سایت بدون – زهره کودایی براستی زن سال ورزش ایران است. او با مهار یک پنالتی ارزشمند در بازی مقابل اردن، مسبب صعود زنان ایران به جام ملتهای آسیا شد. مهاری که اولین حضور زنان ایران در این رقابتها را رقم زد
«زهره کودایی، دروازهبان تیم ملی فوتبال زنان بعد از درخشش در بازی مقابل هند، به استخدام بیمارستان چشمپزشکی درآمد.» این خبر چه حسی در شما ایجاد میکند؟ افتخار و غرور به خاطر حمایتی که از این دروازهبان شده است یا سرخوردگی ناشی از سوءاستفادهای که از نام او برای تبلیغ یک بیمارستان شده است؟
شاید اگر به جمله بعدی این خبر دقت کنید، بهتر بتوانید حسی که در شما ایجاد میکند را درک کنید. بخصوص وقتی این دستاورد بزرگ را حاصل مذاکرات رئیس فدراسیون فوتبال با رئیس بیمارستان میدانند.
سیل سؤالات و ابهامات مختلف به ذهنمان سرازیر میشود. چرا بیمارستان چشم پزشکی؟ چرا استخدام در بخش روابط عمومی یک بیمارستان؟ آن هم برای بازیکنی که در یک سیستم سالم فوتبالی باید از این به بعد برای پیشرفت بیشتر در مسیر فوتبال و تربیت دختران دروازهبان آماده شود و در این زمینه مورد حمایت جدی قرار بگیرد؛ نه برای کار اداری در روابط عمومی یک بیمارستان تخصصی چشم!
زهره کودایی براستی زن سال ورزش ایران است. او با مهار یک پنالتی ارزشمند در بازی مقابل اردن، مسبب صعود زنان ایران به جام ملتهای آسیا شد. مهاری که اولین حضور زنان ایران در این رقابتها را رقم زد. درخشش او در نخستین بازی تیم ملی زنان مقابل هند ادامه داشت. از سیوهای متعدد او که بگذریم، سیو دقیقه ۷۷ کودایی براستی درآوردن یک توپ از داخل دروازه بود و پایان امید هندیها برای گلزنی به ایران. پاداش نیمی از این تواناییها هم اما استخدام در یک بیمارستان نیست که البته معنی حمایت و پاداش آنطور که باید و شاید در فوتبال ایران جا نیفتاده است. به همین خاطر هم احتمالاً همین که کودایی به مستمری ماهیانهای میرسد، حتی اگر این مستمری از مسیر بیمارستان چشم پزشکی برای بهترین دروازهبان زن تاریخ فوتبال ایران باشد، باز هم از فدراسیون فوتبال پذیرفته شده و شاید قابل تقدیر باشد. این موضوع اما درستی یا نادرستی یک تصمیم را توجیه نمیکند.
برای خود کودایی هم حتی پاداش دلپذیرتر بدون شک این است که بتواند در مسیر علاقهمندیاش به فوتبال و دروازهبانی امکانی پیش روی خود ببیند. نه اینکه پشت میز بخش روابط عمومی یک بیمارستان محبوس شود و آماده یک زندگی کارمندی با مقرری ماهیانه شود. آن هم در شرایطی که تمام این پروسه با هدف تبلیغ برای آن بیمارستان صورت گرفته و مجموعه سوءاستفاده کامل میشود. چرا که حتی درباره آماتورترین بازیکنان فوتبال مردان هم وقتی صحبت از اسپانسرینگ و تبلیغات میآید، بابت تبلیغی که بواسطه نام یک بازیکن معروف میشود، مبلغی درخور توجه به او تعلق میگیرد تا مجوز استفاده از نام او صادر شود اما این بیمارستان چشم پزشکی با کمک رئیس فدراسیون فوتبال موفق شده است بدون حتی یک ریال هزینه، بازیکن زن فوتبال ایران را بخرد و احتمالاً بعد از چند سال حضور در روابط عمومی بیمارستان او را نابود کند. و همه اینها به جای این است که او باید برای تربیت نسلی از دختران دروازهبان مانند خود آماده شود.