسمومیت در من ایجاد کرد. اما من می‌توانستم احساس انرژی فزاینده‌ای را در قدرتمندترین عضله برای دویدن احساس کنم. انگار که مدام توی آن عضله نیرو ریخته می‌شد.»
رودچنکوف در دانشگاه ایالتی مسکو شیمی خوانده است. در اواسط دهه ۱۹۸۰ او در آزمایشگاه کنترل دوپینگ اتحاد جماهیر شوروی مشغول به کار شد. کار او در آنجا رونق گرفت و پس از بازنشستگی رییس، توانست مدارج پیشرفت را خیلی سریع طی کند و امکانات بیشتری به دست آورد. رودچنکوف اعتراف کرده که در طول زندگی حرفه‌ای خود صدها نتیجه مثبت تست دوپینگ را برای ورزشکاران روس، چه مردان و چه زنان که بسیاری از آنها ستاره دنیای ورزش هستند، تغییر داده است. او می‌گوید که او این برنامه را با سیاستمداران کرملین و مقامات ارشد ورزشی هماهنگ می‌کرده است. 
در سیاست، پوتین به عنوان رییس‌جمهور مصمم شده بود که روسیه را به عنوان یک ابرقدرت بزرگ مطرح کند. در عرصه ورزش اما اوضاع درست پیش نمی‌رفت. در سال ۲۰۱۰ او از ناکامی کاروان ورزش روسیه در بازی‌های المپیک زمستانی ونکوور کانادا بسیار ناامید شد. روس‌ها در آن مسابقات تنها ۳ مدال طلا کسب کردند. ورزش و ایدئولوژی دست به دست هم دادند. پوتین با این تز که روسیه باید در بازی‌های سوچی احیا شده باشد، دستور داد بهبود عملکرد ورزش کشورش با قید فوریت انجام شود. 
من از رودچنکوف می‌پرسم چگونه باید درباره المپیک لندن فکر کنم و باید چه احساسی داشته باشم؟ در آن زمان به نظر می‌رسید که روس‌ها دارند جادوگری می‌کنند. ما اکنون به لطف افشاگری‌های او می‌دانیم که تقلب گسترده‌ای در مسکو رخ داده است. رودچنکوف اذعان می‌کند که ‌این بازی‌ها فوق‌العاده کثیف بوده و بخشی از مسوولیت آن را برعهده آزمایشگاه ضد دوپینگ انگلستان در هارلو می‌داند. او می‌گوید در آن زمان ۱۲۶ مورد مثبت دوپینگ مشاهده نشد. از آن تعداد ۸۶ عدد در رشته دوومیدانی بود. 
با ورود به بازی‌های سوچی، مسکو عملیات دوپینگ خود را به سطحی باورنکردنی رساند. رودچنکوف می‌گوید، پوتین مرا به FSB آژانس مخفی جاسوسی روسیه، جایی که او قبلا مدیریت آن را برعهده داشته بود، فرستاد و به این ترتیب گروهی از افسران FSB مخفیانه در تیم کنترل دوپینگ مسکو قرار گرفتند. جاسوسان با موفقیتی چشمگیر روبه‌رو شدند. آنها کشف کردند که چگونه بطری‌های آزمایش کنترل ادرار را باز کنند و دوباره ببندند بدون اینکه کسی متوجه شود. آنها نمونه‌های مثبت را با نمونه‌های تمیز جایگزین کردند. رودچنکوف نمایش پشت پرده مسابقات سوچی را به یک نمایش هیجان‌انگیز تشبیه می‌کند. «این یان فلمینگ بود! این جیمز باند شماره ۲ بود.» او این حرف‌ها را با احساس غرور می‌گوید. آزمایشگاه او آنچه سیستم تعویض می‌نامید، کامل کرده بود. پیش از بازی‌ها ورزشکاران المپیکی، روسیه نمونه‌هایی از ادرار تمیز را آماده سپس کوکتل نیروزای دکتر را مصرف کردند و بعد از دادن آزمایش در طول مسابقات، آن نمونه‌های تمیز با نمونه‌های آلوده تعویض شدند. 
در آزمایشگاهی که در شهر سوچی ساخته شده بود آزمایشگاهی با هدف تغییر نمونه‌های ادرار ورزشکاران المپیک که پس از هر رقابت گرفته می‌شد، یوری چیژف سوراخ کوچکی را در دیوار حفر کرده بود. این کار در اتاق شماره ۱۲۵ انجام شد؛ اتاق متصل به اتاق ۱۲۴٫ اتاقی که افسران آژانس جاسوسی روسیه نمونه‌های ادرار تمیز را در یخچال نگهداری می‌کردند. با رسیدن نمونه‌های ورزشکاران، دانشمندان و کلاهبرداران با همکاری هم در بطری‌ها را باز می‌کردند. رودچنکوف یادآوری می‌کند: «این یک کلاهبرداری بی‌نقص بود. هیچ دوربین امنیتی در آنجا وجود نداشت. بازرسان کنترل دوپینگ که غربی بودند به هیچ چیز مشکوک نمی‌شدند. سوراخ موشی که ما تعبیه کرده بودیم، شبیه یک پریز برق بدون استفاده بود. آنها بسیار ساده‌لوح بودند. آنها نمی‌توانند بزرگی دروغ و جعلی که ما انجام دادیم را درک کنند یا تخمین بزنند.» افسری به نام یوگنی بلوخین از FSB بر کل ماجرا نظارت داشت. او به شکل یک لوله‌کش ساده در ساختمان فعالیت می‌کرد. رودچنکوف، بلوخین را به عنوان«سرباز پا در رکاب» توصیف می‌کند. او از جمله افرادی بود که دستورات را صرفا انجام می‌دهند. او از ورزشکارانی که در این حقه‌بازی دخیل بودند با احترام یاد می‌کند و آنها را کسانی می‌داند که با این شرط به المپیک رفتند که دهان‌شان را بسته نگه دارند. اکثر آنها نیز چنین کردند.  من مدت‌هاست یکی از محبوب‌ترین انگیزه‌های افرادی هستم که برای دولت در سایه پوتین کار می‌کنند. پس باید از شما بپرسم چرا این کار را می‌کنید؟ بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ که من خبرنگار گاردین و ابزرور در مسکو بودم همانند یک روح کوچک رفتار می‌کردم. FSB بارها و بارها به آپارتمان من در مسکو رخنه کرد. رودچنکوف FSB را به خوبی می‌شناسد. او می‌گوید آنها سربازان تازه استخدام شده‌ای هستند که هموژنیک(یک‌دست) نیستند.  او می‌گوید بین جاسوسان مسکو و یک گروه قدرتمند از شهر زادگاه پوتین در سن‌پترزبورگ رقابت شدیدی وجود دارد. او می‌افزاید:«بعضی از این افراد میهن‌پرست هستند. آنها همچنین نسبت به ایده‌های لنینیستی حساس هستند. برخی دیگر فکر می‌کنند جیمز باند و برخی از آنها هم سارقان، سیاه‌بازها و قاتلان هستند. آنها فقط می‌خواهند کسب درآمد کنند.» به گفته او، بلوخین وقتی در المپیک سوچی مسوولیت پذیرفت، چیزی درباره دوپینگ نمی‌دانست. او به سرعت یاد گرفت که باید چه کار کند و در آنچه رودچنکوف «کلاهبرداری ما»  نامید، شریک شد. 
با پایان یافتن بازی‌ها، رودچنکوف خسته شد. او از وادا (آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ) پیشی گرفته بود. پوتین با او دوست بود. در سال ۲۰۱۵ مشکلات او آغاز شد. شبکه تلویزیونی ARD آلمان او را به ریاست یک برنامه گسترده دوپینگ متهم کرد. وادا نمونه‌های سوچی را فراخواند و باعث شد، آزمایشگاه رودچنکوف تصمیم بگیرد بطری‌های حاوی نمونه مثبت را در محل زباله‌ها در فاصله ۳۰ کیلومتری مسکو دفن کند. 
رودچنکوف فهمید که اوضاع بسیار خطرناک است. در نوامبر سال ۲۰۱۵ او تصمیم سرنوشت‌ساز برای فرار از روسیه گرفت. 
او هارد دیسک یارانه خود را همراه برد: شواهدی از جنایات کرملین. او به لس‌آنجلس پرواز کرد و در کنار فیلمسازی به نام برایان فوگل که به خاطر مستند ایکاروس برنده جایزه اسکار شده بود، قرار گرفت. یک ماه پس از رسیدن او به ایالات متحده، رودچنکوف جلوی دوربین همه ‌چیز را اعتراف کرد؛ دروغ، تغییر نمونه‌ها و نقش همه‌جانبه حکومت. تقریبا ۵ سال بعد رودچنکوف می‌گوید که انتخاب صحیحی داشته است. او می‌گوید به ‌شدت دلش برای خانواده‌اش تنگ شده؛ همسرش ورونیکا و فرزندانش واسیلی و مارینا به همراه سگ خود در مسکو ماندند. آنها در یکی از مراکز خارج از پایتخت به سر می‌برند. دکتر می‌گوید:«آنها باهوش هستند. آنها می‌دانند که برای من بهتر است دور از آنها باشم تا اینکه در گور، کنار نیکیتا قرار بگیرم.» نیکیتا کمایف، معاون رودچنکوف بود. او پس از فرار رودچنکوف به امریکا به شکل اسرارآمیزی کشته شد. در همین ماه گذشته ویاچسلاو سینیف دیگر همکار دکتر و مجری ورزشی درگذشت. رودچنکوف معتقد است که هر دو به قتل رسیده‌اند. «نیکیتا مشغول نوشتن کتاب بود. من به او گفتم که این کار را متوقف کند.» او فکر می‌کند FSB نیکیتا را با روشی نامریی به قتل رسانده است. 
رودچنکوف می‌گوید، نوشتن کتابی شامل تمام داستان‌هایش آسان بود. او به عنوان یک نوجوان در اتحاد جماهیر شوروی رشد کرده و می‌تواند ۴۴ جلد خاطرات بنویسد. او بلافاصله بعد از ورود به امریکا، نخستین بخش از آثار «کسب وکار رودچنکوف» را نوشت. پس از افشاگری دوپینگ کرملین، رودچنکوف مخفی شد و مکان‌های زندگی‌اش را مدام تغییر داد. او خاطرات خود را با نقل قول‌هایی از جورج اورول که می‌گوید:«ماهیت فریبکارانه قدرت در مسکو را درک کرده است» آغاز می‌کند. رودچنکوف اظهار کرد:«تقلب، دروغگویی و انکار برای زندگی سیاسی در روسیه امری اساسی است.» البته پوتین هرگونه تخلفی را رد می‌کند. او می‌گوید روسیه قربانی توطئه کشورهای غربی شده است؛ توطئه‌ای به رهبری واشنگتن و لندن. تعداد کمی در خارج از روسیه با این حرف موافق هستند. افشاگری‌های رودچنکوف مستقیما باعث  شد تا کمیته المپیک روسیه تعلیق شود. کمیته بین‌المللی المپیک IOC صرفا به چند ورزشکار روسی اجازه داد تا در المپیک‌های ۲۰۱۶ ریو و ۲۰۱۸ پیونگ‌یانگ با پرچم IOC رقابت کنند.  مسکو در حال حاضر با تحریم ۴ ساله از رویدادهای ورزشی بین‌المللی مواجه است. معلوم نیست که آیا این کشور در بازی‌های المپیک توکیو که به تعویق افتاده است یا در بازی‌های زمستانی پکن در سال ۲۰۲۲ حاضر می‌شود یا نه. علایم اندکی وجود دارد که نشان می‌دهد کرملین حاضر است مسوولیت خود را بپذیرد. در عوض رودچنکوف می‌گوید که روسیه در سال گذشته نتایج تمام تست‌های دوپینگ را از پایگاه داده خود حذف کرد و به وادا نسخه‌های جعلی داد. 
در روسیه، رسانه‌های دولتی این کشور رودچنکوف را کلاهبردار معرفی کرده‌اند که وطن خود را در ازای ۳۰ قطعه نقره فروخته است. رودچنکوف خود را به عنوان افشاگری پیشرو می‌داند. او می‌گوید به ندای وجدانش گوش داده و سرانجام تصمیم گرفت، کنار عدالت و شفافیت بایستد. او جهان را در مورد اقدامات ناشایست پاتولوژیکی که در مقیاس کهکشانی در روسیه انجام می‌شد، آگاه کرد. 
او کتاب خود را با نوشتن این جمله به عنوان نتیجه‌گیری به پایان برده است:«خوشحالم که در کنار حقیقت هستم.» این یک احساس تحسین‌برانگیز است. اما رودچنکوف به خوبی از قیمت موضع اخلاقی خود آگاه است. او می‌گوید کرملین مرده مرا می‌خواهد. «این یک واقعیت از زندگی من است. من فقط دو، سه روز بابت این ترسیدم. من می‌دانم که این هرگز متوقف نمی‌شود حتی وقتی پوتین بمیرد.»
منبع: گاردین

ترجمه: علی ولی‌اللهی/اعتماد

مطلب پیشنهادی

ریشه و داستان ضرب المثل «بی دست و پا»

سایت بدون – دست و پا ابزار انسان برای انجام کار هستند بعضی از انسان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *